الا یا ایهاالساقی ادرکا ساونا ولها ...........که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها![]()
پ.ن: شبتون قشنگــــــ
الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه
که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم
شبتون خوش
الا یا ایهاالساقی ادرکا ساونا ولها ...........که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها![]()
پ.ن: شبتون قشنگــــــ
الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه
که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم
شبتون خوش
هرچند که پیر و خسته دل و ناتوان شدممن بیخود و تو بیخود ما را کی برد خانه / من چند تو را گفتم کم خور دو سه پیمانه
هرچند که پیر و خسته دل و ناتوان شدم
هرگه که یاد روی تو کردم جوان شدم
ما آزموده ایم در این شهر بخت خویشمرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم/ هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
شب را اگر از مرده دلی زنده نداریما آزموده ایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
رفتی ای دوست گر از دیده من........در دلم مهر تو بر جاست هنوز
یاد بگذشته به دل ماند و دریغ...نیست یاری که مرا یاد کند (فروغ)![]()
تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم... بعد از تو روا باشد نقض همه پیمان ها![]()
من دست نخواهم برد الا به سر زلفت / گر دسترسی باشد یک روز به یغماییدر عاشقی گریز نباشد ز ساز و سوز... استاده ام چو شمع، مترسان ز آتشم (حافظ)![]()
من دست نخواهم برد الا به سر زلفت / گر دسترسی باشد یک روز به یغمایی
یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد ... دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد![]()
درون هر بتی جانی است پپنهان
به زیر کفر ایمانی است پنهان
نه اختيار منست اين معاملت ليكن
رضاي دوست مقدم بر اختيار منست
تا تو نگاه می کنی کارمن آه کردن است / ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
تو سر ناز برآري ز گريبان هر روز
ما ز جورت سر فكرت به گريبان تا چند؟
دل از من برد و روی از من نهان کرد / خدا را با که این بازی توان کرد؟
درشتی کندبا غریبان کسی که نابوده باشد به غربت بسی
يار مفروش به دنيا كه بسي سود نكرد
آن كه يوسف به زر ناسره بفروخته بود ...
یاری انست که زهر از قبلش نوش کنی
نه چو رنجی رسدت یار فراموش کنی
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |