من امدام تا بیابم نور را امید را فلک را ......خدا را......
من مهندس خوش فکرم .انکه بر تارک دنیا گام نهاده.ان که در پاتوق بی خوابان جای مانده
انکس که خورشید و ماه برایش طلوع و غروب میکند........
ایا اینجا همان جاست که
نام مینهدش جایگه دوستی.
من دوست می خواهم مثل خودم پاک و بی ریا..
ایا کسی هست که بفشارد دستان سردم را به گرمی........
دستمالی برا پاک کردن اشکم می خواهم ...
من خدا را می خواهم