ataata117
پسندها
342

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام دوست مهربونم خوفی؟
    این عکس مال کوچولویی هاته؟

    با اینا دهنت رو شیرین کن

    [IMG]
    [IMG]
    تو آشیانه می کنی در آغوش مردانه ام

    و من غرق میشوم در احساس پاک زنانه ات

    و اینگونه طلوع می کند خورشید طلایی هر صبح بر دیدگانم...

    با زنت شوخی کن
    سر به سرش بگذار
    از غذایش بچش
    از دستپختش تعریف کن
    و بدان که اگر گاهی هم ظرف ها را تو بشوری
    آسمان خدا به زمین نمی آید…!
    آخر می دانی؟
    او همان دختر رویاهای دیروزت است
    که به آشپز خانهء زندگی امروزت آمده…!
    باور کن بدون او
    اجاق خانه ات حسابی کور کور است...
    بعضی آشنایان غریبه اند نگاهت را نیازت را خواسته هایت را نمی بینند صدای خورد شدنت را زیربارهزاران بار نمی شنوند ‎
    فقط هستند زیرا نسبتی باتودارند خونی فامیلی ‎
    هستند چون باید باشندتا روزگاررا بگذرانی ‎
    دراین میانه تنهایی و بی کسی گاهی خورشیدی طلوع میکند می آید تا روزگارت را گرم کند روشن کند ‎
    روح بخشد ‎به زندگیت‎
    غریبه ای که آشناست می آید دستت را میگیرد دردت را حس میکند و تمام ناگفته هایت را ازقلبت بیرون می کشد برایت دوبال میشود ‎
    تا با آرامش پروازکنی کوهی می شود برایت تا به آن تکیه کنی گاهی غریبه ای چه آشنا می شود برایت ‎
    ﻣﻦ ﻭ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﯾﻢ!
    ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﺑﯿﻨﻤﺎﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﻫﯿﭻ ﺣﺮﻓﯽ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﺯﻧﯿﻢ،
    ﺳﺮﺩ ﻭ ﺑﯽ ﺭﻭﺡ ﻭ ﺷﺎﯾﺪ ﺟﺪﺍﯾﯽ …
    ﭼﻨﺪﯼ ﭘﯿﺶ ﯾﮏ ﭘﯿﺎﻣﮏ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﻭ ﭘﺮ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺩﺍﺩﻡ …
    ﯾﮏ ﭘﺎﺳﺦ ﭘﺮ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺎﻣﮏ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺩﺍﺩ ..
    ﮔﻔﺖ ﺗﻮ ﭼﻘﺪﺭ ﺯﯾﺒﺎ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﻧﯽ ……. ﻭ ﻣﻦ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﭘﺎﺳﺨﺶ ﺭﺍ ﺩﺍﺩﻡ ……
    ﻭ ﺍﻭ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﭘﺎﺳﺨﻢ ﺭﺍ ﺩﺍﺩ ……. ﻭ ﺑﺎﺯ ﻣﻦ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ……. ﻭ ﺑﺎﺯ ﺍﻭ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ……..
    ﺍﺻﻼ ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺣﺪ ﻣﺤﺒﺖ ﺍﻣﯿﺰ ﺑﻠﺪ ﺍﺳﺖ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﺪ ……..
    ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﻢ ﮐﻪ ﻣﻦ ﯾﺎﺩﻡ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﺍﻧﺴﻮﯼ ﺧﻂ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺍﺳﺖ …
    ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ …
    ﺍﺭﺯﻭ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﻭ ﺑﺸﻨﺎﺳﺪ ﺣﺘﯽ ﮔﻔﺖ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺟﺪﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
    ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﻭ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ …
    ﻣﺎ ﺍﺩﻣﻬﺎﯼ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ …
    ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ
    ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻢ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﯾﻢ
    ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺍﺯ ﻫﻢ ﻟﺒﺮﯾﺰ ﻣﯽﺷﻮﯾﻢ …
    ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻮﺩﻣﺎﻧﯿﻢ
    ﻫﻤﺎﻧﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ….
    پســر : سـلـام عــزیـــزم، چطــورے؟

    دختــر : سـلـام گلـــم، خیـلے بــد ..

    پســر : چــرا؟ چے شــده؟

    دختــر : بـایـد جـدا بشیـــم

    پســر : چـــــــــرا ؟

    دختــر: یــہ خـانـوادہ اے مـטּ رو پسنــدیــدטּ واســہ پســرشــون، خـانـوادہ منــم راضیــטּ ..

    الـانــم بـایــد ازت تشڪر ڪنــم بخـاطـر همـہ چیــز و بـایــد بــرم خــونـہ

    چــوטּ مـــادر پســرہ اومــدہ میخــواد مــטּ رو ببینــہ...

    پســر : اشڪات رو پــاڪ ڪــטּ...تــا بهتـــر جلــو چشــم بیـــاے...

    چــوטּ مــادرم نمیخــواد عــروسـش رو غمگیــטּ ببینــہ... !!



    امیــــــــدوارم ایــن روز بـــــــرای همـــه اتفـــــــــــاق بیفتــــــــــه
    شهریوری ها و یک زندگی آرام و بدون ماجرا ؛ متولدین شهریور ماه برای ارضای خواسته‌های خود با احتیاط کامل، سنجیده، عقلانی و تدریجی عمل میکنند.آنها خواهان مشاهده حد کمال در طرف مقابلشان هستند و در کنار آنها، صبر و شکیبایی را یاد خواهید گرفت و به همان شکل با آنها باید رفتار کنید.از آن جاییکه آنها از به هم ریختگی، بی‌نظمی و شلوغی بیزارند باید همیشه محل زندگیشان را تمیز و مرتب نگه دارید.آنها فقط خواهان عشق و محبت از سوی عزیزانشان نیستند، باید اطمینان حاصل کنند که شما صمیمی‌ترین و بهترین دوستشان نیز هستید.هرگز به زور خوراکی ای به آنها ندهید که دوست ندارند چون آنها نسبت به برنامه غذایی و سلامت و تندرستی شان بسیار حساس هستند.آنها خواهان برخورداری از یک زندگی آرام و بدون ماجرا هستند، از این رو دوست ندارند در کانون توجهات قرار بگیرند.
    زن بهمن ماهاز نطر فکری و روحی معمولا ثابت قدم و با وقار است و همیشه می داند مقصود و هدفش چیست.گرچه در مسایل عشقی به آسانی نوسان پیدا می کند,لیکن موجودی با محبت است البته او را به آسانی نمی توان بدست آورد.او هرگز خود را به پای شما نخواهد افکند,زیرا معمولا کمی سرد و کناره جوست.لازم است اظهار علاقه زیادی به او بکنید و ممکن است برای از بین بردن خودداری او مجبور شوید وقت زیادی صرف کنید.حتی پس از اینهمه باز ممکن است وقت خود را بی جهت تلف کنید.مگر اینکه ار جهت شخصیتی,هوش و درک کلی با او برابر باشید.
    اگر بتوانید توجه او را جلب کنید موجود خوشبختی هستید.زن متولد بهمن با زمان حرکت می کند
    و اگر بخواهید از نظر هوش با او برابری کنید بایستی در جریان مسایل جاری و هنری قرار داشته باشید.اگر می خواهید برایش جاذبه داشته باشید بایستی روراست,صمیمی,بی پیرایه و بی ریا باشید.جروبحث,پرخاش و اختلاف او را خیلی ناراحت می کند و نمی تواند چنین حال و هوایی را تحمل کند. بیش از هر چیز تحت تاثیر عقاید شما قرار می گیرد بشرط اینکه این عقاید مترقی و آرمانی باشد.
    بعضی ها دوست داشتن را با اذیت اشتباه میگیرند....
    غافل از ترکهای حاصل از آن بر روی شیشه قلب....
    خدا در مکان های دو از انتظار به دست افرادی دور از انتظار و در مواقعی تصور ناپذیرمعجزات خود را به انجام می رساند
    برای آن مهربان ِ توانا ، غیرممکن وجود ندارد !..
    همیشه ، همیشه و همیشه امیدی هست ..
    گفتی که مرا دوست نداری گله*ای نیست

    بین من و عشق تو ولی فاصله*ای نیست

    گفتم که کمی صبر کن و گوش به من کن

    گفتی که نه، باید بروم حوصله*ای نیست

    پرواز عجب عادت خوبیست ولی حیف

    تو رفتی و دیگر اثر از چلچله*ای نیست

    گفتی که کمی فکر خودم باشم و آن وقت

    جز عشق تو در خاطر من مشغله*ای نیست

    رفتی تو خدا پشت و پناهت به سلامت

    بگذار بسوزد دل من مساله*ای نیست
    عروج کردی و تا امتدادها رفتی

    دلم گرفته ، اى دوست ! هواى گریه با من . . .‏

    گر از قفس گریزم کجا روم ، کجا، من؟

    نه بسته‏ام به کس دل ، نه بسته دل به من کس . . .‏

    چو تخته پاره بر موج رها ، رها ، رها ، من‏. . .

    زمن هر آن که او دور ، چو دل به سینه نزدیک !!!

    به من هر آن که نزدیک ، از او جدا ، جدا ، من . . .

    نه چشم دل به سویى ، نه باده در سبویى !‏

    که تر کنم گلویى به یاد آشنا ، من . . .‏

    ستاره‏ها نهفتم در آسمان ابرى . . !

    دلم گرفته، اى دوست! هواى گریه با من . . .

    خدای من همه اشکم نظر به چشم ترم کن

    شکسته خاطر دهرم از این شکسته ترم کن

    دل فسرده ی بی عشق را به سینه نخواهم

    مرا در آتش شوقی بسوز و شعله ورم کن
    اینجا برای بعضی ها "بهشت زهرا"ست....

    واسه سر زدن به اونی که دوسش دارن

    ولی دیگه ندارنش!!!!

    برای آروم کردن دل خودشون میرن توی پروفایلش

    با یه دنیا حسرت و خاطره فقط سکوت میکنن

    و کامنت دوستای تازشو میخونن...

    ما هم به هوای بهشت زهرا رفتیم.....

    برای ما که بهشت زهرا تو "بهشت زهرا"ست.....

    چاره ای نیست....باید رفت.....
    بیخود نجنگ
    آنکس که بخواهد برود اما بماند
    فردا حتما" میرود....
    دنیا:

    بازی هایت را سرم در آوردی

    گرفتنی ها را گرفتی

    دادنی ها را دادی

    حسرت ها را کاشتی

    زخم ها را زدی

    دیگر بس است

    چون چیزی نمانده بگذار بخوابم

    محتاج یک خواب بی بیدارم...!!!
    شیشه ی پنجره را باران شست

    از دل من اما چه کسی نقش تورا خواهد شست…؟

    چه بگویم با تو؟ دلم از سنگ که نیست

    گریه در خلوت دل ننگ که نیست

    چه بگویم با تو؟

    که سحرگه دل من

    باز از دست تو ای رفته ز دست

    سخت در سینه به تنگ آمده بود
    به جای دسته گلی که فردا در قبرم نثار میکنی
    امروز با شاخه گلی کوچک یادم کن

    به جای سیله اشکی که فردا بر مزارم میریزی

    امروز با تبسمی شادم کن

    به جای اون متن های تسلیتت که فردا برام میخواهی بنویسی

    امروز با یه پیغام کوچیک خوشحالم کن

    من امروز به تو نیاز دارم نه فردا......
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا