فانوس تنهایی
پسندها
8,914

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره



  • هنگامی که خداوند مرا همچون سنگریزه ای در این دریاچه ی عجیب انداخت آرامش آن را بر هم زدم و بر سطح آن دایره هایی نامحدود پدید آوردم ولی هنگامی که به اعماق آن رسیدم مانند آن آرام شدم ...

    جبران خلیل جبران
    میگم مدیر جون مگه اون عاشقیه چش بود که برگردوندیش؟:redface:
    عشقولانه بود که:D
    خواهش تنهایی ....اره واقعا ...الانم سرعته نته منم وحشتناک پایینه رفته رو اعصابم ....ببنا تهنایی یه شب خواستم بیام اونم اینطوری ...تا دیونم نکرده برم ......خوشحالم برات که بهتری ....
    اخی ...اشا..قسمت تو بشه بری مکه .....خوب ...منم دلم برا تو تنگ شد اومدم ....بد کردم ؟؟؟
    سلام عزیز دل
    خوبید؟
    دیگه از جزء خبری نیست ...
    امیدوارم همیشه سلامت و موفق
    در پناه خدا باشید.

    salam adashi..kheili ghashange..mesle hamishe
    ama in dafe yekam tar shode.fek konam dastet larzide kami
    تنهايي شرمنده اون موقع رفتم يهويي شد

    حسابي حالت خرابه ها:w05:

    باور كن هرچقدر بيشتر بهش فكر كني هرچقدر بيشتر نبش قبر كني بدتره..هيچي درست نميشه
    خودتو سرگرم كن..سعي كن از زندگيت لذت ببري
    سلام تنهایی خوبی؟خوشی؟اوضاع بر وفق مراد هست؟
    داشتم از این ورا رد می شدم گفتم یه حالی ازت بپرسم بعد برم،خوبی که ایشالا؟
    از چي خسته شدي؟
    براي همه پيش مياد تنهايي..مهم اينه كه خودتو نبازي..راحت كنار نكشي كه هر اتفاقي مي خواد بيفته بيفته
    :eek::eek::eek:
    تو خوبي؟؟؟؟واسه چي انصراف بدي؟!!!!تنهايي حالت خوبه؟
    مگه چي شده؟
    مشكلي برات پيش اومده؟

    آواتارت هيچيش نيست بامزه س..يعني فكر كنم به الانت بخوره
    تنهايي يه چيزي بگم؟:w05:

    احساس مي كنم ناراحتي...يه جور..نميدونم چه جوري بگم...اون تنهايي قبلي نيستي
    درست ميگم؟چيزي شده؟:w05:
    درخـشش تو مثـل آبشاری


    از بلندی های محال می ریزد


    در تخـیل پنجره ای است


    که هفـت آسمان در او جمع می شود


    من به مدد مهربانی تو


    و آفـرینه های این تخیل مفهوم


    در باغهای ناممکنی آواز می خوانم


    برای سنگهای پـرنده
    سلام تنهایی جون نگفتم با این امید
    نگرد سیگاری میشی مث من حالتون چطوره
    چرا ناامید بچه ها ...
    ممنون........
    باورت میشه منم به زندگی هیچ امیدی ندارم؟
    ولی چه میشه کرد!
    زندگی میکنم, برایه مردن! تا روزی بمیرم! تا روزی برم و راحت شم...
    بعضی وقتا که هیچ چیز واسه از دادن یا بدست اوردن نداشته باشیم, حداقل مث گلادیاتورا باید تا آخرین لحظه بجنگیم!!!(حتی واسه ی هیچ!!!!)
    یه جورایی من حس میکنم راه تورو قبلا رفتم! حداقل اینکه تو, تویه همون دانشگاهی که من فارغ التحصیل شدم,درس میخون(د)ی!

    نمیشه به خیلی چیزا فکر نکرد! ولی حداقل میشه سرگرم کارایی شد که به خیلی مسائل, کمتر فکر کنیم! نه؟؟؟؟

    به نظرم برو تو اون تایپیک, و انرژی مثبت بگیر! اگر هم نخواستی, خودت به بقیه انرژی بدی,خواه نا خواه انرژی مثبت از جهان بیرون بهت برمیگرده...
    یکی از دلایل اون جمله ی اخر نوشته هام هم همینه.... که حداقل یه انرژی مثبت برایه همه ی دوستانم باشه! تا هر آرزو یا آرمان و آمالی که داشته باشن, جایه اون ندتا نقطه بذارن! و این انرژی به همه منتقل بشه! و تجربه هم کردم که انرژی مثبت به من هم برمیگرده..........
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا