قضاوت
گنجشک به خدا گفت:لانه ی کوچکی داشتم که آرامگاه خستگی و سرپناه بی کسی ام بود
اما توفان تو آن را از من گرفت.کجای دنیای تو را گرفته بودم؟؟
خدا کفت:ماری در راه لانه ات بود،تو خواب بودی،باد را گفتم لانه ات را واژگون کند،
تو از کمین مار پر گشودی!((چه بسیار بلا ها که از تو،به واسطه ی محبتم دور کردم و تو ندانسته به دشمنی ام بر خاستی