الهه20
پسندها
1,607

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • می خوام یه قصری بسازم

    پنجره هاش آبی باشه

    من باشم و تو باشی و

    یه شب مهتابی باشه

    می خوام یه کاری بکنم

    شاید بگی دوسم داری

    می خوام یه حرفی بزنم

    که دیگه تنهام نذاری

    می خوام برات از آسمون

    یاسای خوشبو بچینم

    می خوام شبا عکس تو رو

    تو خواب گلها ببینم

    می خوام که جادوت بکنم

    همیشه پیشم بمونی

    از تو کتاب زندگیم

    یه حرف رنگی بخونی

    امشب می خوام برای تو

    یه فال حافظ بگیرم

    اگر که خوب در نیومد

    به احترامت بمیرم

    امشب می خوام تا خود صبح

    فقط برات دعا کنم

    برای خوشبخت شدنت

    خدا خدا خدا

    خدا کنم.....
    می خوام تو رو قسم بدم

    به جون هر چی عاشقه

    به جون هرچی قلب صاف

    رنگ گل شقایق

    یه وقتی که من نبودم

    بی خبر از اینجا نری

    بدون یه خداحافظی

    پر نزنی تنها نری

    یه موقعی فکر نکنی

    دلم واست تنگ نمی شه

    فکر نکنی اگه بری

    زندگی کم رنگ نمی شه

    اگه بری شبا چشام

    یه لحظه هم خواب ندارن

    آسمونای آرزوم یه قطره مهتاب ندارن

    راستی دلت میاد بری

    بدون من بری سفر

    بعدش فراموشم کنی

    برات بشم یه رهگذر

    اصلا بگو که دوست داری

    اینجور دوست داشته باشم؟

    اسم تورو مثل گلا

    تو گلدونا کاشته باشم؟
    دلم برات تنگ شده جونم

    میخوام ببینمت نمیتونم

    بین ما دیوارای سنگی

    فاصله یک عمره میدونم



    بغض ترانمو شکستم

    میخوام بگم عاشقت هستم

    تو عین ناباوری یک شب

    خالی گذاشتی هر دو دستم



    تو بودی تمام هستی ومستی وراستی و تمام قصه من

    تو بودی سنگ صبورم ونگاه دورم ولبهای بسته من



    نیمه شب... از خوابم پا میشم

    نیستی پیشم... بازدیوونه میشم

    دوری تو... تیشه زد به ریشم

    نیستی پیشم

    ...

    بی صدا... از من خالی میشم

    هم صدا... با بی بالی میشم

    گونه هام... خیس از شبنم غم

    نیستی پیشم

    ...

    تو بودی تمام هستی ومستی وراستی و تمام قصه من

    تو بودی سنگ صبورم ونگاه دورم ولبهای بسته من
    تو با منی هرجا برم

    مهر تو بند جونمه

    عشقت نمیره از سرم

    تو پوست و استخونمه



    یه دم اگه نبینمت یه دنیا دلتنگت میشم

    نگاه دریایی تو آبیه روی آتیشم



    واست دلم واست تنم

    واست تمام زندگی

    از تو دوباره من شدم

    با تو تموم شد خستگیم



    واست دلم واست تنم

    واست تمام زندگی

    از تو دوباره من شدم

    با تو تموم شد خستگیم



    نم نم بارون چشام

    گواه عشق پاکمه

    هم نفس قسمت من

    دوست دارم یه عالمه



    قشنگترین خاطره ها

    با تو و از تو گفتن

    آرامش وجود من

    صدای تو شنفتنه



    نم نم بارون چشام

    گواه عشق پاکمه

    هم نفس قسمت من

    دوست دارم یه عالمه



    قشنگترین خاطره ها

    با تو و از تو گفتن

    آرامش وجود من

    صدای تو شنفتنه





    تو با منی هرجا برم

    مهر تو بند جونمه

    عشقت نمیره از سرم

    تو پوست و استخونمه



    یه دم اگه نبینمت یه دنیا دلتنگت میشم

    نگاه دریایی تو آبی روی آتیشه...
    بده دستاتوبه دستم

    تا با هم کلبه بسازیم

    کلبه ای پر از من وتو

    از من وتو ما بسازیم

    دور بشیم از همه مردم

    واسه درد هم بمیریم

    با ستاره ها بخوابیم

    با ترانه جون بگیریم

    کلبه ای اندازه عشق

    باغچه وحوض وگلدون

    سر تو باشه رو شونم

    مثل لیلا مثل مجنون

    تو باشی مادر گلها

    من بشم بابای بارون

    لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا

    من واسه تو، تو واسه من

    کلبه ای میخوام که توو باغچه اش

    پر باشه از یاسمن

    حیاطشم سر تا سرش حوض وچمن

    فقط واسه تو، واسه من

    تو کلبمون خدا باشه

    خوشبختیمون قد تموم آسمون

    صاف و بی انتها باشه

    کلبه ای اندازه عشق

    باغچه وحوض وگلدون

    سر تو باشه رو شونم

    مثل لیلا مثل مجنون
    دل من یه راه دوره دل من , دل من سنگ صبوره دل من

    مثل اون گوشه صحن آسمون , خالی از ابر غروره دل من

    گل من یکی یه دونه گل من , گل من از آسمونه گل من

    همه عمرو وجودم مال اون , مثل مادر مهربونه گل من

    گل من یکی یه دونه گل من , گل من از آسمونه گل من

    همه عمرو وجودم مال اون , مثل مادر مهربونه گل من

    چه صبور گل من ...... راه دور گل من ......

    اگه تنهام , اگه پیرم , اگه عاشقی فقیرم

    دلت دوره , دوره از من , تو بدون برات میمیرم

    دل من ببین چه خستم , چشامو از همه بستم

    عمری با تن پوش مشکی , سر راه تو نشستم

    تو فقط باور عشقی , خط سبز سرنوشتی

    رو کویر خشک قلبم , خط امیدو نوشتی

    چه صبوره دل من ...... راه دوره دل من ......

    چه صبوره گل من ...... راه دوره گل من ......
    ای دیوونه , ای بی خونه , آسمون چشمات چرا بارونه ؟

    تنها موندی , تنها خوندی , اما باز لبهات گل خندونه

    گاهی میخندی، مثل غنچه باز

    گاهی هم چشمات، خیس و گریونه

    گاهی توی خلوت، گاهی بین جمعی

    گاهی پروانه، گاهی هم شمعی

    ای دیوونه ...... ای دیوونه ...... دیوونه ...... دیوونه

    خسته و پیری , قفل و زنجیری

    چرا حالیت نیست , داری میمیری

    دفتر عمرت کهنه شد تا شد

    راهیه راه سبز فردا شد

    دیگه غم بسه , چشماتو وا کن

    بازم عاشق شو , پاشو غوغا کن......

    ای دیوونه ...... ای دیوونه ...... دیوونه ...... دیوونه
    بعد از هزار سال خستگی

    از کنج زندون اومدم

    دلم کویر غربته

    به عشق بارون اومدم

    غرور تیکه تیکمو

    می خوام که مرهم بذارم

    غصه های یه عمرمو

    رو دوش عالم بذارم

    من پی دست پاکی ام

    غبار قلب پیرمو

    پاک کنه و رها کنه

    رویا های اسیرمو

    می خوام که از یاد ببرم

    هرچی ازم گرفته شد

    می خوام فراموش بکنم

    هرچی رشتم پنبه شد

    خنده تلخ آدما

    همیشه از دلخوشی نیست

    گاهی شکستن دلی

    کمتر از آدم کشی نیست

    گاهی دل اونقدر تنگ میشه

    که گریه هم کم میاره

    یه حرف خیلی ساده هست

    گاهی چقدر غم میاره

    بالا رفتیم ماست بود

    اون پایینا دوغ بود

    غصه عشق ساده

    انگار همش دروغ بود!
    پنجره چشمای تو

    کاشکی به چشام وا بشه

    این بغض چند ساله من

    ازتو گلوم رها بشه



    من که فراموش کردنت

    چرا و اما داشت برام

    بابای بارونت میشم

    بیا گم کن گریه هام



    واست دلم واست تنم

    اصلا تمام زندگیم

    از تو دوباره من شدم

    با تو تموم شد خستگیم



    واست دلم واست تنم

    ای سرپناه خستگی

    آرامش وجود من

    بی تو تموم شد خستگی



    از یه بغض قدیمی

    ببین کجا رسیدم

    میون این جمعیت

    هرگز تو رو ندیدم..........
    مستانه و دیوانه به سویت بدوم، خانه به خانه

    زد غنچه جوانه، یارا تو نشانده، اثری یا كه نشانه

    عاشق شده ام بیخودم از خود، به فدایت سر و جانم

    بِكُنم یاد تو جانم، شده این عشق تمنای روانم

    در حسرت دیدار تو، دستان نیازم... ای رمز نمازم

    یارا بنما یك نظری سوی نیازم... من غرق نیازم

    من مست وصال تو شدم، عاشق و پروانه شدم

    صائل و دیوانه شدم، در طلبت ای گل زیبا...

    دُردانه ی دیبا...
    ماندن به پای کسی که دوستش داری ، قشنگ ترین اسارت زندگی است !

    (حسین پناهی)
    وقتی می‌خندی

    عشق،

    کوچک‌ترین اتفاقی‌ست

    که می‌افتد..
    *كسی كه خیلی دوست داشته باشه همیشه نگرانته به همین خاطر بیشتر از اونكه بگه دوست دارم

    میگه مواظب خودت باش*
    به همین سادگی رفتی

    بی خداحافظ عزیزم

    سهم تو شد روز تازه

    سهم من اشک که بریزم

    به همین سادگی کم شد

    عمر گل بوته تو دستم

    به جون ستاره هامون

    تو عزیز تر از چشامی

    هر جا هستی خوب و خوش باش

    تا اَبَد بغض صدامی

    تو رو محض لحظه هامون

    نشه باورت یه وقتی

    که دوست ندارم، اینو

    به خدا گفتم به سختی...

    من اگه دوست نداشتم

    پای غمهات نمیموندم

    واست این همه ترانه

    از ته دل نمی خوندم

    اگه گفتم برو خوبم

    واسه این بود که می دیدم

    داری آب می شی میمیری

    اینو از همه شنیدم

    دارم از دوریت می میرم

    تا کنار من نسوزی

    از دلم نمیری عمرم

    نفسهامی که هنوزی

    تو رو محض خیره هامون

    که نفس نفس خدا شد

    از همون لحظه که رفتی

    روحم از تنم جدا شد...

    تو که تنها نمی مونی

    من تنها رو دعا کن

    خاطراتم و نگه دار

    اما دستام و رها کن

    دست تو اول عشقه

    بسپرش به آخرین مرد

    مردی که پشت یه دیوار

    واسه چشمات گریه می کرد

    گریه می کرد...
    معاشران گره از زلف یار باز کنید

    شبی خوش است بدین قصه‌اش دراز کنید

    حضور خلوت انس است و دوستان جمعند

    و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید

    رباب و چنگ به بانگ بلند می‌گویند

    که گوش هوش به پیغام اهل راز کنید

    به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد

    گر اعتماد بر الطاف کارساز کنید

    میان عاشق و معشوق فرق بسیار است

    چو یار ناز نماید شما نیاز کنید

    نخست موعظه پیر صحبت این حرف است

    که از مصاحب ناجنس احتراز کنید

    هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق

    بر او نمرده به فتوای من نماز کنید

    وگر طلب کند انعامی از شما حافظ

    حوالتش به لب یار دلنواز کنید
    آسمان من از نگاه تو شروع میشود. پیش من که هستی بیشتر بایست . حرف می زنم ، دستت را بگذار زیر چانه ات و فقط نگاه کن تا مطمئن باشم

    جمله هایم را به مقصد قلبت می رسانم. گاهی هم نگاهت را از من بگیر بگذار کشفت کنم دنبال جواب بگردم برای این حس با شکوه . در آخر هر

    دیدارمان غافلگیرم کن، با یک حرف تازه ، یک راز نگفته، اصلا یک شعر جدید مرا مهمان کن. دوستت دارم! بگذار این جمله تمام دارایی من باشد...
    گاهی میان تپش های تند زندگی
    یک نام معجزه میکند
    نام... خدا
    من
    ایمـــا و اشـاره
    نمی دانــم ..!
    بایــد
    تمــام قــد
    …روبــِ رویــ ـَم
    بایستــی
    و
    بگویــی

    دوستتــــــ دارم !
    باور می کنی آدم صد بار می تواند عاشق یک نفر و یک نفر می تواند صد بار عاشق شود؟ من فقط می توانم صد بار عاشق یک نفر شوم. و تو، تویی که من صد بار عاشقت می شوم، تو چی؟ صد بار عاشقم می شوی؟
    گاهی که نگاهم می کنی یا از کنارم رد می شوی و مهربان سلام می گویی، گاهی که دورادور هوایم را داری، یا حالم را می پرسی، دلم می ریزد. گاهی کنار خودت هم دلتنگ می شوم، طوری که بغض می کنم و عاشقت می شوم. اما تو چگونه عاشق می شوی؟
    اصلاً نفهمیده ام وقتی نگاهت برق می زند از شیطنت است یا عاشقی؟ یا وقتی بغض می کنی، اصلاً شب ها که خوابت نمی برد یا با شامت بازی می کنی، عاشق نمی شوی؟ وقت هایی که یک ساعت در یه صفحه کتابت غرق می شوی و فنجان چایی ات سرد می شود. من دیوانه نیستم فقط گاهی دلم می خواهد سر از کار عاشقی ات در آورم. همیشه در تو دنبال نشانه عاشقی ام. تو عاشق منی. می دانم، اما من همیشه دنبال اینم که بدانم آیا دلت با دیدنم می لرزد؟ عشق که نباید راکد بماند. هی باید بریزد دلت، هی باید بغض های سنگین کنی، هی باید متفاوت شوی. تو باید در همین زندگی هر روز عاشقم شوی. هر روز عاشقم می شوی؟
    این طور که تــو را زیبـا می نویسنـد، یعنـی:

    عـاشق اَت شده اند کـلمات!
    دوست دارم ببرمت یه جای شلوغ، خیلی شلوغ

    وایستم اون وسط نگات کنم

    بگم اینارو میبینی

    بگی آره

    بگم تو هیاهوی همه ی این آدما، من چشمام فقط دنبال تو میگرده

    دلم برای تو تنگ میشه

    صداهاشونو میشنوی

    بگی آره

    بگم تو اوج همین صداها دلم دنبال صدای تو میگرده

    بگم حالا چشماتو ببند، بگو چه حسی داری

    بگی انگار گم شدم بین یه عالمه غریبه

    بگم اگه نباشی گم میشم بین یه دنیا غریبه...........



    یادمان باشد جوانان امروز مدیران_آینده کشورند
    زبان گفتاری فاقد پیشینه علمی و هنری است
    زبان_گفتاری را در نوشتار به کار نبریم

    امام خامنه ای : زبان فارسی ، زبان انقلاب است ، زبان اسلام راستین است
    من خیلی نگران_زبان_فارسی هستم، خیلی نگرانم...
    به غم كسي اسيرم كه ز من خبر ندارد عجب از محبت من كه در او اثر ندارد

    غلط است هر كه گويد دل به دل راه دارد دل من ز غصه خون شد دل تو خبر ندارد

    می رسد روزی که بی من روزها را سر کنی می رسد روزی که تنها مرگ را باور کنی

    می رسد روزی که تنها در کنار قبر من شعرهای کهنه ام را مو به مو از بر کنی
    وقتي خدا از پشت" دستهايش را روي

    چشمانم گذاشت.

    از لاي انگشتانش انقدر محو ديدن دنيا

    شدم كه فراموش كردم منتظر است

    نامش را صدا كنم...
    سلام
    میشه یه سر به وبلاگم بزنید و در مورد دل نوشته هام نظر بدین
    ممنون میشم

    یک آسمون نفس
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا