ARAMESH
پسندها
5,706

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اها
    حامدو هستم
    ولی امیرو یه خرده گناه داره
    یه صحنه جوگیر شد وگرنه بچه ی خوبیه.

    نه والا
    اون اخریو از همه بیشتر دلم میخواد
    ولی نی شه :دیییییی
    امام در پاسخ به وی فرمودند :
    خداوند به او یک بیماری عطا می نماید تا سختی های آن بیماری کفاره ی گناهانش شود.
    آن مرد دو مرتبه پرسید : اگر مریض نشد چه ؟
    امام مجدد فرمودند : خداوند به او همسایه ای بد می دهد تا اورا اذیت نماید و این اذیت و آزار همسایه ، کفاره ی گناهانش شود .
    آن مرد گفت : اگر همسایه ی بد نصیبش نشد چه ؟
    امام فرمودند : خداوند به او دوست بدی می هد تا وی را اذیت نماید و آزار آن دوست بد ، کفاره ی گناهان دوست ما باشد .
    آن مرد گفت : اگر دوست بد هم نصیبش نشد چه ؟!
    امام فرمودند : خداوند همسر بدی به او میدهد تا آزار های آن همسر بد ، کفاره ی گناهانش شود .
    آن مرد گفت :اگر همسر بد هم نصیبش نشد چه ؟
    امام فرمودند : خداوند قبل از مرگ به او توفیق توبه عنایت می فرماید .
    بازهم آن مرد از روی عنادی که داشت گفت : و اگر نتوانست قبل از مرگ توبه کند چه ؟
    امام فرمودند :به کوری چشم تو ! ما او را شفاعت خواهیم کرد
    به کوری چشم تو ! ما او را شفاعت خواهیم کرد
    یک روز، مرحوم آیت الله میرزا احمد مجتهدی تهرانی که خدا ایشان را غریق رحمت واسعه ی خویش نماید ؛ با حالی خاص به بیان یک روایتی پرداختند که احساس کردم جگرم جلا و صفا پیدا کرد .ایشان فرمودند :روزی فردی آمد خدمت امام معصوم ( امام باقر و یا امام صادق علیهما السلام که تردید از بنده می باشد ) و به ایشان عرض کرد :
    اگر روزی یکی از دوستان شما گناهی کند ، عاقبتش چگونه خواهد بود ؟
    عزیزدللللل. بابا دوستی گفتم و قدیمی گفتم . بچه بی سر و صدای و ارومی گفتن و سر بزیری گفتن (البته تو باشگاه چون همه مهندسسسسن):w09::w10::w05:
    :gol:
    عکسامو که نمیری ببینی افتخار نمیدی نظر بدییییی در صورتی که نظر دوستای قدیمی وخوبم برام مهمههههه:cry:

    بخاطر همین این یه پستمو برات اینجا میذارم چرا چون خودم این داستان رو خیلی دوست دارم:smile:
    سلامممممم سال نو شما هم مبارک..... سال خوبی داشته باشی دوست عزیزم. :D
    آخییییی نازی دلت تنگ شده ؟ :D بمیرم
    گفتم مراقبش باش وگرنه از دست میره گوش نکردی .
    حالا چه نقشه ای داری؟ :smoke:
    ناراحت نشو . شوخی بود فقط .
    از ردی چه خبر ؟ زن نگرفت ؟ :d
    ممنون . حالا دیدی ؟ مودب بودن چقد خوبه ؟ دختر مودبو همه دوست دارن :D
    بیااااااااااااااااااااا اونور چراغ خاموش اومدم .
    خوبم عزیزم . شما خوبی چاخالووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو .
    سلام.
    یک پیغام متفاوت و طولانی در صفحه ی مشخصات.
    ضمنا ترتیب پیغامها معکوس هستش.
    امیدوارم که شما هم مثل من ازش لذت ببرید.
    تقدیم به شما:gol:
    .
    .
    دکتر حسابی و انیشتین :
    در زمان تدريس در دانشگاه پرينستون دکتر حسابي تصميم مي گيرند سفره ي هفت سيني
    براي انيشتين و جمعي از بزرگترين دانشمندان دنيا از جمله"بور"،"فرمي"،
    "شوريندگر"و"ديراگ"و ديگر استادان دانشگاه بچينند و ايشان را براي سال نو
    دعوت کنند. آقاي دکتر خودشان کارتهاي دعوت را طراحي مي کنند و حاشيه ي آن را
    با گل هاي نيلوفر که زير ستون هاي تخت جمشيد هست تزئين مي کنند و منشا و مفهوم
    اين گلها را هم توضيح مي دهند. چون مي دانستند وقتي ريشه مشخص شود براي طرف
    مقابل دلدادگي ايجاد مي کند.

    دکتر مي گفت:"براي همه کارت دعوت فرستادم و چون مي دانستم انيشتين بدون
    ويالونش جايي نمي رود تاکيد کردم که سازش را هم با خود بياورد. همه سر وقت
    آمدند اما انيشتين 20دقيقه ديرتر آمد و گفت چون خواهرم را خيلي دوست دارم
    خواستم او هم جشن سال نو ايرانيان را ببيند. من فورا يک شمع به شمع هاي روشن
    اضافه کردم و..
    براي انيشتين توضيح دادم که ما در آغاز سال نو به تعداد اعضاي
    .خانواده شمع روشن مي کنيم و اين شمع را براي خواهر شما اضافه کردم
    به هر حال بعد از يک سري صحبت هاي عمومي انيشتين از من خواست که با دميدن و
    خاموش کردن شمع ها جشن را شروع کنم. من در پاسخ او گفتم : ايراني ها در طول
    تمدن 10هزار ساله شان حرمت نور و روشنايي را نگه داشته اند و از آن پاسداري
    کرده اند.
    براي ما ايراني ها شمع نماد زندگيست و ما معتقديم که زندگي در دست خداست و تنها
    او مي تواند اين شعله را خاموش کند يا روشن نگه دارد.
    آقاي دکتر مي خواست اتصال به اين تمدن را حفظ کند و مي گفت بعدها انيشتين به من
    گفت:"وقتي برمي گشتيم به خواهرم گفتم حالا مي فهمم معني يک تمدن 10هزارساله
    چيست. ما براي کريسمس به جنگل مي رويم درخت قطع مي کنيم و بعد با گلهاي مصنوعي
    آن را زينت مي دهيم اما وقتي از جشن سال نو ايراني ها برمي گرديم همه درختها
    سبزند و در کنار خيابان گل و سبزه روييده است.

    بالاخره آقاي دکتر جشن نوروز را با خواندن دعاي تحويل سال آغاز مي کنند و بعد
    اين دعا را تحليل و تفسير مي کنند.
    به گفته ي ايشان همه در آن جلسه از معاني اين دعا و معاني ارزشمندي که در تعاليم مذهبي ماست شگفت زده شده بودند.
    بعد با شيريني هاي محلي از مهمانان پذيرايي مي کنند و کوک ويلون انيشتين را عوض
    مي کنند و يک آهنگ ايراني مي نوازند. همه از اين آوا متعجب مي شوند و از آقاي
    دکتر توضيح مي خواهند. ايشان مي گويند موسيقي ايراني يک فلسفه، يک طرز تفکر و
    بيان اميد و آرزوست. انيشتين از آقاي دکتر مي خواهند که قطعه ي ديگري بنوازند.
    پس از پايان اين قطعه که عمدأ بلندتر انتخاب شده بود انيشتين که چشمهايش را
    بسته بود چشم هايش را باز کرد و گفت" دقيقا من هم همين را برداشت کردم و بعد
    بلند شد تا سفره هفت سين را ببيند.
    آقاي دکتر تمام وسايل آزمايشگاه فيزيک را که نام آنها با"س"شروع مي شد توي
    سفره چيده بود و يک تکه چمن هم از باغبان دانشگاه پرينستون گرفته بود. بعد
    توضيح مي دهد که اين در واقع هفت چين يعني 7 انتخاب بوده است.تنها سبزه با "س"
    شروع مي شود به نشانه ي رويش.ماهي با "م"به نشانه ي جنبش، آينه با "آ"به
    نشانه ي يکرنگي،شمع با "ش"به نشانه ي فروغ زندگي و...
    همه متعجب مي شوند و انيشتين مي گويد آداب و سنن شما چه چيزهايي را از دوستي
    احترام و حقوق بشر و حفظ محيط زيست به شما ياد مي دهد. آن هم در زماني که دنيا
    هنوز اين حرفها را نمي زد و نخبگاني مثل انيشتين، بور، فرمي و ديراک اين مفاهيم
    .عميق را درک مي کردند!!


    بعد يک کاسه آب روي ميز گذاشته بودند و يک نارنج داخل آب قرار داده بودند. آقاي
    دکتر براي مهمانان توضيح مي دهند که اين کاسه 10هزارسال قدمت دارد. آب نشانه ي
    .فضاست و نارنج نشانه ي کره ي زمين است و اين بيانگر تعليق کره زمين در فضاست
    .انيشتين رنگش مي پرد عقب عقب مي رود و روي صندلي مي افتد و حالش بد مي شود.

    از او مي پرسند که چه اتفاقي افتاده؟

    مي گويد : "ما در مملکت خودمان 200 سال پيش دانشمندي داشتيم که وقتي اين حرف را
    زد کليسا او را به مرگ محکوم کرد اما شما از 10هزار سال پيش اين مطلب را به
    "!زيبايي به فرزندانتان آموزش مي دهيد. علم شما کجا و علم ما کجا؟

    خاطرات مهندس ايرج حسابي
    ::::
    سپاس :gol::gol:
    lمن در آیینه رخ خود دیدم
    و به تو حق دادم
    آه میبینم و میبینم
    تو به اندازه تنهایی من خوشبختی
    من به اندازه زیبایی تو غمگینم
    چه امید عبثی
    من چه دارم که تو را در خور؟
    هیچ
    من چه دارم که سزاوار تو ؟
    هیچ
    تو همه هستی من ، هستی من
    تو همه زندگی من هستی
    تو چه داری؟
    همه چیز
    تو چه کم داری؟
    هیچ
    کجا به سلومتی؟
    زودتر میگفتی با هم میرفتیم لب دریا :دی
    شمال؟ :دی

    ما هم مسافرت بودیم جای شما :دی

    ای
    من خیلی وقته دست به جیب نشدم
    نه زرد نه قرمز
    به قول ادمین در پس پرده به تدبیر امور مشغولم :دی
    ولی همچین دلم تنگ شده وا
    اسامی رو رد کن بیاد :دی
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/360937-به-کوری-چشم-تو-!-ما-او-را-شفاعت-خواهیم-کرد?p=4877095#post4877095
    آبجــــــــــــــــــــــ ــی جونمـــــــــــــــــــــ ـــــــــ:w40::w40:
    تولدت مبااااااااااااااااااااااا اااااااااااارک:w40::w40::w36:

    امسالم قسمت نشد برات تاپیک بزنم:cry::d
    اشکال نداره خدا بزرگه سال بعدی هم هست :دی

    ملیسای عزیز دست شما هم درد نکنه زحمت کشیدی دوست مهربونم:love:
    خیلی خوشحالم کردی.:redface:
    انشالله عروسیت جبران کنیم.:redface:

    آرام که خودش نیست من به نیابتش از همه ی شما دوستان عزیز تشکر می نمایم :دی
    کادوها رو بدید به من
    کیک رو از ارام بگیرید :دی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا