بعضی وقت ها سکــــــوت میکنی …
آنقدر رنجیده ای که نمی خواهی حرفی بزنی …
بعضی وقت ها سکــــــوت میکنی …
چون واقعا حرفی واسه گفتن نداری …
گاه سکــــــوت یه اعتراضه
گاهی هم یه انتظار
اما …
بیشتر سکــــــوت واسه اینه که هیچ کلمه ای نمی تونه
غمی رو که تو در وجودت داری توصیف کنه…
ایستادگی کن ، ایستادگی کن ؛ و ایستادگی کن …
و به یاد داشته باش که لشکری از کلاغها
جرات نزدیک شدن به مترسکی که ایستادگی را
فقط به نمایش می گذارد ندارد . . .