چه کسی گوید که گرانی اینجاست؟!
دوره ارزانی ست,چه شرافت ارزان,تن عریان ارزان,
و
دروغ از همه چیز ارزان تر,آبرو قیمت یک تکه نان!
و
چه تخفیف بزرگی خورده قیمت هر انسان!
نيمه شبان تنها در دل اين صحرا گمشده خود را مي جويم
من كه هم آوازم با سخن سازم راز جداييها مي گويم
من كيَم, آهي مانده به لبها, آتش عشقي در دل شبها, راه گريزم مي بندد
خسته و تنها, ماه و ثريا, بر شب تارم مي خندد
گفتم سفر عشق تو دشوار ترین است
گفتا چه توان کرد ره عشق همین است
گفتم که ندانسته در این چاه فتادم
گفتا که من این بند به پایت ننهادم
گفتم ره آزادیم از عشق کدام است
گفتا این ره مرگ است که پایان کلام است
گفتم چو بمیرم به ره عشق چه سود است
گفتا که نه!این مرحله ی گفت و شنود است
حسین بیشتر از آب،تشنه لبیک بود.افسوس که بجای افکارش ،زخمهایش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی و تشنگی خواندند.(دکتر علی شریعتی)
التماس دعا....