هوای آمدنت دیشبم به سر میزد
نیامدی که ببینی دلم چه پرمیزد
بخواب رفتم و نیلوفری به آب شکفت
خیال روی تو نقشی به چشم تر میزد
شراب لعل تو میدیدمو دلم میخواست
هزار وسوسه ام چنگ در جگر میزد
زهی امید که کامی از آن دهان میجست
زهی خیال که دستی درآن کمر میزد.
دریچه ای ب تماشای باغ وا میشد
دلم چو مرغ گرفتار بال و پر میزد
تمام شب به خیال تو رفت و میدیدم
که پشت پرده اشکم سپیده سر میزد
نیامدی که ببینی دلم چه پرمیزد
بخواب رفتم و نیلوفری به آب شکفت
خیال روی تو نقشی به چشم تر میزد
شراب لعل تو میدیدمو دلم میخواست
هزار وسوسه ام چنگ در جگر میزد
زهی امید که کامی از آن دهان میجست
زهی خیال که دستی درآن کمر میزد.
دریچه ای ب تماشای باغ وا میشد
دلم چو مرغ گرفتار بال و پر میزد
تمام شب به خیال تو رفت و میدیدم
که پشت پرده اشکم سپیده سر میزد