کوثر89
پسندها
663

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • عزيــــــــــــــــــــــــزم ... الان كه داري ميري دانشگاه مطمئن باش زندگي خعلي خوبه .... سختيا تازه از زماني شروع ميشه كه ادم دانشگاهش تموم ميشه
    ايشالا كه همين طوره هم اتفاقاي خوب ميفته و هم راه درستو پيدا ميكني .... مطمئن باش ...
    خدا نکنه عزیز من.. تو میتونی منو زشت هم صدا کنی اشکال نداره.. بزرگ که آره بزرگه هوا شم سرده آره.. اما اونجا گرمای دوستیه که با هوا مقابله میکنه..سربازیه دیگه و زمستون و اصنم ترسناک نیست.. :)
    آره خیلی بزرگه اما داریم کوچیکش میکنیم.. نه نترسیدم اما تو راه خیلی خسته شدیم.. اتفاقا تنهاکسی که گفت چقدر خوشگل شدی آرتمیس بود .. هاهاها
    خو خدا رو شكر :دي
    هوم ؟ نه بابا همون قد كه اينجا ميام اونجام ميرم :دي
    چقد پيچيده ش ميكني كوثري ... اهداف كه نبايد با هم بجنگن بايد با هم بسازن
    احتمالا داري زيادي زندگي رو سخت ميگيري كه اونم بهت سخت ميگيره ...
    هیچ خبر.. پریشب پادگان خوابیدیم صبح لباس دادن گفتن برین چارشنبه شش صبح اینجا باشین.. که لباسامونو اندازه کنیم.. هوا که امروز آفتابی بود اما الان آره سرد شده.. تو خوبی؟ ما رو نمبینی خوشی؟ :)
    الهي ... سالم موند يا شكست ؟ :دي
    فيس كوفت چرا خو ؟ :دي
    چرا ؟ چي شده مگه ؟ كي روحتو اشفته كرده كوثريم ؟
    سلام كوثريه من چطوري؟
    خودم فدات شم
    ببخشيد شرمنده هي ميخوام زود زود بياما ولي نميشه :دي
    اومدم بگير منووووووووووووووووووووو:دي
    قربونت برم كه تو انقده مهربوني كوثري جونم
    مرسي مرسي ايشالا تولد خودت
    مرسي كه شادي انقد ممنون خوشالم كردي عزيـــــــــــــــــــــــــزم
    بغل بوسسسس
    دوست دارم عزيزم :gol:
    گفتـــگوی معمــــــــاری شماره 5 – شیــــــوه های مطالعــــــات ِ معمــــــــاری !___________________________________________

    :gol::gol::gol:
    کوثر بهمون تا چهارشنبه مرخصی دادن.. الان شمالم.. خونه داداشم
    سلام .

    توضیح ِ " چرا خوشبختانه " مفصله :دی

    خب یکی از ایده هام اینه :

    برای مثال میخوام مخاطبم توی محل ِ اقامت ِ موقتش، فضایی رو درک کنه ، که توی محل ِ اقامت ِ دائمش ، موفق به تجربه ش نشده باشه !!

    یا مثلا ً : درخت و فضای سبز علاوه بر کیفیت های خاصی که دارن ، عاملی باشه برای خلق ِ فضا ، محرمیت ، مانع و . . .

    و ده ها تفکر ِ کوچیک ِ دیگه ، که ذات ِ معماری ِ منو تشکیل میدن .

    فقط اینو بدون ، که ایده ها ، همیشه به خلق ، منجر نمیشن و مرحله به مرحله هستن . ( ای وای ، لطفا درباره ی این دیگه نپرس؛ طولانیه ، کار دارم:D ) .
    راستش پاسخ سوالت ، خیلی پیچیده س . یعنی به عبارتی باید همه ی مطالعات اختصاصی م رو برات توضح بدم .

    فقط بدون که "در راستای رویکردی که انتخاب کردم " گام بر میدارم . معماری پایدار.

    ایده های طراحی م زیاده ، اما اگر منظورت الهام گرفتن از چیز یا جانور یا ... هست ، نه ، منبع الهام ندارم خوشبختانه :دی
    کوثر جان من باید برم . کاری پیش اومد برام .

    بعدا یادم بنداز ادامه ی بحث رو انجام بدیم .

    شب بخیر . . .:gol:
    .... ای روزهای خوب که در راهید !
    ای جاده های گمشده در مه !
    ای روزهای سخت ادامه !
    از پشت لحظه ها به در آیید !

    ای روز آفتابی !
    ای مثل چمشهای خدا آبی !
    ای روز آمدن !
    ای مثل روز آمدنت روشن !

    این روزها که می گذرد ، هر روز
    در انتظار آمدنت هستم !
    اما
    با من بگو که آیا ، من نیز
    در روزگار آمدنت هستم ؟

    از : قیصر امین پور
    ســــلام کوثر جان . :gol:

    مرسی . همچنین . نه بابا ؛ چرا فکر می کنی اعصابم خرد شده . اتفاقا من خیلی دیدگاهتو توی اون عکسا دوس داشتم عالی بود .

    پایان نامه هم خوبه ، سلام میرسونه . مشغولیم . بزودی استارت طراحی رو میزنم .
    دیشب دوباره
    گویا خودم را خواب دیدم:
    در آسمان پر می‌کشیدم
    و لا‌به‌لای ابرها پرواز می‌کردم
    و صبح چون از جا پریدم
    در رختخوابم
    یک مشت پر دیدم
    یک مشت پر، گرم و پراکنده
    پایین بالش
    در رختخواب من نفس می‌زد
    آن‌گاه با خمیازه‌ای ناباورانه
    بر شانه‌های خسته‌ام دستی کشیدم
    بر شانه‌هایم
    انگار جای خالی چیزی...
    چیزی شبیه بال
    احساس می‌کردم!

    از : زنده یاد قیصر امین پور
    سلام .

    نه دلخور چرا .:smile:

    راستش زیاد مرتبط نیست ؛ حالا ببینم چی میشه ؛

    ممنون که خودت گفتی . . .:gol:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا