گلابتون
پسندها
14,699

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام سایه جونم... احوالات.. به به مبارکا باشه... تغییر تحول جدید.. چه خوشگل شده اینجا....:D


    دلم میخواست ميدانستي شبها...

    تنها ستاره اي را كه به نامت زده ام...

    به چشمانم سنجاق ميكنم...

    تا يادم نرود در روي زمين كسي هست...

    كه سبزي لحظه هايش .... آرزوي من است !

    دلم میخواست می دانستی...

    که شادی ات... دنيای من است...

    و اندوهت... ويرانی لحظه هايم!


    که چگونه در خنده هايت به اوج می رسم...

    اما کاش می توانستم نشانت دهم...

    که با هر نفسم...

    دانسته و يا ندانسته...

    به یادت هستم

    به تو فکر میکنم به کسی که

    نامش در اندیشه من

    عشقش در قلب من

    کلامش در دفتر من
    اشکال نداره عزیز
    مرسی خیلی لطف کردی عزیز
    اهوم درسته باشگاه لاکپشتی شده سرعتش:دی
    چشم سایه عزیز
    ایشالا ایشالا
    شبت بخیر دوست عزیزم
    می خور که به زیر گل بسی خواهی خفت

    بی مونس و بی رفيق و بی همدم و جفت

    زنهار به کس مگو تو اين راز نهفت

    هر لاله که پژمرد نخواهد بشکفت
    سلام به به چه خوشگل شده پروفايلت ازاينكارا هم بلد بودي
    سلام سایه جون مرسی مهربون شوما خوبی عزیز؟
    مرسی مرسی قدم به روی چشمای ما میذاری عزیز:gol:
    راستی نیازم هست دو تا دسته گلتو ور دار بریم پارک:D
    اما سنگریزه ها سایر چیزهای قابل اهمیت
    هستند مثل تحصیتان، کارتان، خانه تان و
    ماشينتان. ماسه ها هم سایر چیزها هستند-
    مسایل خیلی ساده."
    پروفسور ادامه داد: "اگر اول ماسه ها رو در
    ظرف قرار بدید، دیگر جایی برای سنگریزه
    ها و توپهای گلف باقی نمی مونه، درست عین
    زندگیتان. اگر شما همه زمان و انرژیتان را
    روی چیزهای ساده و پیش پا افتاده صرف
    کنین، دیگر جایی و زمانی برای مسایلی که
    برایتان اهمیت داره باقی نمی مونه.
    اول مواظب توپ های گلف باشین، چیزهایی که
    واقعاً برایتان اهمیت دارند، موارد
    دارای اهمیت رو مشخص کنین. بقیه چیزها
    همون ماسه ها هستند."
    یکی از دانشجویان دستش را بلند کرد و
    پرسید: پس دو فنجان قهوه چه معنی داشتند؟
    پروفسور لبخند زد و گفت: " خوشحالم که
    پرسیدی. این فقط برای این بود که به شما
    نشون بدم که مهم نیست که زندگیتان چقدر
    شلوغ و پر مشغله ست، همیشه در زندگي شلوغ
    هم ، جائي برای صرف دو فنجان قهوه با یک
    دوست هست:gol::gol:
    سلام این ادامه مطلب قبلی
    سیستم ارور داد نصفش کردم

    بعد پروفسور دو فنجان پر از قهوه از زیر
    میز برداشت و روی همه محتویات داخل شیشه
    خالی کرد. "در حقیقت دارم جاهای خالی بین
    ماسه ها رو پر می کنم!" همه دانشجویان
    خندیدند.
    در حالی که صدای خنده فرو می نشست،
    پروفسور گفت: " حالا من می خوام که متوجه
    این مطلب بشین که این شیشه نمایی از زندگی
    شماست، توپهای گلف مهمترین چیزها در
    زندگی شما هستند – خدایتان، خانواده
    تان، فرزندانتان، سلامتیتان ، دوستانتان
    و مهمترین علایقتان- چیزهایی که اگر همه
    چیزهای دیگر از بین بروند ولی اینها باقی
    بمانند، باز زندگیتان پای برجا خواهد
    بود.
    تولد نرگس بانو ابی دل ترین دختر باشگاه.................
    سلام گلاب جون خوبی؟
    پروفسور فلسفه با بسته سنگینی وارد کلاس
    درس فلسفه شد و بار سنگین خود را روبروی
    دانشجویان خود روی میز گذاشت.
    وقتی کلاس شروع شد، بدون هیچ کلمه ای، یک
    شیشه بسیار بزرگ از داخل بسته برداشت و
    شروع به پر کردن آن با چند توپ گلف کرد.
    سپس از شاگردان خود پرسید که، آیا این ظرف
    پر است؟
    و همه دانشجویان موافقت کردند.
    سپس پروفسور ظرفی از سنگریزه برداشت و
    آنها رو به داخل شیشه ریخت و شیشه رو به
    آرامی تکان داد. سنگریزه ها در بین مناطق
    باز بین توپ های گلف قرار گرفتند؛ سپس
    دوباره از دانشجویان پرسید که آیا ظرف پر
    است؟ و باز همگی موافقت کردند.
    بعد دوباره پروفسور ظرفی از ماسه را
    برداشت و داخل شیشه ریخت؛ و خوب البته،
    ماسه ها همه جاهای خالی رو پر کردند. او
    یکبار دیگرپرسید که آیا ظرف پر است و
    دانشجویان یکصدا گفتند: "بله".
    ممنونم سايه جان
    واقعا كاش ميشد اينكارو كرد وديگران باور ميكردند
    خدا نکنه دخترم ...

    اوهوم، میگن حرف راستو باید از دهن بچه شنفت هاااا :دی

    فقط من موندم این زبون تو به کی رفته اخه؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا