دلم میخواست ميدانستي شبها...
تنها ستاره اي را كه به نامت زده ام...
به چشمانم سنجاق ميكنم...
تا يادم نرود در روي زمين كسي هست...
كه سبزي لحظه هايش .... آرزوي من است !
دلم میخواست می دانستی...
که شادی ات... دنيای من است...
و اندوهت... ويرانی لحظه هايم!
که چگونه در خنده هايت به اوج می رسم...
اما کاش می توانستم نشانت دهم...
که با هر نفسم...
دانسته و يا ندانسته...
به یادت هستم
به تو فکر میکنم به کسی که
نامش در اندیشه من
عشقش در قلب من
کلامش در دفتر من