دکتر مهدیه
پسندها
1,972

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • خدایـــــــــــا :کم آورده ام ، صبری که داده بودی تمام شد ، ولی دردم همچنان باقیست !!! بدهکار قلبم شده ام ، میدانم شرمنده ام نمیکنی؛ باز هم صبـــــــر میخواهم .!!!

    مـــن برای تنهــــــــــــــــا نبـودن .. آدمهای زیادی دور و برم دارم !!! آن چیزی که ندارم کسی برای " بـا هــــــــــــــــم بـودن " است

    میگویند حکمت است نه قسمت. خدایا من معنی حکمت و قسمت را نمیدانم ولی... تو معنی #طاقت را خوب میدانی مگه نه !!

    خدایا کسی را که قسمت دیگریست سر راهمان قرار نده تا شبهای دلتنگی اش برای ما باشد و روزهای خوشی اش برای دیگری.

    دنیای آدم برفی دنیای ساده ایست

    اگر برف بیاید هست
    اگر برف نیاید نیست
    مثل دنیای من
    اگر تو باشی هستم
    اگر نباشی .....!

    می گویند : شاد بنویس...!!
    نوشته هایت درد دارند...!!
    و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!!
    گوشه ی خیابان شاد میزد...!!
    اما با چشمهای خیس...!
    من همون جزیره بودم ، خاکی و صمیمی و گرم ، واسه عشق بازی موجها ، قامتم یه بستر نرم ...

    یه عزیز دردونه بودم ، پیشه چشم خیسه موجها ، یه نگین سبز خالص ، توی انگشتر دریا ...

    تا که یک روز تو رسیدی ، توی قلبم پا گذاشتی...!!! غصه های عاشقی رو ، تو وجودم جا گذاشتی...

    زیر رگبار نگاهت ، دلم انگار زیرو رو شد ، برای داشتن عشقت ، همه جونم آرزو شد.

    تا نفس کشیدی انگار ، نفسم برید تو سینه ، ابر و باد و دریا گفتن ، حس عاشقی همینه.

    اومدی تو سرنوشتم ، بی بهونه پا گذاشتی ، اما تا قایقی اومد ، از منو دلم گذشتی؟؟؟

    رفتی با قایق عشقت ، سوی روشنی فردا ، منو دل اما نشستیم ، چشم به راهت لب دریا...

    دیگه رو خاک وجودم ، نه گلی هست نه درختی ، لحظه های بی تو بودن ، می گذره اما به سختی!

    دل تنها و غریبم ، داره این گوشه میمیره ، ولی حتی وقت مردن ، باز سراغتو میگیره.....

    میرسه روزی که دیگه ، قعر دریا میشه خونم ، اما تو دریای عشقت ، باز یه گوشه ای می مونم.
    گاه یک لبخند آنقدر عمیق میشود که گریه می کنیم

    گاه یک نغمه آنقدر دست نیافتنی میشود که با

    آن زندگی می کنیم گاه یک نگاه آنچنان سنگین

    میشود چشمانمان رهایش نمی کند

    گاه یک عشق آنقدر ماندگار می شود

    که فراموشش نمی کنیم
    ميشه پرنده باشي، اما رها نباشي!

    ميشه دلت بگيره اسير غصه ها شي!

    حالا كه آسمونم دنياي تازه اي نيست

    اون وقت يه جا بشيني محو گذشته ها شي!



    ترسيده باشي از كوچ، اوجُ نديده باشي

    واسه يه مشتي دونه، اهلي آدما شي

    تو سايه ها بموني، درگير سايه ها شي

    مفهوم زندگي رو، از ياد برده باشي

    دلت بخواد دوباره، از ته دل بخوني

    از ترس ريزش اشك، غمگين و بي صدا شي
    هاردی: میخوام ازدواج كنم

    لورل: با كی؟

    هاردی: معلومه دیگه، با یه زن. مگه تو كسیو دیدی كه با یه مرد ازدواج كنه؟

    ... لورل: آره

    هاردی: كی؟

    لورل: خواهرم ...
    پرده برگير كه من يار توام
    عاشقم عاشق رخسار توام

    عشو كن ناز نما لب بگشا
    جان من عاشق گفتار توام

    بر سر بستر من پا بگذار
    من دل سوخته بيمار توام

    با وصالت زدلم عقده گشا
    جلوه اي كن كه گرفتار توام

    عاشقي سر به گريبانم من
    مستم و مرده ديدار توام

    گر روي يا تو بماني اي دوست
    عاشق يار وفادار توام

    هركه بينم خريدار تو است
    من خريدار خريدار توام

    تو فكر خواب گلهايي كه يك شب باد ويران كرد
    و مـــن خواب تــــو را مي بينم و لبخند پنهانــــم

    تو مثل لحظه اي هستي كه باران تازه مي گيرد
    و من مرغي كه از عشق فقط بي تاب و حيرانم

    تو مي آيي و من گل مي دهم در سايه چشمت
    بــعــد از تــــو منــــــــــم با غصه هاي قلب سوزانم

    تو مثل چشمه اشكي كه از يك ابر مي بارد
    و مـــــن تنـــــــــها ترين نيلوفر رو به گلستانم

    شبست و نغمه مهتاب و مرغان سفر كرده
    و شايد يك مه كمرنگ از شعري كه مي نويسم

    تمـــام آرزوهايـــــم زماني ســـــــــــبز مي گردد
    كه تو يك شب بگويي"دوستم داري تو"مي دانم

    غـــــــــــــــروب آخر شعرم پر از آرامش درياست
    و من امشب قسم خوردم تو را هرگز نرنجانم

    به جان هر چه عاشق توي اين دنياي پر غوغاست
    قدم بگذار روي كوچه هاي قلـب ويرانــــــــــــــــــــم

    بدون تو شبي تنها و بي فانوس خواهم مرد
    دعا كن بعد ديدار تو باشد وقت پايانــــــــــــــم
    تـــو مـثل راز پـايـيـزي و مـن رنـگ زمـسـتانــم
    چگونه دل اسيرت شد قسم به شب نمي دانم

    تــو مــثل شمـعداني ها پر از رازي و زيـبـايي
    و من در پيش چشمان تو مشتي خاك گلدانم

    تو دريايي تريني آبي و آرام و بي پايان
    و من موج گرفتاري اسير دست طوفانم

    تو مثل آسماني مهربان و آبي و شفاف
    و من در آرزوي قطره هاي پاكــ بارانم

    نمي دانــم چه بايد كـرد با اين روح آشـفته
    به فريادم برس اي عشق من امشب پريشانم

    تو دنياي مني بي انتها و ساكت و سرشار
    و من تنها در اين دنياي دور از غصه مهمانم

    تو مثل مرز احساسي قشنگ و دور و نامعلوم
    و من در حسرت ديدار چشمت رو به پايانــــــــم

    تو مثل مرهمي بر بال بي جان كبوترها
    و من هم يك كبوتر تشنه باران درمانم

    بــمـان امــشب كــنار لحظه هاي بيــقرار مـــن
    ببين با تو چه رويايي ست رنگ شوق چشمانم

    شبي يك شاخه نيلوفر به دســت آبيت دادم
    هنوز از عطر دستانت پر از شوق است دستانم
    تو اگر در تپش باغ خدارا دیدی همتی کن و بگو
    ماهی ها حوض اشان بی اب است
    سلام بر دوسته گلم..نوروزت مبارک عزیزم ایشالا شادو سلامت باشین..:gol::gol:بابت تایپک زییباتم تشکر دوستم..موفق باشی:w27::w17:
    یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند
    یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که می خواهم باشند
    یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم
    که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرا با خود آشتی دهد
    یادم باشد که خودم با خودم مهربان باشم
    چرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان باش
    دوست داشته باشیم و زندگی کنیم ، زمان میگذرد...
    عیدتون مبارک
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا