یاربانو
پسندها
315

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • امشب دفتره خاطراتم را باز کردم …چه بوی سیگاری میداد

    ورق زدم ….

    چه خاطراته زیبایی…

    ورق زدم…

    گریه کردم…

    ورق زدم…

    سیگار کشیدم…

    در عالمه دیگری بودم… به قدیم برگشتم…

    در خیالم دوباره به آغوش کشیدمش…

    دوباره بوسیدمش…

    و دوباره عاشقانه نگاهش کردم…

    از خود بی خود شدم ..

    ناگهان شعله های شومینه زیاد شد..

    به خودم آمدم …

    دفترم در آتش میسوخت…

    تمام خاطراتم همه و همه…

    خاطرات خوشی که اکنون برایم زهر شده بود تلخ و کشنده..

    باور نمیکنم....

    من امشب دفتره عـــــــــمرم را در آتش سوزاندم…

    .
    .
    چرا؟ چيزي شده
    اگه دوست داري بگو سبك بشي
    خوبي دنياي مجازي همينه
    خودآزاري همين است
    آيينه اي بسازي تمام قد
    و بگذاري روبرويت تا دق كني
    براي دور شدن از خود هم كه شده
    بايد آيينه را شكست...
    اين شكستن مانند شكستن شيشه
    سر و صدا هم ندارد
    كه دلي را بلرزاند
    اين شكستن حتي
    شيشه خرده هم ندارد
    كه پوستي خراش بردارد
    بايد تحمل كرد
    آيينه را شكست...
    بي نان منت زده بايد
    زندگي را ترك كرد
    پارسال چند ماه خونه ما بود وقتي داشت ميرفت با گريه بهم گفت ديگه برنميگرده همونم شد
    ديگه فقط بايد با خاطرش زندگي كرد

    شما هم چند روزه سرحال نيستي حسم اين ميگه درسته؟
    ببخش وقت نشد بيام
    ١٥ ساعت رانندگي مداوم
    دوشب بي خوابي
    تازه الان يكم وقت كردم
    ﻣﻨﻢ ﺑﯿﺎﻡ ؟!
    _ ﻧﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﯾﻢ ﺑﺮﯾﻢ ﺁﻣﭙﻮﻝ ﺑﺰﻧﯿﻢ؟ !! |:
    ﺁﺷﻐﺎﻝ ﺗﺮﯾﻦ ﻧﻮﺳﺘﺎﻟﮋﯼ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺩﮐﯽ .ﻓﮏ ﮐﻦ ﺍﻻﻥ ﺑﺨﻮﺍﯼ ﺍﯾﻨﻮ ﺑﻪ ﮔﺮﻭﻩ ﺳﻨﯿﻪ ﺍﻟﻒ ﺑﮕﯽ ! ﺭﺳﻤﺎ ﺷﻌﻮﺭﺕ ﻣﯿﺮﻩ ﺯﯾﺮ ﺳﻮﺍﻝ
    اجی دوست داری یکی از نقاشی هایی که کشیدم را ببینی ؟
    فـرهنـگ لـغـت هــا نـيـاز بـه ويــرايــش دارند...
    بـرای مـعنی دلـتـنـگی
    احتيـاج بــه ايــن هــمـه کـلمه نــيـســت!
    دلتنـگی يــعنـــی تـــو...
    مــی دانـــے
    اگـــر تو را آرزو می کنم
    براے ِ بـی آرزو بودن ِ من نیستـــ !!
    شــایـــــد
    آرزویــے زیبـــاتــر از تـــ ــــو ســراغ ندارم ...
    بدك نيستم
    تا ٥ صبح باشگاه بودم
    شمال بودي يار بانو
    البته حدس زدم :redface:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا