حسن ختام امشب داستانی کوتاه و زیبا برای تو
کرگدنی به گنجشکی گفت که من با این پوست کلفت قلب ندارم
گنجشک گفت همه قلب دارند
کرگدن گفت از کجا معلوم که من قلب داشته باشم
گنجشک گفت هرکس که عشق دارد قلب هم دارد
کرگدن گفت عشق چیست
گنجشک گفت همینکه میگذاری من از حشرات روی بدنت تغذیه کنم یعنی عشق
اشک از چشمان کرگدن آمدو گنجشک گفت نشانه عشق همین اشکیست که از چشمت میاید
نصفه شب بخیر
من جز لطافت چیزی ندیدم
نکنه خشنی
آی حال میده بارون بیاد با سرعت 500 کیلومتر بر ساعت بعد وسط خیابون با یه چتر بزرگ راه بری و به آدمهایی که دارن میدون تا خیس نشن نگاه کنی و کلی تو دلت بخندی بعد از بد روزگار باد بزنه بساط چترتو جمع بکنه اونوقت خیس و خالی بشی و 2 روز بخوابی تو رختخواب
خدانکنه ، ولی چیز جالبیه
یه ماشینم از بغلت رد بشه و اندازه یه تانکر آب بپاشه روت بعد شروع کنی به فحشهای..... دادن وقتی فحشات تموم شد برگردی ببینی یکی که خیلی باهاش رودروایستی داری همینجور نگات می کنه
اجازه منم دست شماست ، برای خودت ، به قول اون تاپیک که دیگران به دست میارن و در اختیار ما میذارن چرا ما اونو قایم کنیم
چرا ناراحتی ؟؟؟ من شیرینی می خوام!!!!