اي مردترين
جاده مانده است و من و اين سر باقي مانده
رمقي نيست در اين پيكر باقي مانده
نخلها بيسر و شط از گل و باران خالي
هيچكس نيست در اين سنگر باقي مانده
تويي آن آتش سوزندهي خاموش شده
منم اين سردي خاكستر باقي مانده
گرچه دست و دل و چشمم همه آوار شده
باز شرمندهام از اين سر باقي مانده
روز و شب، گرم عزاداري شب بوهاييم
من و اين باغچهي پرپر باقي مانده
پيشكش باد، به يكرنگيات اي مردترين
آخرين بيت در اين دفتر باقي مانده
تا ابد، مردترين باش و علمدار بمان
با توام، اي يل نام آور باقي مانده
سعيد بيابانكي
منبع: كتاب حماسه هاي هميشه جلد1
جاده مانده است و من و اين سر باقي مانده
رمقي نيست در اين پيكر باقي مانده
نخلها بيسر و شط از گل و باران خالي
هيچكس نيست در اين سنگر باقي مانده
تويي آن آتش سوزندهي خاموش شده
منم اين سردي خاكستر باقي مانده
گرچه دست و دل و چشمم همه آوار شده
باز شرمندهام از اين سر باقي مانده
روز و شب، گرم عزاداري شب بوهاييم
من و اين باغچهي پرپر باقي مانده
پيشكش باد، به يكرنگيات اي مردترين
آخرين بيت در اين دفتر باقي مانده
تا ابد، مردترين باش و علمدار بمان
با توام، اي يل نام آور باقي مانده
سعيد بيابانكي
منبع: كتاب حماسه هاي هميشه جلد1