***<<جلسات مطالعه هفتگی نهج البلاغه و خودسازی>>***
- شروع کننده موضوع Ehsan_M
- تاریخ شروع
سلام دردونه خانم
شما که شوخی میکنی که حسودی کردی
اصلا چنین صفتی تو وجودتون نیست
بقیه اشو براتون پیام خصوصی میکنم
بابا شوخی بود چرا جدی گرفتی..
آگاهدخت جونه من دعوام نکن من قلبم ضعیفه....
یکشنبه
امانت دارى
كسى كه امانت الهى را خوار شمارد، و دست به خيانت آلوده كند، خود و دين خود را پاك نساخته، و درهاى خوارى را در دنيا به روى خود گشوده، و در قيامت خوارتر و رسواتر خواهد بود،
و همانا بزرگترين خيانت خيانت به ملّت، و رسواترين دغلكارى، دغلبازى با امامان است
امانت دارى
كسى كه امانت الهى را خوار شمارد، و دست به خيانت آلوده كند، خود و دين خود را پاك نساخته، و درهاى خوارى را در دنيا به روى خود گشوده، و در قيامت خوارتر و رسواتر خواهد بود،
و همانا بزرگترين خيانت خيانت به ملّت، و رسواترين دغلكارى، دغلبازى با امامان است
[h=1]دوشنبه
نامه 27 نهج البلاغه - نامه به فرماندار مصر، محمد بن ابى بكر [/h](نامه به فرماندار مصر، محمد بن ابى بكر، هنگامى كه او را در آغاز سال 37 هجرى به سوى مصر فرستاد)
اخلاق اجتماعى
با مردم فروتن باش، نرمخو و مهربان باش، گشاده رو و خندان باش.
در نگاه هايت، و در نيم نگاه و خيره شدن به مردم، به تساوى رفتار كن، تا بزرگان در ستمكارى تو طمع نكنند، و ناتوانها در عدالت تو مأيوس نگردند، زيرا خداوند از شما بندگان در باره اعمال كوچك و بزرگ، آشكار و پنهان خواهد پرسيد، اگر كيفر دهد شما استحقاق بيش از آن را داريد، و اگر ببخشد از بزرگوارى اوست.
نامه 27 نهج البلاغه - نامه به فرماندار مصر، محمد بن ابى بكر [/h](نامه به فرماندار مصر، محمد بن ابى بكر، هنگامى كه او را در آغاز سال 37 هجرى به سوى مصر فرستاد)
اخلاق اجتماعى
با مردم فروتن باش، نرمخو و مهربان باش، گشاده رو و خندان باش.
در نگاه هايت، و در نيم نگاه و خيره شدن به مردم، به تساوى رفتار كن، تا بزرگان در ستمكارى تو طمع نكنند، و ناتوانها در عدالت تو مأيوس نگردند، زيرا خداوند از شما بندگان در باره اعمال كوچك و بزرگ، آشكار و پنهان خواهد پرسيد، اگر كيفر دهد شما استحقاق بيش از آن را داريد، و اگر ببخشد از بزرگوارى اوست.
یاعلی
روز دوشنبه :
من از این قسمت درس یکرنگی می گیرم، خیلی قشنگه که نگاهمون به همه افراد یکسان باشه.
اگه دقیق بشیم خیلی هامون متاسفانه با اینکه اصلا خودمون هم احساس نمی کنیم اما تو این مورد درگیریم.مثلا طرز سلام دادنمون با دوستامون فرق داره یکی رو با گرمی سلام میدم و به یکی با بی تفاوتی جواب میدیم و مشکل جایی هست که این دو تا برخورد رو پیش هر دو دوستمون انجام میدیم.....
.............................
از ریز و درشت سوال خواهیم شد..... پس ارزش همه لحظات رو باید بدونیم....
خدا ایشالا در سایه امیرالمومنین بهمون سلامت روح عنایت کنند.
روز دوشنبه :
من از این قسمت درس یکرنگی می گیرم، خیلی قشنگه که نگاهمون به همه افراد یکسان باشه.
اگه دقیق بشیم خیلی هامون متاسفانه با اینکه اصلا خودمون هم احساس نمی کنیم اما تو این مورد درگیریم.مثلا طرز سلام دادنمون با دوستامون فرق داره یکی رو با گرمی سلام میدم و به یکی با بی تفاوتی جواب میدیم و مشکل جایی هست که این دو تا برخورد رو پیش هر دو دوستمون انجام میدیم.....
.............................
از ریز و درشت سوال خواهیم شد..... پس ارزش همه لحظات رو باید بدونیم....
خدا ایشالا در سایه امیرالمومنین بهمون سلامت روح عنایت کنند.
سلام
فهرست مطالب
1 اخلاق اجتماعى
2 اعتدال گرايى زاهدان
3 ضرورت ياد مرگ
4 اخلاق مديران اجرايى
(نامه به فرماندار مصر، محمد بن ابى بكر، هنگامى كه او را در آغاز سال 37 هجرى به سوى مصر فرستاد)
دوشنبه
1 اخلاق اجتماعى
با مردم فروتن باش، نرمخو و مهربان باش، گشاده رو و خندان باش. در نگاه هايت، و در نيم نگاه و خيره شدن به مردم، به تساوى رفتار كن، تا بزرگان در ستمكارى تو طمع نكنند، و ناتوانها در عدالت تو مأيوس نگردند، زيرا خداوند از شما بندگان در باره اعمال كوچك و بزرگ، آشكار و پنهان خواهد پرسيد، اگر كيفر دهد شما استحقاق بيش از آن را داريد، و اگر ببخشد از بزرگوارى اوست.
نامه 27 نهج البلاغه - نامه به فرماندار مصر، محمد بن ابى بكر
فهرست مطالب
1 اخلاق اجتماعى
2 اعتدال گرايى زاهدان
3 ضرورت ياد مرگ
4 اخلاق مديران اجرايى
(نامه به فرماندار مصر، محمد بن ابى بكر، هنگامى كه او را در آغاز سال 37 هجرى به سوى مصر فرستاد)
دوشنبه
1 اخلاق اجتماعى
با مردم فروتن باش، نرمخو و مهربان باش، گشاده رو و خندان باش. در نگاه هايت، و در نيم نگاه و خيره شدن به مردم، به تساوى رفتار كن، تا بزرگان در ستمكارى تو طمع نكنند، و ناتوانها در عدالت تو مأيوس نگردند، زيرا خداوند از شما بندگان در باره اعمال كوچك و بزرگ، آشكار و پنهان خواهد پرسيد، اگر كيفر دهد شما استحقاق بيش از آن را داريد، و اگر ببخشد از بزرگوارى اوست.
سلام
سه شنبه
ادامه نامه 27
2 اعتدال گرايى زاهدان
آگاه باشيد اى بندگان خدا پرهيزكاران از دنياى زودگذر به سلامت گذشتند و آخرت جاودانه را گرفتند.
با مردم دنيا در دنياشان شريك گشتند، امّا مردم دنيا در آخرت آنها شركت نكردند، پرهيزكاران در بهترين خانه هاى دنيا سكونت كردند، و بهترين خوراك هاى دنيا را خوردند، و همان لذّتهايى را چشيدند كه دنياداران چشيده بودند، و از دنيا بهره گرفتند آنگونه كه سركشان و متكبّران دنيا بهره مند بودند. سپس از اين جهان با زاد و توشه فراوان، و تجارتى پر سود، به سوى آخرت شتافتند.
لذّت پارسايى در ترك حرام دنيا را چشيدند، و يقين داشتند در روز قيامت از همسايگان خدايند، جايگاهى كه هر چه درخواست كنند، داده مى شود، و هر گونه لذّتى در اختيارشان قرار دارد.
حکمت 141 نهج البلاغه- راه آسايش (اجتماعى، اقتصادى)
درود خدا بر او ، فرمود :
اندك بودن تعداد زن و فرزند يكى از دو آسايش است.
سه شنبه
ادامه نامه 27
2 اعتدال گرايى زاهدان
آگاه باشيد اى بندگان خدا پرهيزكاران از دنياى زودگذر به سلامت گذشتند و آخرت جاودانه را گرفتند.
با مردم دنيا در دنياشان شريك گشتند، امّا مردم دنيا در آخرت آنها شركت نكردند، پرهيزكاران در بهترين خانه هاى دنيا سكونت كردند، و بهترين خوراك هاى دنيا را خوردند، و همان لذّتهايى را چشيدند كه دنياداران چشيده بودند، و از دنيا بهره گرفتند آنگونه كه سركشان و متكبّران دنيا بهره مند بودند. سپس از اين جهان با زاد و توشه فراوان، و تجارتى پر سود، به سوى آخرت شتافتند.
لذّت پارسايى در ترك حرام دنيا را چشيدند، و يقين داشتند در روز قيامت از همسايگان خدايند، جايگاهى كه هر چه درخواست كنند، داده مى شود، و هر گونه لذّتى در اختيارشان قرار دارد.
حکمت 141 نهج البلاغه- راه آسايش (اجتماعى، اقتصادى)
درود خدا بر او ، فرمود :
اندك بودن تعداد زن و فرزند يكى از دو آسايش است.
سلام...
برای خوب زندگی کردن لازم نیست که از نعمت های خدا استفاده نکنیم و در زندگیمون سخت گیری کنیم.... و باورمون این باشه که برای زاهدانه زندگی کردن باید از نعمت های کم استفاده کرد....
من اعتقادم اینه که همه ی ما باید از تمام نعمت های قشنگ خداوند استفاده کنیم و همچنین دنبال باشیم و نعمتها رو کشف کنیم تو زندگیمون...
اما کنارش فقط باید حواسمون باشه که تو همه کارها ببینیم خدا چی میخواد همون کار رو انجام بدیم...
یاحسین
برای خوب زندگی کردن لازم نیست که از نعمت های خدا استفاده نکنیم و در زندگیمون سخت گیری کنیم.... و باورمون این باشه که برای زاهدانه زندگی کردن باید از نعمت های کم استفاده کرد....
من اعتقادم اینه که همه ی ما باید از تمام نعمت های قشنگ خداوند استفاده کنیم و همچنین دنبال باشیم و نعمتها رو کشف کنیم تو زندگیمون...
اما کنارش فقط باید حواسمون باشه که تو همه کارها ببینیم خدا چی میخواد همون کار رو انجام بدیم...
یاحسین
bahar01
عضو جدید
نامه 26 و 27
سفارش مى كنم كه مبادا در ظاهر خدا را اطاعت، و در خلوت نافرمانى كند، و اينكه آشكار و پنهانش، و گفتار و كردارش در تضاد نباشد، امانت الهى را اداء، و عبادت را خالصانه انجام دهد. و به او سفارش مى كنم با مردم تندخو نباشد، و به آنها دروغ نگويد........
اى بندگان خدا، پرهيزكاران از دنياى زودگذر به سلامت گذشتند و آخرت جاودانه را گرفتند، با مردم دنيا در دنياشان شريك گشتند، اما مردم دنيا در آخرت آنها شركت نكردند، پرهيزكاران در بهترين خانه هاى دنيا سكونت كردند، و بهترين خوراكهاى دنيا را خوردند، و همان لذتهايى را چشيدند كه دنياداران چشيده بودند، و از دنيا بهره گرفتند آنگونه كه سركشان و متكبران دنيا بهره مند بودند. سپس از اين جهان با زاد و توشه فراوان، و تجارتى پرسود، به سوى آخرت شتافتند، لذت پارسايى در ترك حرام دنيا را چشيدند، و يقين داشتند در روز قيامت از همسايگان خدايند، جايگاهى كه هر چه درخواست كنند، داده مى شود، و هر گونه لذتى در اختيارشان قرار دارد.
اى بندگان خدا! از مرگ و نزديك بودنش بترسيد، و آمادگيهاى لازم را براى مرگ فراهم كنيد، كه مرگ جريانى بزرگ و مشكلى سنگين به همراه خواهد آورد، يا خيرى كه پس از آن شرى وجود نخواهد داشت، و يا شرى كه هرگز نيكى با آن نخواهد بود،
شما همه شكار آماده مرگ مى باشید، اگر توقف كنيد شما را مى گيرد، و اگر فرار كنيد به شما مى رسد، مرگ از سايه شما به شما نزديك تر است، نشانه مرگ بر پيشانى شما زده شد، دنيا پشت سر شما در حال درهم پيچيده شدن است، پس بترسيد از آتشى كه ژرفاى آن زياد، و حرارتش شديد، و عذابش نو به نو وارد مى شود، در جايگاهى كه رحمت در آن وجود ندارد، و سخن كسى را نمى شنوند، و ناراحتيها در آن پايان ندارد، اگر مى توانيد كه ترس از خدا را فراوان، و خوشبينى خود را به خدا نيكو گردانيد، چنين كنيد، هر دو را جمع كنيد، زيرا بنده خدا خوش بينى او به پروردگار بايد به اندازه ترسيدن او باشد، و آن كس كه به خدا خوش بين است بايد بيشتر از همه از كيفر الهى بترسد.
سفارش مى كنم كه مبادا در ظاهر خدا را اطاعت، و در خلوت نافرمانى كند، و اينكه آشكار و پنهانش، و گفتار و كردارش در تضاد نباشد، امانت الهى را اداء، و عبادت را خالصانه انجام دهد. و به او سفارش مى كنم با مردم تندخو نباشد، و به آنها دروغ نگويد........
اى بندگان خدا، پرهيزكاران از دنياى زودگذر به سلامت گذشتند و آخرت جاودانه را گرفتند، با مردم دنيا در دنياشان شريك گشتند، اما مردم دنيا در آخرت آنها شركت نكردند، پرهيزكاران در بهترين خانه هاى دنيا سكونت كردند، و بهترين خوراكهاى دنيا را خوردند، و همان لذتهايى را چشيدند كه دنياداران چشيده بودند، و از دنيا بهره گرفتند آنگونه كه سركشان و متكبران دنيا بهره مند بودند. سپس از اين جهان با زاد و توشه فراوان، و تجارتى پرسود، به سوى آخرت شتافتند، لذت پارسايى در ترك حرام دنيا را چشيدند، و يقين داشتند در روز قيامت از همسايگان خدايند، جايگاهى كه هر چه درخواست كنند، داده مى شود، و هر گونه لذتى در اختيارشان قرار دارد.
اى بندگان خدا! از مرگ و نزديك بودنش بترسيد، و آمادگيهاى لازم را براى مرگ فراهم كنيد، كه مرگ جريانى بزرگ و مشكلى سنگين به همراه خواهد آورد، يا خيرى كه پس از آن شرى وجود نخواهد داشت، و يا شرى كه هرگز نيكى با آن نخواهد بود،
شما همه شكار آماده مرگ مى باشید، اگر توقف كنيد شما را مى گيرد، و اگر فرار كنيد به شما مى رسد، مرگ از سايه شما به شما نزديك تر است، نشانه مرگ بر پيشانى شما زده شد، دنيا پشت سر شما در حال درهم پيچيده شدن است، پس بترسيد از آتشى كه ژرفاى آن زياد، و حرارتش شديد، و عذابش نو به نو وارد مى شود، در جايگاهى كه رحمت در آن وجود ندارد، و سخن كسى را نمى شنوند، و ناراحتيها در آن پايان ندارد، اگر مى توانيد كه ترس از خدا را فراوان، و خوشبينى خود را به خدا نيكو گردانيد، چنين كنيد، هر دو را جمع كنيد، زيرا بنده خدا خوش بينى او به پروردگار بايد به اندازه ترسيدن او باشد، و آن كس كه به خدا خوش بين است بايد بيشتر از همه از كيفر الهى بترسد.
آخرین ویرایش:
bahar01
عضو جدید
حکمت 139
اقسام مردم: مردم سه دسته اند، دانشمند الهى و آموزنده اى بر راه رستگارى و پشه هاى دست خوش باد و طوفان و هميشه سرگردان، كه به دنبال هر سر و صدايى مى روند، و با وزش هر بادى حركت مى كنند، نه از روشنايى دانش نور گرفتند، و نه به پناهگاه استوارى شتافتند.
ارزشهاى والاى دانش: مال با بخشش كاستى پذيرد اما علم با بخشش فزونى گيرد، و مقام و شخصيتى كه با مال به دست آمده با نابودى مال، نابود مى گردد...
ارزش دانشمندان: ثروت اندوزان بى تقوا مرده گرچه به ظاهر زنده اند ، اما دانشمندان! تا دنيا برقرار است زنده اند، بدنهايشان گرچه در زمين پنهان اما ياد آنان در دلها هميشه زنده است.
حکمت 140
انسان زير زبان خود پنهان است.
حکمت 142
از كسانى مباش كه بدون عمل صالح به آخرت اميدوار است، و توبه را با آرزوهاى دراز به تاخير مى اندازد، در دنيا چونان زاهدان سخن مى گويد، اما در رفتار همانند دنياپرستان است،پرهيز مى دهد اما خود پروا ندارد، به فرمانبردارى امر مى كند اما خود فرمان نمى برد، نيكوكاران را دوست دارد، اما رفتارشان را ندارد، گناهكاران را دشمن دارد اما خود يكى از گناهكاران است، و با گناهان فراوان مرگ را دوست نمى دارد، اما در آنچه كه مرگ را ناخوشايند ساخت پافشارى دارد، اگر بيمار شود پشيمان مى شود، و اگر تندرست باشد سرگرم خوشگذرانيهاست. در سلامت مغرور و در گرفتارى نااميد است اگر مصيبتى به او رسد به زارى خدا را مى خواند اگر به گشايش دست يافت مغرورانه از خدا روى برمى گرداند،براى ديگران كه گناهى كمتر از او دارند نگران است و بيش از آنچه كه عمل كرده اميدوار است،از مرگ هراسناك است اما فرصت را از دست مى دهد، گناه ديگرى را بزرگ مى شمارد، اما گناهان بزرگ خود را كوچك مى پندارد، طاعت ديگران را كوچك و طاعت خود را بزرگ مى داند،..
اقسام مردم: مردم سه دسته اند، دانشمند الهى و آموزنده اى بر راه رستگارى و پشه هاى دست خوش باد و طوفان و هميشه سرگردان، كه به دنبال هر سر و صدايى مى روند، و با وزش هر بادى حركت مى كنند، نه از روشنايى دانش نور گرفتند، و نه به پناهگاه استوارى شتافتند.
ارزشهاى والاى دانش: مال با بخشش كاستى پذيرد اما علم با بخشش فزونى گيرد، و مقام و شخصيتى كه با مال به دست آمده با نابودى مال، نابود مى گردد...
ارزش دانشمندان: ثروت اندوزان بى تقوا مرده گرچه به ظاهر زنده اند ، اما دانشمندان! تا دنيا برقرار است زنده اند، بدنهايشان گرچه در زمين پنهان اما ياد آنان در دلها هميشه زنده است.
حکمت 140
انسان زير زبان خود پنهان است.
حکمت 142
از كسانى مباش كه بدون عمل صالح به آخرت اميدوار است، و توبه را با آرزوهاى دراز به تاخير مى اندازد، در دنيا چونان زاهدان سخن مى گويد، اما در رفتار همانند دنياپرستان است،پرهيز مى دهد اما خود پروا ندارد، به فرمانبردارى امر مى كند اما خود فرمان نمى برد، نيكوكاران را دوست دارد، اما رفتارشان را ندارد، گناهكاران را دشمن دارد اما خود يكى از گناهكاران است، و با گناهان فراوان مرگ را دوست نمى دارد، اما در آنچه كه مرگ را ناخوشايند ساخت پافشارى دارد، اگر بيمار شود پشيمان مى شود، و اگر تندرست باشد سرگرم خوشگذرانيهاست. در سلامت مغرور و در گرفتارى نااميد است اگر مصيبتى به او رسد به زارى خدا را مى خواند اگر به گشايش دست يافت مغرورانه از خدا روى برمى گرداند،براى ديگران كه گناهى كمتر از او دارند نگران است و بيش از آنچه كه عمل كرده اميدوار است،از مرگ هراسناك است اما فرصت را از دست مى دهد، گناه ديگرى را بزرگ مى شمارد، اما گناهان بزرگ خود را كوچك مى پندارد، طاعت ديگران را كوچك و طاعت خود را بزرگ مى داند،..
سه شنبه
اعتدال گرایی زاهدان
پرهيزكاران از دنياى زودگذر به سلامت گذشتند و آخرت جاودانه را گرفتند.
پرهيزكاران در بهترين خانه هاى دنيا سكونت كردند، و بهترين خوراك هاى دنيا را خوردند، و همان لذّتهايى را چشيدند كه دنياداران چشيده بودند، و از دنيا بهره گرفتند آنگونه كه سركشان و متكبّران دنيا بهره مند بودند. سپس از اين جهان با زاد و توشه فراوان، و تجارتى پر سود، به سوى آخرت شتافتند.
لذّت پارسايى در ترك حرام دنيا را چشيدند، و يقين داشتند در روز قيامت از همسايگان خدايند، جايگاهى كه هر چه درخواست كنند، داده مى شود، و هر گونه لذّتى در اختيارشان قرار دارد.
اعتدال گرایی زاهدان
پرهيزكاران از دنياى زودگذر به سلامت گذشتند و آخرت جاودانه را گرفتند.
پرهيزكاران در بهترين خانه هاى دنيا سكونت كردند، و بهترين خوراك هاى دنيا را خوردند، و همان لذّتهايى را چشيدند كه دنياداران چشيده بودند، و از دنيا بهره گرفتند آنگونه كه سركشان و متكبّران دنيا بهره مند بودند. سپس از اين جهان با زاد و توشه فراوان، و تجارتى پر سود، به سوى آخرت شتافتند.
لذّت پارسايى در ترك حرام دنيا را چشيدند، و يقين داشتند در روز قيامت از همسايگان خدايند، جايگاهى كه هر چه درخواست كنند، داده مى شود، و هر گونه لذّتى در اختيارشان قرار دارد.
چهار شنبه
ضرورت یاد مرگ
اى بندگان خدا از مرگ و نزديك بودنش بترسيد، و آمادگى هاى لازم را براى مرگ فراهم كنيد، كه مرگ جريانى بزرگ و مشكلى سنگين به همراه خواهد آورد
پس چه كسى از عمل كننده براى بهشت، به بهشت نزديكتر و چه كسى از عمل كننده براى آتش، به آتش نزديكتر است شما همه شكار آماده مرگ مى باشيد: اگر توقّف كنيد شما را مى گيرد، و اگر فرار كنيد به شما مى رسد.
مرگ از سايه شما به شما نزديكتر است، نشانه مرگ بر پيشانى شما زده شد، دنيا پشت سر شما در حال درهم پيچيده شدن است،
پس بترسيد از آتشى كه ژرفاى آن زياد، و حرارتش شديد، و عذابش نو به نو وارد مى شود، در جايگاهى كه رحمت در آن وجود ندارد، و سخن كسى را نمى شنوند، و نا راحتى ها در آن پايان ندارد
اگر مى توانيد كه ترس از خدا را فراوان، و خوش بينى خود را به خدا نيكو گردانيد، چنين كنيد، هر دو را جمع كنيد، زيرا بنده خدا خوش بينى او به پروردگار بايد به اندازه ترسيدن او باشد، و آن كس كه به خدا خوشبينتر است، بايد بيشتر از ديگران از كيفر الهى بترسد.
ضرورت یاد مرگ
اى بندگان خدا از مرگ و نزديك بودنش بترسيد، و آمادگى هاى لازم را براى مرگ فراهم كنيد، كه مرگ جريانى بزرگ و مشكلى سنگين به همراه خواهد آورد
پس چه كسى از عمل كننده براى بهشت، به بهشت نزديكتر و چه كسى از عمل كننده براى آتش، به آتش نزديكتر است شما همه شكار آماده مرگ مى باشيد: اگر توقّف كنيد شما را مى گيرد، و اگر فرار كنيد به شما مى رسد.
مرگ از سايه شما به شما نزديكتر است، نشانه مرگ بر پيشانى شما زده شد، دنيا پشت سر شما در حال درهم پيچيده شدن است،
پس بترسيد از آتشى كه ژرفاى آن زياد، و حرارتش شديد، و عذابش نو به نو وارد مى شود، در جايگاهى كه رحمت در آن وجود ندارد، و سخن كسى را نمى شنوند، و نا راحتى ها در آن پايان ندارد
اگر مى توانيد كه ترس از خدا را فراوان، و خوش بينى خود را به خدا نيكو گردانيد، چنين كنيد، هر دو را جمع كنيد، زيرا بنده خدا خوش بينى او به پروردگار بايد به اندازه ترسيدن او باشد، و آن كس كه به خدا خوشبينتر است، بايد بيشتر از ديگران از كيفر الهى بترسد.
پنج شنبه
اخلاق مديران اجرايى
بر تو سزاوار است كه با خواسته هاى دل مخالفت كرده، و از دين خود دفاع كنى، هر چند ساعتى از عمر تو باقى نمانده باشد.
خدا را در راضى نگهداشتن مردم به خشم نياور، زيرا خشنودى خدا جايگزين هر چيزى بوده امّا هيچ چيز جايگزين خشنودى خدا نمى شود.
نماز را در وقت خودش به جاى آر، نه اينكه در بيكارى زودتر از وقتش بخوانى، و به هنگام درگيرى و كار آن را تأخير بيندازى، و بدان كه تمام كردار خوبت در گرو نماز است.
اخلاق مديران اجرايى
بر تو سزاوار است كه با خواسته هاى دل مخالفت كرده، و از دين خود دفاع كنى، هر چند ساعتى از عمر تو باقى نمانده باشد.
خدا را در راضى نگهداشتن مردم به خشم نياور، زيرا خشنودى خدا جايگزين هر چيزى بوده امّا هيچ چيز جايگزين خشنودى خدا نمى شود.
نماز را در وقت خودش به جاى آر، نه اينكه در بيكارى زودتر از وقتش بخوانى، و به هنگام درگيرى و كار آن را تأخير بيندازى، و بدان كه تمام كردار خوبت در گرو نماز است.
سلام
چهارشنبه
ادامه نامه 27
3 ضرورت ياد مرگ
اى بندگان خدا از مرگ و نزديك بودنش بترسيد، و آمادگى هاى لازم را براى مرگ فراهم كنيد، كه مرگ جريانى بزرگ و مشكلى سنگين به همراه خواهد آورد: يا خيرى كه پس از آن شرّى وجود نخواهد داشت، و يا شرّى كه هرگز نيكى با آن نخواهد بود
پس چه كسى از عمل كننده براى بهشت، به بهشت نزديكتر و چه كسى از عمل كننده براى آتش، به آتش نزديكتر است
شما همه شكار آماده مرگ مى باشيد: اگر توقّف كنيد شما را مى گيرد، و اگر فرار كنيد به شما مى رسد.
مرگ از سايه شما به شما نزديكتر است، نشانه مرگ بر پيشانى شما زده شد، دنيا پشت سر شما در حال درهم پيچيده شدن است، پس بترسيد از آتشى كه ژرفاى آن زياد، و حرارتش شديد، و عذابش نو به نو وارد مى شود، در جايگاهى كه رحمت در آن وجود ندارد، و سخن كسى را نمى شنوند، و نا راحتى ها در آن پايان ندارد اگر مى توانيد كه ترس از خدا را فراوان، و خوش بينى خود را به خدا نيكو گردانيد، چنين كنيد، هر دو را جمع كنيد،
زيرا بنده خدا خوش بينى او به پروردگار بايد به اندازه ترسيدن او باشد، و آن كس كه به خدا خوشبين تر است، بايد بيشتر از ديگران از كيفر الهى بترسد.
چهارشنبه
ادامه نامه 27
3 ضرورت ياد مرگ
اى بندگان خدا از مرگ و نزديك بودنش بترسيد، و آمادگى هاى لازم را براى مرگ فراهم كنيد، كه مرگ جريانى بزرگ و مشكلى سنگين به همراه خواهد آورد: يا خيرى كه پس از آن شرّى وجود نخواهد داشت، و يا شرّى كه هرگز نيكى با آن نخواهد بود
پس چه كسى از عمل كننده براى بهشت، به بهشت نزديكتر و چه كسى از عمل كننده براى آتش، به آتش نزديكتر است
شما همه شكار آماده مرگ مى باشيد: اگر توقّف كنيد شما را مى گيرد، و اگر فرار كنيد به شما مى رسد.
مرگ از سايه شما به شما نزديكتر است، نشانه مرگ بر پيشانى شما زده شد، دنيا پشت سر شما در حال درهم پيچيده شدن است، پس بترسيد از آتشى كه ژرفاى آن زياد، و حرارتش شديد، و عذابش نو به نو وارد مى شود، در جايگاهى كه رحمت در آن وجود ندارد، و سخن كسى را نمى شنوند، و نا راحتى ها در آن پايان ندارد اگر مى توانيد كه ترس از خدا را فراوان، و خوش بينى خود را به خدا نيكو گردانيد، چنين كنيد، هر دو را جمع كنيد،
زيرا بنده خدا خوش بينى او به پروردگار بايد به اندازه ترسيدن او باشد، و آن كس كه به خدا خوشبين تر است، بايد بيشتر از ديگران از كيفر الهى بترسد.
حکمت 142 نهج البلاغه- دوستى ها و خردمندى(اخلاقى، اجتماعى)
درود خدا بر او ، فرمود :
دوستى كردن نيمى از خردمندى است
پنجشنبه
قسمت پایانی نامه 27
4اخلاق مديران اجرايى
اى محمد بن ابى بكر بدان كه من تو را سرپرست بزرگترين لشكرم يعنى لشكر مصر، قرار دادم. بر تو سزاوار است كه با خواسته هاى دل مخالفت كرده، و از دين خود دفاع كنى، هر چند ساعتى از عمر تو باقى نمانده باشد.
خدا را در راضى نگهداشتن مردم به خشم نياور، زيرا خشنودى خدا جايگزين هر چيزى بوده امّا هيچ چيز جايگزين خشنودى خدا نمى شود.
نماز را در وقت خودش به جاى آر، نه اينكه در بيكارى زودتر از وقتش بخوانى، و به هنگام درگيرى و كار آن را تأخير بيندازى، و بدان كه تمام كردار خوبت در گرو نماز است.
امام هدايتگر، و زمامدار گمراهى، هيچ گاه مساوى نخواهند بود، چنان كه دوستان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و دشمنانش برابر نيستند،
پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به من فرمود: «بر امّت اسلام، نه از مؤمن و نه از مشرك هراسى ندارم، زيرا مؤمن را ايمانش باز داشته، و مشرك را خداوند به جهت شرك او نابود مى سازد، من بر شما از مرد منافقى مى ترسم كه درونى دو چهره، و زبانى عالمانه دارد، گفتارش دلپسند و رفتارش زشت و ناپسند است.»
قسمت پایانی نامه 27
4اخلاق مديران اجرايى
اى محمد بن ابى بكر بدان كه من تو را سرپرست بزرگترين لشكرم يعنى لشكر مصر، قرار دادم. بر تو سزاوار است كه با خواسته هاى دل مخالفت كرده، و از دين خود دفاع كنى، هر چند ساعتى از عمر تو باقى نمانده باشد.
خدا را در راضى نگهداشتن مردم به خشم نياور، زيرا خشنودى خدا جايگزين هر چيزى بوده امّا هيچ چيز جايگزين خشنودى خدا نمى شود.
نماز را در وقت خودش به جاى آر، نه اينكه در بيكارى زودتر از وقتش بخوانى، و به هنگام درگيرى و كار آن را تأخير بيندازى، و بدان كه تمام كردار خوبت در گرو نماز است.
امام هدايتگر، و زمامدار گمراهى، هيچ گاه مساوى نخواهند بود، چنان كه دوستان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و دشمنانش برابر نيستند،
پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به من فرمود: «بر امّت اسلام، نه از مؤمن و نه از مشرك هراسى ندارم، زيرا مؤمن را ايمانش باز داشته، و مشرك را خداوند به جهت شرك او نابود مى سازد، من بر شما از مرد منافقى مى ترسم كه درونى دو چهره، و زبانى عالمانه دارد، گفتارش دلپسند و رفتارش زشت و ناپسند است.»
حکمت 143 نهج البلاغه- غمها و پيرى زودرس (اخلاقى،بهداشت روانى)
درود خدا بر او ، فرمود :
اندوه خوردن ، نيمى از پيرى است.
درود خدا بر او ، فرمود :
اندوه خوردن ، نيمى از پيرى است.
جملات منتخب:
آن كه پاداش الهى را باور دارد ، در بخشش سخاوتمند است.
بنده خدا خوش بينى او به پروردگار بايد به اندازه ترسيدن او باشد، و آن كس كه به خدا خوشبينتر است، بايد بيشتر از ديگران از كيفر الهى بترسد.
و بدان كه تمام كردار خوبت در گرو نماز است.
پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به من فرمود: «بر امّت اسلام، نه از مؤمن و نه از مشرك هراسى ندارم، زيرا مؤمن را ايمانش باز داشته، و مشرك را خداوند به جهت شرك او نابود مىسازد، من بر شما از مرد منافقى مىترسم كه درونى دو چهره، و زبانى عالمانه دارد، گفتارش دلپسند و رفتارش زشت و ناپسند است.»
آن كه پاداش الهى را باور دارد ، در بخشش سخاوتمند است.
بنده خدا خوش بينى او به پروردگار بايد به اندازه ترسيدن او باشد، و آن كس كه به خدا خوشبينتر است، بايد بيشتر از ديگران از كيفر الهى بترسد.
و بدان كه تمام كردار خوبت در گرو نماز است.
پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به من فرمود: «بر امّت اسلام، نه از مؤمن و نه از مشرك هراسى ندارم، زيرا مؤمن را ايمانش باز داشته، و مشرك را خداوند به جهت شرك او نابود مىسازد، من بر شما از مرد منافقى مىترسم كه درونى دو چهره، و زبانى عالمانه دارد، گفتارش دلپسند و رفتارش زشت و ناپسند است.»
جملات منتحب من در هفته یست و ششم
1. واى بر كسى كه در پيشگاه خدا، فقرا و مساكين، و درخواست كنندگان و آنان كه از حقّشان محرومند، و بدهكاران و ورشكستگان و در راه ماندگان، دشمن او باشند و از او شكايت كنند
2.آن كه پاداش الهى را باور دارد ، در بخشش سخاوتمند است.
3.همانا بزرگترين خيانت خيانت به ملّت است.
4.كمك الهى به اندازه نياز فرود مى آيد.
5.مرگ از سايه شما به شما نزديكتر است
6.خدا را در راضى نگهداشتن مردم به خشم نياور، زيرا خشنودى خدا جايگزين هر چيزى بوده امّا هيچ چيز جايگزين خشنودى خدا نمى شود.
7.نماز را در وقت خودش به جاى آر، نه اينكه در بيكارى زودتر از وقتش بخوانى، و به هنگام درگيرى و كار آن را تأخير بيندازى، و بدان كه تمام كردار خوبت در گرو نماز است.
1. واى بر كسى كه در پيشگاه خدا، فقرا و مساكين، و درخواست كنندگان و آنان كه از حقّشان محرومند، و بدهكاران و ورشكستگان و در راه ماندگان، دشمن او باشند و از او شكايت كنند
2.آن كه پاداش الهى را باور دارد ، در بخشش سخاوتمند است.
3.همانا بزرگترين خيانت خيانت به ملّت است.
4.كمك الهى به اندازه نياز فرود مى آيد.
5.مرگ از سايه شما به شما نزديكتر است
6.خدا را در راضى نگهداشتن مردم به خشم نياور، زيرا خشنودى خدا جايگزين هر چيزى بوده امّا هيچ چيز جايگزين خشنودى خدا نمى شود.
7.نماز را در وقت خودش به جاى آر، نه اينكه در بيكارى زودتر از وقتش بخوانى، و به هنگام درگيرى و كار آن را تأخير بيندازى، و بدان كه تمام كردار خوبت در گرو نماز است.
بسم الله الرحمن الرحیم
فدا ی درد های بی دوایت..........نوای ناله های بی صدایت
خدارا می توان دیدن علی جان...............در ان گل پینه های دست هایت
سلام مهربانان
برنامه هفته بیست و هفتم
شنبه
خطبه 37
فقمت......منه
وحکمت144
قَالَ [عليه السلام] يَنْزِلُ الصَّبْرُ عَلَى قَدْرِ الْمُصِيبَةِ وَ مَنْ ضَرَبَ يَدَهُ عَلَى فَخِذِهِ عِنْدَ مُصِيبَتِهِ حَبِطَ عَمَلُهُ .
صبر با اندازة مصيبت فرود آيد ، و آن كه در مصيبت بى تاب بر رانش زند ، اجرش نابود مى گردد.
یک شنبه
رضینا....لغیری
وحکمت 145
قَالَ [عليه السلام] كَمْ مِنْ صَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ صِيَامِهِ إِلَّا الْجُوعُ وَ الظَّمَأُ وَ كَمْ مِنْ قَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ قِيَامِهِ إِلَّا السَّهَرُ وَ الْعَنَاءُ حَبَّذَا نَوْمُ الْأَكْيَاسِ وَ إِفْطَارُهُمْ .
بسا روزه دارى كه بهره اى جز گرسنگى و تشنگى از روزه دارى خود ندارد ، و بسا شب زنده دارى كه از شب زنده دارى چيزى جز رنج و بى خوابى به دست نياورد ! خوشا خواب زيركان، و افطارشان
دوشنبه
خطبه 38
وانما.....احبه
و حکمت 146
قَالَ [عليه السلام] سُوسُوا إِيمَانَكُمْ بِالصَّدَقَةِ وَ حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاةِ وَ ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ بِالدُّعَاءِ .
ايمان خود را با صدقه دادن ، و اموالتان را با زكات دادن نگاهداريد، و امواج بلا را با دعا از خود برانيد.
سه شنبه
حکمت147
(كميل بن زياد مى گويد: امام دست مرا گرفت و به سوى قبرستان كوفه برد، آنگاه آه پْر دردى كشيد و فرمود )
اى كميل بن زياد ! اين قلب ها بسان ظرفهايى هستند ، كه بهترين آن ها ، فراگيرترين آن هاست، پس آنچه را مى گويم نگاهدار:
1ـ اقسام مردم (مردم شناسى)
مردم سه دسته اند ، دانشمند الهى ، و آموزنده اى بر راه رستگارى ، و پشه هاى دست خوش باد و طوفان و هميشه سرگردان ، كه به دنبال هر سر و صدايى مى روند. و با وزش هر بادى حركت مى كنند؛ نه از روشنايى دانش نور گرفتند ، و نه به پناهگاه استوارى پناه گرفتند .
2ـ ارزش هاى والاى دانش
اى كميل: دانش بهتر از مال است . زيرا علم ، نگهبان تو است ، ولى تو بايد از مال خويش نگهدارى كني؛ مال با بخشيدن كم مى شود اما علم با بخشش فزونى گيرد ؛ و مقام و شخصيتى كه با مال به دست آمده با نابودى مال ، نابود مى گردد.
اى كميل بن زياد! شناخت علم راستين ( علم الهى آيينى است كه با آن پاداش داده مى شود و انسان در دوران زندگى با آن خدا را اطاعت مى كند ، و پس از مرگ ، نام نيكو به يادگار گذارد . دانش . فرمانروا؛ و مال، فرمانبر است.
3ـ ارزش دانشمندان
اى كميل!ثروت اندوزانِ بى تقوا، مرده اى به ظاهر زنده اند ، اما دانشمندان تا دنيا بر قرار است زنده اند ، بدن هايشان گرچه در زمين پنهان اما ياد آنان در دل ها هميشه زنده است.
4ـ اقسام دانش پژوهان
بدان كه در اينجا (اشاره به سينه مبارك كرد) دانش فراوانى انباشته اتس، اى كاش كسانى را مى يافتم كه مى توانستند آن را بياموزند ؟ آرى تيزهوشانى مى يابم اما مورد اعتماد نمى باشند . دين را وسيله دنيا قرار داده ، و با نعمت هاى خدا بر بندگان ، و با برهان هاى الهى بر دوستان خدا فخر مى فروشند . يا گروهى كه تسليم حاملان حق مى باشند اما ژرف انيشيِ لازم را در شناخت حقيقت ندارند، كه با اولين شبهه اى ، شك و ترديد در دلشان ريشه مى زند؛ پس نه آنها ، و نه اينها ، سزاوار آموختن دانش هاى فراوان من نمى باشند. يا فرد ديگرى كه سخت در پى لذت بوده ، و اختيار خود را به شهوت داده است، يا آن كه در ثروت اندوزى حرص مى ورزد ، هيچ كدام از آنان نمى توانند از دين پاسدارى كنند، و بيشتر به چهارپايان چرنده شباهت دارند، و چنين است كه دانش با مرگ دارندگان دانش مى ميرد.
5ـ ويژگى هاى رهبران الهي
آرى ! خداوندا! زمين هيچ گاه از حجت الهى خالى نيست، كه براى خدا با برهان روشن قيام كند، يا آشكار و شناخته شده، يا بيمناك و پنهان ، تا حجت خدا باطل نشود ، و نشانه هايش از ميان نرود. تعدادشان چقدر؟ و در كجا هستند؟ به خدا سوگند ! كه تعدادشان اندك ولى نزد خدا بزرگ مقدارند ، كه خدا به وسيله آنان حجت ها و نشان هاى خود را نگاه مى دارد، تا به كسانى كه همانندشان هستند بسپارد ، و در دل هاى آن بكارد، آنان كه دانش ، نور حقيقت بينى را بر قلبشان تابيده ، و روح يقين را در يافته اند ، كه آنچه را خوشگذران ها دشوار مى شمارند ، آسان گرفتند، و آن چه كه ناآگاهان از آن هراس داشتند أنس گرفتند . در دنيا با بدن هايى زندگى مى كنند، كه ارواحشان به جهان بالا پيوند خورده است، آنان جانشينان خدا در زمين، و دعوت كنندگان مردم به دين خدايند. آه، آه، چه سخت اشتياق ديدارشان را دارم! كميل! هرگاه خواستى بازگرد.
چهارشنبه
خطبه 39
منیت......ضعیف
وحکمت148
وَ قَالَ [عليه السلام] الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ .
انسان زير زبان خود پنهان است
پنج شنبه
خطبه 140
کلمه.....منیته
وحکمت 149
قَالَ [عليه السلام] هَلَكَ امْرُؤٌ لَمْ يَعْرِفْ قَدْرَهُ .
نابود شد كسى كه ارزش خود را ندانست.
جمعه جمع بندی
ذوستان عزیز التماس دعا
فدا ی درد های بی دوایت..........نوای ناله های بی صدایت
خدارا می توان دیدن علی جان...............در ان گل پینه های دست هایت
سلام مهربانان
برنامه هفته بیست و هفتم
شنبه
خطبه 37
فقمت......منه
وحکمت144
قَالَ [عليه السلام] يَنْزِلُ الصَّبْرُ عَلَى قَدْرِ الْمُصِيبَةِ وَ مَنْ ضَرَبَ يَدَهُ عَلَى فَخِذِهِ عِنْدَ مُصِيبَتِهِ حَبِطَ عَمَلُهُ .
صبر با اندازة مصيبت فرود آيد ، و آن كه در مصيبت بى تاب بر رانش زند ، اجرش نابود مى گردد.
یک شنبه
رضینا....لغیری
وحکمت 145
قَالَ [عليه السلام] كَمْ مِنْ صَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ صِيَامِهِ إِلَّا الْجُوعُ وَ الظَّمَأُ وَ كَمْ مِنْ قَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ قِيَامِهِ إِلَّا السَّهَرُ وَ الْعَنَاءُ حَبَّذَا نَوْمُ الْأَكْيَاسِ وَ إِفْطَارُهُمْ .
بسا روزه دارى كه بهره اى جز گرسنگى و تشنگى از روزه دارى خود ندارد ، و بسا شب زنده دارى كه از شب زنده دارى چيزى جز رنج و بى خوابى به دست نياورد ! خوشا خواب زيركان، و افطارشان
دوشنبه
خطبه 38
وانما.....احبه
و حکمت 146
قَالَ [عليه السلام] سُوسُوا إِيمَانَكُمْ بِالصَّدَقَةِ وَ حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاةِ وَ ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ بِالدُّعَاءِ .
ايمان خود را با صدقه دادن ، و اموالتان را با زكات دادن نگاهداريد، و امواج بلا را با دعا از خود برانيد.
سه شنبه
حکمت147
(كميل بن زياد مى گويد: امام دست مرا گرفت و به سوى قبرستان كوفه برد، آنگاه آه پْر دردى كشيد و فرمود )
اى كميل بن زياد ! اين قلب ها بسان ظرفهايى هستند ، كه بهترين آن ها ، فراگيرترين آن هاست، پس آنچه را مى گويم نگاهدار:
1ـ اقسام مردم (مردم شناسى)
مردم سه دسته اند ، دانشمند الهى ، و آموزنده اى بر راه رستگارى ، و پشه هاى دست خوش باد و طوفان و هميشه سرگردان ، كه به دنبال هر سر و صدايى مى روند. و با وزش هر بادى حركت مى كنند؛ نه از روشنايى دانش نور گرفتند ، و نه به پناهگاه استوارى پناه گرفتند .
2ـ ارزش هاى والاى دانش
اى كميل: دانش بهتر از مال است . زيرا علم ، نگهبان تو است ، ولى تو بايد از مال خويش نگهدارى كني؛ مال با بخشيدن كم مى شود اما علم با بخشش فزونى گيرد ؛ و مقام و شخصيتى كه با مال به دست آمده با نابودى مال ، نابود مى گردد.
اى كميل بن زياد! شناخت علم راستين ( علم الهى آيينى است كه با آن پاداش داده مى شود و انسان در دوران زندگى با آن خدا را اطاعت مى كند ، و پس از مرگ ، نام نيكو به يادگار گذارد . دانش . فرمانروا؛ و مال، فرمانبر است.
3ـ ارزش دانشمندان
اى كميل!ثروت اندوزانِ بى تقوا، مرده اى به ظاهر زنده اند ، اما دانشمندان تا دنيا بر قرار است زنده اند ، بدن هايشان گرچه در زمين پنهان اما ياد آنان در دل ها هميشه زنده است.
4ـ اقسام دانش پژوهان
بدان كه در اينجا (اشاره به سينه مبارك كرد) دانش فراوانى انباشته اتس، اى كاش كسانى را مى يافتم كه مى توانستند آن را بياموزند ؟ آرى تيزهوشانى مى يابم اما مورد اعتماد نمى باشند . دين را وسيله دنيا قرار داده ، و با نعمت هاى خدا بر بندگان ، و با برهان هاى الهى بر دوستان خدا فخر مى فروشند . يا گروهى كه تسليم حاملان حق مى باشند اما ژرف انيشيِ لازم را در شناخت حقيقت ندارند، كه با اولين شبهه اى ، شك و ترديد در دلشان ريشه مى زند؛ پس نه آنها ، و نه اينها ، سزاوار آموختن دانش هاى فراوان من نمى باشند. يا فرد ديگرى كه سخت در پى لذت بوده ، و اختيار خود را به شهوت داده است، يا آن كه در ثروت اندوزى حرص مى ورزد ، هيچ كدام از آنان نمى توانند از دين پاسدارى كنند، و بيشتر به چهارپايان چرنده شباهت دارند، و چنين است كه دانش با مرگ دارندگان دانش مى ميرد.
5ـ ويژگى هاى رهبران الهي
آرى ! خداوندا! زمين هيچ گاه از حجت الهى خالى نيست، كه براى خدا با برهان روشن قيام كند، يا آشكار و شناخته شده، يا بيمناك و پنهان ، تا حجت خدا باطل نشود ، و نشانه هايش از ميان نرود. تعدادشان چقدر؟ و در كجا هستند؟ به خدا سوگند ! كه تعدادشان اندك ولى نزد خدا بزرگ مقدارند ، كه خدا به وسيله آنان حجت ها و نشان هاى خود را نگاه مى دارد، تا به كسانى كه همانندشان هستند بسپارد ، و در دل هاى آن بكارد، آنان كه دانش ، نور حقيقت بينى را بر قلبشان تابيده ، و روح يقين را در يافته اند ، كه آنچه را خوشگذران ها دشوار مى شمارند ، آسان گرفتند، و آن چه كه ناآگاهان از آن هراس داشتند أنس گرفتند . در دنيا با بدن هايى زندگى مى كنند، كه ارواحشان به جهان بالا پيوند خورده است، آنان جانشينان خدا در زمين، و دعوت كنندگان مردم به دين خدايند. آه، آه، چه سخت اشتياق ديدارشان را دارم! كميل! هرگاه خواستى بازگرد.
چهارشنبه
خطبه 39
منیت......ضعیف
وحکمت148
وَ قَالَ [عليه السلام] الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ .
انسان زير زبان خود پنهان است
پنج شنبه
خطبه 140
کلمه.....منیته
وحکمت 149
قَالَ [عليه السلام] هَلَكَ امْرُؤٌ لَمْ يَعْرِفْ قَدْرَهُ .
نابود شد كسى كه ارزش خود را ندانست.
جمعه جمع بندی
ذوستان عزیز التماس دعا
آخرین ویرایش:
بسم الله الرحمن الرحیم
خطبه 37 نهج البلاغه – فرمایش امام(ع) (پس از فرونشاندن شورش نهروان
(پس از فرونشاندن شورش نهروان در سال 38 هجرى در كوفه ايراد فرمود كه شبيه يك سخنرانى است)
فهرست مطالب
1- ويژگى ها و فضائل امام على عليه السّلام
2- علّت سكوت و كناره گيرى از خلافت
شنبه
1- ويژگى ها و فضائل امام على عليه السّلام
آن گاه كه همه از ترس سست شده، كنار كشيدند، من قيام كردم، و آن هنگام كه همه خود را پنهان كردند من آشكارا به ميدان آمدم، و آن زمان كه همه لب فرو بستند، من سخن گفتم، و آن وقت كه همه باز ايستادند من با راهنمايى نور خدا به راه افتادم.
در مقام حرف و شعار صدايم از همه آهسته تر بود امّا در عمل برتر و پيشتاز بودم، زمام امور را به دست گرفتم، و جلوتر از همه پرواز كردم، و پاداش سبقت در فضيلتها را بردم.
همانند كوهى كه تند بادها آن را به حركت در نمى آورد، و طوفانها آن را از جاى بر نمى كند، كسى نمى توانست عيبى در من بيابد، و سخن چينى جاى عيب جويى در من نمى يافت.
خوارترين افراد نزد من عزيز است تا حق او را باز گردانم، و نيرومند در نظر من پست و ناتوان است تا حق را از او باز ستانم.
جملات منتخب هفته پیش:
سفارش مى كنم كه مبادا در ظاهر خدا را اطاعت، و در خلوت نافرمانى كند، و اينكه آشكار و پنهانش، و گفتار و كردارش در تضاد نباشد، امانت الهى را پرداخته، و عبادت را خالصانه انجام دهد. و به او سفارش مى كنم با مردم تند خو نباشد، و به آنها دروغ نگويد، و با مردم به جهت اينكه بر آنها حكومت دارد بى اعتنايى نكند.
همانا بزرگترين خيانت! خيانت به ملّت، و رسواترين دغلكارى، دغلبازى با امامان است.
خدا را در راضى نگهداشتن مردم به خشم نياور، زيرا خشنودى خدا جايگزين هر چيزى بوده امّا هيچ چيز جايگزين خشنودى خدا نمى شود. نماز را در وقت خودش به جاى آر، نه اينكه در بيكارى زودتر از وقتش بخوانى، و به هنگام درگيرى و كار آن را تأخير بيندازى، و بدان كه تمام كردار خوبت در گرو نماز است.
آن كه پاداش الهى را باور دارد ، در بخشش سخاوتمند است.
آن كه ميانه روى كند تهيدست نخواهد شد.
سفارش مى كنم كه مبادا در ظاهر خدا را اطاعت، و در خلوت نافرمانى كند، و اينكه آشكار و پنهانش، و گفتار و كردارش در تضاد نباشد، امانت الهى را پرداخته، و عبادت را خالصانه انجام دهد. و به او سفارش مى كنم با مردم تند خو نباشد، و به آنها دروغ نگويد، و با مردم به جهت اينكه بر آنها حكومت دارد بى اعتنايى نكند.
همانا بزرگترين خيانت! خيانت به ملّت، و رسواترين دغلكارى، دغلبازى با امامان است.
خدا را در راضى نگهداشتن مردم به خشم نياور، زيرا خشنودى خدا جايگزين هر چيزى بوده امّا هيچ چيز جايگزين خشنودى خدا نمى شود. نماز را در وقت خودش به جاى آر، نه اينكه در بيكارى زودتر از وقتش بخوانى، و به هنگام درگيرى و كار آن را تأخير بيندازى، و بدان كه تمام كردار خوبت در گرو نماز است.
آن كه پاداش الهى را باور دارد ، در بخشش سخاوتمند است.
آن كه ميانه روى كند تهيدست نخواهد شد.
شنبه
ويژگى ها و فضائل امام على عليه السّلام
آن گاه كه همه از ترس سست شده، كنار كشيدند، من قيام كردم، و آن هنگام كه همه خود را پنهان كردند من آشكارا به ميدان آمدم، و آن زمان كه همه لب فرو بستند، من سخن گفتم، و آن وقت كه همه باز ايستادند من با راهنمايى نور خدا به راه افتادم. در مقام حرف و شعار صدايم از همه آهسته تر بود امّا در عمل برتر و پيشتاز بودم، زمام امور را به دست گرفتم، و جلوتر از همه پرواز كردم، و پاداش سبقت در فضيلتها را بردم. همانند كوهى كه تند بادها آن را به حركت در نمى آورد، و طوفانها آن را از جاى بر نمى كند، كسى نمى توانست عيبى در من بيابد، و سخن چينى جاى عيب جويى در من نمى يافت. خوارترين افراد نزد من عزيز است تا حق او را باز گردانم، و نيرومند در نظر من پست و ناتوان است تا حق را از او باز ستانم.
ويژگى ها و فضائل امام على عليه السّلام
آن گاه كه همه از ترس سست شده، كنار كشيدند، من قيام كردم، و آن هنگام كه همه خود را پنهان كردند من آشكارا به ميدان آمدم، و آن زمان كه همه لب فرو بستند، من سخن گفتم، و آن وقت كه همه باز ايستادند من با راهنمايى نور خدا به راه افتادم. در مقام حرف و شعار صدايم از همه آهسته تر بود امّا در عمل برتر و پيشتاز بودم، زمام امور را به دست گرفتم، و جلوتر از همه پرواز كردم، و پاداش سبقت در فضيلتها را بردم. همانند كوهى كه تند بادها آن را به حركت در نمى آورد، و طوفانها آن را از جاى بر نمى كند، كسى نمى توانست عيبى در من بيابد، و سخن چينى جاى عيب جويى در من نمى يافت. خوارترين افراد نزد من عزيز است تا حق او را باز گردانم، و نيرومند در نظر من پست و ناتوان است تا حق را از او باز ستانم.
یکشنبه
علّت سكوت و كناره گيرى از خلافت
در برابر خواسته هاى خدا راضى، و تسليم فرمان او هستم،
در كار خود انديشيدم، ديدم پيش از بيعت، پيمان اطاعت و پيروى از سفارش رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را بر عهده دارم، كه از من براى ديگرى پيمان گرفت. (پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود اگر در امر حكومت كار به جدال و خونريزى كشانده شود، سكوت كن)
علّت سكوت و كناره گيرى از خلافت
در برابر خواسته هاى خدا راضى، و تسليم فرمان او هستم،
در كار خود انديشيدم، ديدم پيش از بيعت، پيمان اطاعت و پيروى از سفارش رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را بر عهده دارم، كه از من براى ديگرى پيمان گرفت. (پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود اگر در امر حكومت كار به جدال و خونريزى كشانده شود، سكوت كن)
و درود خدا بر او فرمود: انسان شكيبا پيروزى را از دست نمى دهد هر چند روزگار آن طولانى شود.
سلام
یکشنبه
درود خدا بر او ، فرمود :
بسا روزه دارى كه بهره اى جز گرسنگى و تشنگى از روزه دارى خود ندارد ،
و بسا شب زنده دارى كه از شب زنده دارى چيزى جز رنج و بى خوابى به دست نياورد !
خوشا خواب زيركان، و افطارشان!
یکشنبه
حکمت 145 نهج البلاغه- عبادتهاى بى حاصل (اخلاقى،معنوي،عبادى)
درود خدا بر او ، فرمود :
بسا روزه دارى كه بهره اى جز گرسنگى و تشنگى از روزه دارى خود ندارد ،
و بسا شب زنده دارى كه از شب زنده دارى چيزى جز رنج و بى خوابى به دست نياورد !
خوشا خواب زيركان، و افطارشان!
سلام
دوشنبه
(در سال 37 هجرى پس از جنگ صفين و ماجراى حكميّت در تعريف «شبهه» فرمود، برخى خطبه (38 و 41 را يك خطبه مى دانند).
شبهه را براى اين شبهه ناميدند كه به حق شباهت دارد. امّا نور هدايت كننده دوستان خدا، در شبهات يقين است، و راهنماى آنان مسير هدايت الهى است، امّا دشمنان خدا، دعوت كننده شان در شبهات گمراهى است، و راهنماى آنان كورى است. آن كس كه از مرگ بترسد نجات نمى يابد، و آن كس كه زنده ماندن را دوست دارد براى هميشه در دنيا نخواهد ماند.
و درود خدا بر او ، فرمود :
ايمان خود را با صدقه دادن ،
و اموالتان را با زكات دادن نگاهداريد،
و امواج بلا را با دعا از خود برانيد.
دوشنبه
خطبه 38 نهج البلاغه- ضرورت شناخت شبهات
(در سال 37 هجرى پس از جنگ صفين و ماجراى حكميّت در تعريف «شبهه» فرمود، برخى خطبه (38 و 41 را يك خطبه مى دانند).
شبهه را براى اين شبهه ناميدند كه به حق شباهت دارد. امّا نور هدايت كننده دوستان خدا، در شبهات يقين است، و راهنماى آنان مسير هدايت الهى است، امّا دشمنان خدا، دعوت كننده شان در شبهات گمراهى است، و راهنماى آنان كورى است. آن كس كه از مرگ بترسد نجات نمى يابد، و آن كس كه زنده ماندن را دوست دارد براى هميشه در دنيا نخواهد ماند.
حکمت 146 نهج البلاغه- ارزش دعا ، صدقه و زكات دادن(اخلاقى، اقتصادى)
و درود خدا بر او ، فرمود :
ايمان خود را با صدقه دادن ،
و اموالتان را با زكات دادن نگاهداريد،
و امواج بلا را با دعا از خود برانيد.
سلام
سه شنبه
و درود خدا بر او ، فرمود : (كميل بن زياد مى گويد:امام دست مرا گرفت و به سوى قبرستان كوفه برد، آنگاه آه پْر دردى كشيد و فرمود )
اى كميل بن زياد !
اين قلب ها بسان ظرفهايى هستند ، كه بهترين آن ها ، فراگيرترين آن هاست، پس آنچه را مى گويم نگاهدار:
1ـ اقسام مردم (مردم شناسى)
مردم سه دسته اند ،
دانشمند الهى ،
و آموزنده اى بر راه رستگارى ،
و پشه هاى دست خوش باد و طوفان و هميشه سرگردان ، كه به دنبال هر سر و صدايى مى روند. و با وزش هر بادى حركت مى كنند؛
نه از روشنايى دانش نور گرفتند ، و نه به پناهگاه استوارى پناه گرفتند .
2ـ ارزش هاى والاى دانش
اى كميل:
دانش بهتر از مال است .
زيرا علم ، نگهبان تو است ،
ولى تو بايد از مال خويش نگهدارى كني؛
مال با بخشيدن كم مى شود
اما علم با بخشش فزونى گيرد ؛
و مقام و شخصيتى كه با مال به دست آمده با نابودى مال ، نابود مى گردد.
اى كميل بن زياد!
(شناخت علم راستين ) علم الهى آيينى است كه با آن پاداش داده مى شود و انسان در دوران زندگى با آن خدا را اطاعت مى كند ، و پس از مرگ ، نام نيكو به يادگار گذارد .
دانش فرمانروا؛ و مال، فرمانبر است.
3ـ ارزش دانشمندان
اى كميل!
ثروت اندوزانِ بى تقوا، مرده اى به ظاهر زنده اند ،
اما دانشمندان تا دنيا بر قرار است زنده اند ، بدن هايشان گرچه در زمين پنهان اما ياد آنان در دل ها هميشه زنده است.
4ـ اقسام دانش پژوهان
بدان كه در اينجا (اشاره به سينه مبارك كرد) دانش فراوانى انباشته است،
اى كاش كسانى را مى يافتم كه مى توانستند آن را بياموزند ؟
آرى تيزهوشانى مى يابم اما مورد اعتماد نمى باشند .
دين را وسيله دنيا قرار داده ،
و با نعمت هاى خدا بر بندگان ، و با برهان هاى الهى بر دوستان خدا فخر مى فروشند .
يا گروهى كه تسليم حاملان حق مى باشند اما ژرف انيشيِ لازم را در شناخت حقيقت ندارند
كه با اولين شبهه اى ، شك و ترديد در دلشان ريشه مى زند
پس نه آنها ،
و نه اينها ، سزاوار آموختن دانش هاى فراوان من نمى باشند.
يا فرد ديگرى كه سخت در پى لذت بوده ، و اختيار خود را به شهوت داده است،
، ؛ يا آن كه در ثروت اندوزى حرص مى ورزد ، هيچ كدام از آنان نمى توانند از دين پاسدارى كنند،
و بيشتر به چهارپايان چرنده شباهت دارند،
و چنين است كه دانش با مرگ دارندگان دانش مى ميرد.
5ـ ويژگى هاى رهبران الهي
آرى ! خداوندا!
زمين هيچ گاه از حجت الهى خالى نيست، كه براى خدا با برهان روشن قيام كند،
يا آشكار و شناخته شده، يا بيمناك و پنهان ،
تا حجت خدا باطل نشود ، و نشانه هايش از ميان نرود.
تعدادشان چقدر؟ و در كجا هستند؟
به خدا سوگند ! كه تعدادشان اندك ولى نزد خدا بزرگ مقدارند ،
كه خدا به وسيله آنان حجت ها و نشان هاى خود را نگاه مى دارد،
تا به كسانى كه همانندشان هستند بسپارد ،و در دل هاى آن بكارد،
آنان كه دانش ، نور حقيقت بينى را بر قلبشان تابيده ،
و روح يقين را در يافته اند ،
كه آنچه را خوشگذران ها دشوار مى شمارند ، آسان گرفتند،
و آن چه كه ناآگاهان از آن هراس داشتند أنس گرفتند .
در دنيا با بدن هايى زندگى مى كنند،
كه ارواحشان به جهان بالا پيوند خورده است،
آنان جانشينان خدا در زمين،
و دعوت كنندگان مردم به دين خدايند.
آه، آه،
چه سخت اشتياق ديدارشان را دارم!
ای كميل! هرگاه خواستى بازگرد.
سه شنبه
حکمت 147 نهج البلاغه- (عملي، اخلاقى، اعتقادى)
اين قلب ها بسان ظرفهايى هستند ، كه بهترين آن ها ، فراگيرترين آن هاست، پس آنچه را مى گويم نگاهدار:
1ـ اقسام مردم (مردم شناسى)
مردم سه دسته اند ،
دانشمند الهى ،
و آموزنده اى بر راه رستگارى ،
و پشه هاى دست خوش باد و طوفان و هميشه سرگردان ، كه به دنبال هر سر و صدايى مى روند. و با وزش هر بادى حركت مى كنند؛
نه از روشنايى دانش نور گرفتند ، و نه به پناهگاه استوارى پناه گرفتند .
2ـ ارزش هاى والاى دانش
اى كميل:
دانش بهتر از مال است .
زيرا علم ، نگهبان تو است ،
ولى تو بايد از مال خويش نگهدارى كني؛
مال با بخشيدن كم مى شود
اما علم با بخشش فزونى گيرد ؛
و مقام و شخصيتى كه با مال به دست آمده با نابودى مال ، نابود مى گردد.
اى كميل بن زياد!
(شناخت علم راستين ) علم الهى آيينى است كه با آن پاداش داده مى شود و انسان در دوران زندگى با آن خدا را اطاعت مى كند ، و پس از مرگ ، نام نيكو به يادگار گذارد .
دانش فرمانروا؛ و مال، فرمانبر است.
3ـ ارزش دانشمندان
اى كميل!
ثروت اندوزانِ بى تقوا، مرده اى به ظاهر زنده اند ،
اما دانشمندان تا دنيا بر قرار است زنده اند ، بدن هايشان گرچه در زمين پنهان اما ياد آنان در دل ها هميشه زنده است.
4ـ اقسام دانش پژوهان
بدان كه در اينجا (اشاره به سينه مبارك كرد) دانش فراوانى انباشته است،
اى كاش كسانى را مى يافتم كه مى توانستند آن را بياموزند ؟
آرى تيزهوشانى مى يابم اما مورد اعتماد نمى باشند .
دين را وسيله دنيا قرار داده ،
و با نعمت هاى خدا بر بندگان ، و با برهان هاى الهى بر دوستان خدا فخر مى فروشند .
يا گروهى كه تسليم حاملان حق مى باشند اما ژرف انيشيِ لازم را در شناخت حقيقت ندارند
كه با اولين شبهه اى ، شك و ترديد در دلشان ريشه مى زند
پس نه آنها ،
و نه اينها ، سزاوار آموختن دانش هاى فراوان من نمى باشند.
يا فرد ديگرى كه سخت در پى لذت بوده ، و اختيار خود را به شهوت داده است،
، ؛ يا آن كه در ثروت اندوزى حرص مى ورزد ، هيچ كدام از آنان نمى توانند از دين پاسدارى كنند،
و بيشتر به چهارپايان چرنده شباهت دارند،
و چنين است كه دانش با مرگ دارندگان دانش مى ميرد.
5ـ ويژگى هاى رهبران الهي
آرى ! خداوندا!
زمين هيچ گاه از حجت الهى خالى نيست، كه براى خدا با برهان روشن قيام كند،
يا آشكار و شناخته شده، يا بيمناك و پنهان ،
تا حجت خدا باطل نشود ، و نشانه هايش از ميان نرود.
تعدادشان چقدر؟ و در كجا هستند؟
به خدا سوگند ! كه تعدادشان اندك ولى نزد خدا بزرگ مقدارند ،
كه خدا به وسيله آنان حجت ها و نشان هاى خود را نگاه مى دارد،
تا به كسانى كه همانندشان هستند بسپارد ،و در دل هاى آن بكارد،
آنان كه دانش ، نور حقيقت بينى را بر قلبشان تابيده ،
و روح يقين را در يافته اند ،
كه آنچه را خوشگذران ها دشوار مى شمارند ، آسان گرفتند،
و آن چه كه ناآگاهان از آن هراس داشتند أنس گرفتند .
در دنيا با بدن هايى زندگى مى كنند،
كه ارواحشان به جهان بالا پيوند خورده است،
آنان جانشينان خدا در زمين،
و دعوت كنندگان مردم به دين خدايند.
آه، آه،
چه سخت اشتياق ديدارشان را دارم!
ای كميل! هرگاه خواستى بازگرد.