این چرا اینجوریه ته دلو میسوزونه
تو نگو خیاله محاله رفتنت واسه این دل تنها یه سئوالهبی جوابه مثل خوابه یه عذابه نمی دونی چه تیره و تارهحال قلبی که از تو و دوریش بی قراره بی قراره نگو دیره که می میرهآخرین نفس هامه و بی تو دارم حس می کنم که می میرملااقن صبرکن این دمه اخر از چشمات همه چیز رو بگیرمتوی لحظهی خسته ی دل خوشی که تو بی نفسی منو می کشی