"زهرا"
پسندها
1,188

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • تولــــد ستاره ای درخشان از جنس مـــهر و پاییــــز <<< ستــایــش ..... Setayesh >>>
    تو نگاه کردی مرا، بارانی فرو ریخت!!!
    زمین زیر پایم گویی به یکباره ریخت!
    تو نگاه کردی مرا بغضی گلویم را گرفت!
    زبان نگاهت سخت در آغوشم گرفت!
    تو نگاه کردی مرا... اه.... عجب هوا خوب شد!
    یک نگاهت را ببین! انگار قلبم را گرفت!!
    همچو فرهاد تیشه به کوهی را گرفت!
    تمام نگاه های دنیا را کناری گر بگذارم...
    نگاه تو به یکباره تمام جانم را گرفت!
    تو حواست نبود که چه حاصلی داد شالیزار نگاهت!
    اما همین نگاه زبان شعرم را باز گرفت!
    حضورت کافی نبود انگاری برآیم چون یک نگاه
    به یکباره تمام حالم را گرفت!
    هوا سخت آفتابی شد پس نگاهت وقتی
    گفتم که نگاهت تمام رویایم را گرفت!
    دوست دارم زبان نگاهت را ببین
    یک نگاهت تمام شعرم را گرفت!
    "زهرا "
    هر برگ زرد ..
    یعنی یک ارزوی برباد !
    پاییز پشت پاییز !
    دنیا همینو می خواد !!!
    دنیا همینو می خواد ...
    یادت بره کی هستی !؟
    یادت بره چجوری افتادی و شکستی!
    پاییز توی هر عکس..
    غربت تمام دنیاست ...
    ما صف انتظاریم!!
    حسرت همیشه با ماست!
    حسرت همیشه با ماست ...
    روزا میان و میرن!
    دیر اومدی عزیزم!
    روزای خوب رفتن!
    دنیا عوض نمیشه !!!!
    فصلا میان و میرن
    تقدیر ما همینه !
    بی ریشه قد کشیدن ...
    حتی واسه یه لحظه ..
    این بغض وا نمیشه!
    این انتظار از ما هرگز جدا نمیشه!
    دلم یخ کرده در هجوم سرد بودن ها
    حالی عجیب مثل.خواندن رمانی که به مرگ ختم می شود...
    خانه ای در میان انبوه فاصله ها..
    می خواهم دور شوم..
    به کیلومتر ها دورتر...
    آرامش می خواهم..
    به دور از رفتار های سرد...
    می خواهم با خدایم تنها شوم...
    خدایم را می خواهم... آغوش گرمش را می خواهم!!!
    "زهرا "
    منم مثل تو مات این قصه ام!
    تو هم مثل من امشبو دعوتی...
    درست تو همین ساعت و ثانیه سزاوار زیبا ترین رحمتی!
    تو این حس و حال عجیب و غریب دوتا بال می خوای که رو شونته...
    تو از هر مسیری بری میرسی
    تو از هر دری بگذری خونته...
    از این سفره ها معجزه دور نیست!
    ببین دست دنیا تو دست منه!!
    دعا میکنم تا اجابت بشه..
    دعا میکنم چون دلم روشنه
    من از عشق بارون به دریا زدم
    به بارونو به آسمون دعوتیم
    چه مهمونی باشکوهی شده تو این لحظه هایی که هم صحبتیم
    تمام آنچه که از زندگی می خواهم:

    یک غروب پنجشنبه پاییزی ست با پنجره ای رو به درخت ها
    و کلاغ ها و هوای ملس و مرموز مهر با یک فنجان چای تازه دم
    و یک برش بزرگ از کیک خانگی مادرم با موسیقی دلبخواهی
    و خیالی که از بابت تو سخت راحت است !

    پاییز مبارکـــــــــــــ:w40:
    و بر آمد بهاری دیگر
    مست و زیبا و فریبا ، چون دوست
    سبدی پیدا کن ،
    پر کن از سوسن و سنبل که نکوست
    همره باد بهاری بفرست :
    پیک نوروزی و شادی بر دوست !
    .
    به شماره افتاده اند روز هایم ..
    فرقی بین بودن یا نبودن!
    حسی عجیب ماورای دید انسانی !
    حرف هایی ناگفته!
    آغوشی سرد!
    حکایت این روز های من است!
    می گذرم از سر تابستان تا برود به درک!
    روز های گرمی که سوزاند گرمای دلم را !
    به اتش کشیدم کبریت دلت را !
    خوب می دانم!
    آری می دانم ...
    و می خواهم که در تاریکی محو کنم روشنای چشمانت را!
    می خواهم خاموش کنم آغوش گرمم را !!!
    می خواهم تنی به اب بزنم تا شاید رهایی یابد از فرط سوختن!
    می خواهم رها شوم ...
    "زهرا"
    شعاع مهربانیت را روز ب روز زیاد کن

    آنقدر ک روزی بتوانی همه را در آن جا دهی

    آنوقت تا خدا فاصله ای نیست
    تبریک میگم خانمی ، خودت دوست داری ؟ منم خبر خاصی ندارم فقط واسم دعا کن
    ولي زهرا منو ببين اين پسره چپ ميزنه.بهش اعتماد نكن.سركارت ميزاره.اين دهنشو خيلي باز كردههااااااا.
    اين پسر بچم از تو خوشش اومده؟؟؟؟؟
    لاكردار.حخخخخخخخخخخخخخخخخ
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا