Bebakhshid dir javab midam.
Heyyyy dadashi...!
Hanoz barnamamon moshakhas nist!az asr gooshi o telephone az dastam nayoftade.daram b bache ha s midam o zang mizanam k farda berim ya na.
Dastanesh tolanie dadash ali.sare forsat tarif mikonam.
من که فرزند این سرزمینم
در پی توشه ای خوشه چینم
شادم از از پیشه ی خوشه چینی
رمز شادی بخوان از جبینم
قلب ما، بود مملو از شادی بی پایان
سعی ما، بود بهر آبادی این سامان
خوشه چین، کجا اشک محنت به دامن ریزد
خوشه چین، کجا دست حسرت زند بر دامان
ای خوشا، پس از لحظه ای چند، آرمیدن، همره دلبران خوشه چیدن
از شعف، گهی همچو بلبل، نغمه خواندن، گه از این سو به آنسو پریدن
قلب ما بود.......
برپا بود جشن انگور، ای افسونگر نغمه پرداز
در کشور سبزه و گل، با شور و شعف نغمه کن ساز
قلب ما.......
الهی
نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم
نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی
در اگر باز نگردد نروم باز به جایی
پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی
کس به غیر از تو نخواهم چه به خواهی چه نخواهی
باز کن در که به جر این خانه مرا نیست پناهی
...
خداوند زمانی به دعاهای ما پاسخ می گوید که با تمام وجود او را صدا کنیم
نه زمانی که بر زبان او را می خوانیم و در دل امید به بنده او داریم
برایت بهترینها را آرزومندم
بهتر از آنچه که می توانی تصور کنی ...
عمر از کف رایگانی می رود
کودکی رفت و جوانی می رود
این فروغ نازنین بامداد
در شبانی جاودانی می رود
این سحرگاه بلورین بهار
روی در شامی خزانی می رود
چون زلال چشمه سار کوه ها
از بر چشمت نهانی می رود
ما درون هودج شامیم و صبح
کاروان زندگانی می رود شفیعی کدکنی