باز نصفه شب شد من تو رو اینجا دیدم!
-
خدایا !
مرا همواره در درگاهت نگاه دار.
دیدن تو ، حتی از دور
یعنی زنده ماندن و جان داشتن
اما ندیدنت ، پژمردن و جان دادن است.
silenta
سلام داداشی........
دیدی هستی........
مرسی که یادمون بودید.........
خوب خداروشکر که خوب بوده.......
داداش امید منم دیگه کم کم برم. مواظب خودت باش. تا فردا
موفق باشی.
اون یه تکه که گفتی دیگه باهات کاری ندارن، حرف دل من و زدی! چقدر خوبِ جان امید. با خیال راحت هر کاری دلت می خوای می کنی و ... به به! البته این و بهت بگم، من و از بچگی کسی کاری باهام نداشت!!!!
باشه تو بیا......
یه کاریش میکنیم........
بیخود.........دارشون میزنم.
من یه 30 مین دیگه میام.
کار واجب........
ببخشیدا.......مدیریت نمیکنم.فقط بالای تو واسه پژمان پیام گذاشتم همین.
امید جات مهم اینه که آدم هرطور که هست،خوشگل باشه و بهش بیاد که ماشالا تو بی نسیب نموندی از این قضیه که هیچ،کلی هم خدا پارتی بازی کرده واست........
بله ام......
چه جوریش رو دیگه من نمیدونم.
مرد و حرفش. باید بیای....................
بیا.بیا.بیا...........سلام ...
فدای سرت، کچلی که بد نیست، کچلا خوش شانسن!!
موهای تو هم که کار زیاد داره!!! خیلی طول می کشه،
خداییش تو روت میشه بری سلمونی؟؟ وقتی می ری میگی چی کار کنه برات؟
خواهش میکنم!!!!!!!
زنده باشی عزیز
میگذرونیم یجورایی
ایشالا که میرسیم خدمت رفقا
اره شاید اخرا ابان برسیم خدمت باسعادتون
شاخم کجا بود گل پسر
تا اینجا که لطفت شامل حال بچه ها شده، از این به بعد هم مطمئنا با بچه ها خواهی بود.
دمت گرم.
چاکریم امیدجان
حالا چرا میزنی
منم
قاطیما !!
موسسه که راه افتاده، فقط باید منسجم تر بشه و هدفمند تر.
منم امیدوارم. به کمک تو هم که بسیار نیاز هست.
ای بابا! چی بگم امید جان؟ اون بنده خدا حداقل از 5-6 سال پیش باید بازنشسته میشد و تو خونه می نشست و واسه خودش خانومی می کرد. نه اینکه تازه راه بیفته تو این ادارات مزخرف که اصلا به هیچ کس بها نمیدن و دنبال یه مبلغ ناچیز واسه گذران زندگیش باشه.
بر باعث و بانیش لعنت.
خیلی مخلصم داداش! رفتم اونجا. به جای 4.2 برام 2 تعیین کردن. تازه بعد از چهارده ماه. ضمن اینکه میگن دو سه هفته دیگه برو دنبالش. کارفرما هم که به نفعشه دیگه!! اولا که کلی حق من و خورده، ثانیا که این همه مدت پول من دستش مونده، جریمه و توبیخ و اینا هم که خبری نیست.
مملکتِ گل و بلبلِ دیگه!!
اما پولش به درک، اصلا برام مهم نیست، اصلا فدای سر تمام بچه های گل باشگاه. ولی دلم واسه اون پیرزن هفتاد ساله ای سوخت که تو این سن به خاطر شندرغاز داشت پله های اون خراب شده رو بالا پایین می کرد.
سلام امید جان. خیلی مخلصم. خوبی برادر؟
آره راست ميگي همون عكساست كه باعث ميشه خاطره بشه
من كه خيلي حافظم ضعيفه...
دوروز ديگه اصلا يادم نمياد من كيم.. .. اينجا كجاست.. كي كيو چي..!!!
خلاصه كلي خاطره ميشه...
تو عزيز دلمي
اميد جون بيا اين جواب رو بهم بگو برم بگم اين آرامش بگرخه
راستي چه حالي برديم امشب..
يادش بخير
اينا همش خاطره ميشه نه؟
هي جوووني يادت بخير...
اها...یه کلمه درس میخوندیم منظورم بود....به همین خیال باش ما رو ببری...با تقلب یا بی تقلب!
فکر کردی هم حکم هم شلم...تو فامیل من همبازی مردهام...موقع بازی صدام میکنن!
کلمه چیه؟ جوری نداره مثل همه بازی میکنیم دیگه [IMG]
اره ما هم ....یه کلمه میخوندیم یه سال بازی میکردیم!کجایید رفقا؟؟!!
بابابزرگ ...یادش بخیر شلم نه؟
خودت چه نمره ای میدی با این ادبیات؟!
هه هه...زرشک!
ممنون آقا اینجا اوضاع کمی روبراهه البته چند وقت پیش تابلو جدید بسیج دانشگاه که سبز شده بودو بچه ها پاره کردن دمشون گرم......... -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...