بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
نگران شب يلدا نباش...منم كلي تدارك ديدم ;)

شكلكاي ارامو ميگي؟ اره خيلي بامزن :w15: ارام از كجا اورديشون

وايييييي 4شنبه سوري :w42: منم كمكت ميكنم ارام
بيا يه نارنجك بندازيم جلوي ماشين محمد صادق
:D
گذاشتم تو همین جا که!!از ردهت گرفتم!!چند صفحه بگردی هست!!
وای پایه ای؟؟!!:D
 

hd_memar

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ولی بعد از اون راپونزل همیشه اوازهای غمگین می خونده‘از طرف دیگه
پادشاه از همه جا دکتر واسه پسرش خبر می کنه ولی نمی تونن درمانش کنن‘
تا اینکه به پیشنهاد یکی از دکترا اونو سوار اسب می کنن و برای گشت و گذار بیرون میبرن
از قضا اونو نزدیک همون رود خونه ای می برن که راپونزل اونجا بوده
وقتی شاهزاده میره لب آب لای بوته ها یک تار مو از موهای راپونزل رو می بینه
و بعد مدتها شروع به حرف زدن می کنه و به همه دستور میده که دنبال راپونزل بگردن
و خودشم شروع به دویدن می کنه
تا اینکه از دور صدای راپونزل رو می شنوه و به طرف صدا میره
وقتی به راپونزل میرسه که اروم داشته اواز غمگینشو می خونده
پسر پادشاه که دیگه حالش خوب شده بوده با خوشحالی جلوی پای راپونزل زانو می زنه و انگشترشو دست اون ومی کنه و به خوبی و خوشی با هم ازدواج می کنن


 

n_h_1365

عضو جدید
ببخشید اینجا جای این سوال نیست
ولی بچه ها من تا مسنجرمو بارز میکنم همه ی پستای باشگاه برام ایمیل میان ، قسمت نتظیمات هم رفتم فعال نیست ، البته از دیروز اینطوری شده ، مشکل چیه؟


______________________________________


نگار جون قصه ات هم خیلی قشنگه
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
راستي سينگلي محمد صادق كوشش؟ من ميخواستم بشينم پيش محمد... :w20:
حالا اشكال نداره من جاشو اين طرف خودم نگه داشتم اومد بگو بياد اينجا ;)

منم اومدم
داشتم هم قصه رو گوش میدادم هم چنتا انار براتون دونه میکردم.
اولیشو واسه آرامش عزیز دونه کردم تا دیگه از دستم ناراحت نباشه، بفرما آرام جون


بقیشم واسه نسیم و دادشی و گلاب خانومه
ببین تو رو خدا دستام چرا سیاه شدن؟
واسه بقیه هم دارم دونه میکنم.
راستی سحر خانوم سلام، شما هم از این انارا وردارید، بفرمایید

 

nasim khanom

عضو جدید
کاربر ممتاز
واي نگار جون دستت درد نكنه خيلي قشنگ بود... اما من اولش فكر كردم راپونزل پسره :w15:
 

hd_memar

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
منم اومدم
داشتم هم قصه رو گوش میدادم هم چنتا انار براتون دونه میکردم.
اولیشو واسه آرامش عزیز دونه کردم تا دیگه از دستم ناراحت نباشه، بفرما آرام جون


بقیشم واسه نسیم و دادشی و گلاب خانومه
ببین تو رو خدا دستام چرا سیاه شدن؟
واسه بقیه هم دارم دونه میکنم.
راستی سحر خانوم سلام، شما هم از این انارا وردارید، بفرمایید

:(من بی دعوت بودم؟

واي نگار جون دستت درد نكنه خيلي قشنگ بود... اما من اولش فكر كردم راپونزل پسره :w15:
نه بابا
همه ادم خوبا
خوشگلا
دخترن
:biggrin::biggrin:
این قصه ی مورد علاقه ی بچگیم بود
مامانم تعریف میکرد
هر چی یادم بود ازش نوشتم
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
وای محمدصادق!!انار بخوریم یا خجالت!!!:Dمرسیی!!!اینا رو از کجا کش رفتی؟:mad:



نگارجونم مرسی عزیزم از قصه ت!!ببخشید دوستان من همچنان بی امتیازم!!
 

nasim khanom

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببخشید اینجا جای این سوال نیست
ولی بچه ها من تا مسنجرمو بارز میکنم همه ی پستای باشگاه برام ایمیل میان ، قسمت نتظیمات هم رفتم فعال نیست ، البته از دیروز اینطوری شده ، مشکل چیه؟


______________________________________


نگار جون قصه ات هم خیلی قشنگه
عزيز همه چيز اين باشگاه قاتي پاتيه نگران نباش درست ميشه... هر روز بايد انتظار يه هنر جديد از اين باشگاه داشته باشيم :biggrin:

قصه ی ما به سر رسید
کلاغه به خونش نرسید
اما راپونزل به شاهزاده رسيد :D
خدا اون پيرزنرو خيرش بده كه راپونزلو با خودش برده بود :biggrin:
:D:D:D:w15::w15::w25::w25:
تو یخچال رو ببین!!شکمو هم هست!!!!
:w15::w15::w15:
منم اومدم
داشتم هم قصه رو گوش میدادم هم چنتا انار براتون دونه میکردم.
اولیشو واسه آرامش عزیز دونه کردم تا دیگه از دستم ناراحت نباشه، بفرما آرام جون


بقیشم واسه نسیم و دادشی و گلاب خانومه
ببین تو رو خدا دستام چرا سیاه شدن؟
واسه بقیه هم دارم دونه میکنم.
راستی سحر خانوم سلام، شما هم از این انارا وردارید، بفرمایید


وايي محمد جان دسته گلت درد نكنه خيلي باحاله:w27:
ارام جونم ببين محمد چه پسره مهربونيه... ديگه اذيتش نكنيا ...باشه؟ ;)
 

hd_memar

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بچه ها کسی مشکل نسترنو میتونه حل کنه

نگار جون خیلی قصه ات قشنگ بود
منم دو ساعت فکر میکردم اون پسر بوده
اهههه
پس عیب از راوی(خودم)بوده
تشویق :w11:

خیلی قشنگ بود نگار جون

فردا شب نوبت منه ، برم بگردم یه داستان قشنگ پیدا کنم :w10:
مرسی عزیزم
 

hd_memar

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عزيز همه چيز اين باشگاه قاتي پاتيه نگران نباش درست ميشه... هر روز بايد انتظار يه هنر جديد از اين باشگاه داشته باشيم :biggrin:


اما راپونزل به شاهزاده رسيد :D
خدا اون پيرزنرو خيرش بده كه راپونزلو با خودش برده بود :biggrin:

:w15::w15::w15:

وايي محمد جان دسته گلت درد نكنه خيلي باحاله:w27:
ارام جونم ببين محمد چه پسره مهربونيه... ديگه اذيتش نكنيا ...باشه؟ ;)
اااااا
یهنی پیر زن بیابیم؟؟

نگار خانوم خیلی قشنگ بود، دمت گرم
بی دعوت کدومه؟ من که گفتم دارم دونه میکنم، چند دقیقه صبر کن.
مرسی
زحمت نکش
شوخی بود:smile:
 

nasim khanom

عضو جدید
کاربر ممتاز
:(من بی دعوت بودم؟


نه بابا
همه ادم خوبا
خوشگلا
دخترن
:biggrin::biggrin:
این قصه ی مورد علاقه ی بچگیم بود
مامانم تعریف میکرد
هر چی یادم بود ازش نوشتم
اره راست ميگي حواسم نبود هر چي خوشگله دختره ;)
نگار خانوم خیلی قشنگ بود، دمت گرم
بی دعوت کدومه؟ من که گفتم دارم دونه میکنم، چند دقیقه صبر کن.
محمد روي انارا گلپرم بريز خيلي خوشمزه ميشه :w42:
 

فانوس تنهایی

مدیر بازنشسته
اااااا
یهنی پیر زن بیابیم؟؟


مرسی
زحمت نکش
شوخی بود:smile:
آره دیگه قصه رو گفتن هر کی خوابش میاد میتونه بره بخوابه هر کسی هم که خوابش نمیاد میتونه بشینه با هم صحبت کنند یا نه مثل آرامشو نسیم نقشه بکشن واسه شب یلدا
 

Similar threads

بالا