تا حالا امتحان کردی؟؟؟

ghazal1991

مدیر تالار مدیریت
مدیر تالار
جدا این قانون هست؟؟؟؟؟؟؟
آره- تا حالا نشنیدید؟

قوانين مورفي تسکين دهنده بدبياريها و بدشانسي‌هاست. قانون مورفي در سال 1949 در پايگاه نيروي

هوايي ادواردز شکل گرفت.سرگرد ادوارد مورفي مهندس هوافضا بود که روي يک پروژه کار مي کرد.

در يکي از سخت‌ترين آزمايشهاي پروژه يک تکنسين سيمها را برعکس وصل کرد و آزمايش خراب شد.

مورفي درباره اين تکنسين گفت: "اگه يه راه براي خراب کردن چيزي وجود داشته باشه اون همون يه راه

رو پيدا مي کنه" و اين اولين قانون مورفي بود. در ابتدا در فرهنگ فني مهندسان رواج پيداکرد و بعد به

فرهنگ عامه راه پيدا کرد. بعداً قوانين ديگري هم بعد از کسب رتبه لازم از بنياد مورفي درزمره قوانين

اصلي قرار گرفتند..


برخي از اين قوانين به شرح زير هستند:

فلسفه مورفي:

لبخند بزن... فردا روز بدتريه...

قانون صف:

اگر شما از يک صف به صف ديگري رفتيد، سرعت صف قبلي بيشتر از صف فعلي خواهد شد.

قانون تلفن:

اگر شما شماره‌اي را اشتباه گرفتيد، آن شماره هيچگاه اشغال نخواهد بود.

قانون بيني:

بعد از اين که دست‌تان حسابي گريسي شد، بيني شما شروع به خارش خواهد کرد.

قانون کارگاه:

اگر چيزي از دست‌تان افتاد، قطعاً به پرت‌ترين گوشه ممکن خواهد خزيد.

قانون دروغگويي:

اگر بهانه‌ دروغيتان پيش رئيس براي دير آمدن پنچر شدن ماشين‌تان باشد، روز بعد واقعاً به خاطر پنچر شدن
ماشين‌تان، ديرتان خواهد شد.


قانون روبرو شدن:
احتمال روبرو شدن با يک آشنا وقتي که با کسي هستيد که مايل نيستيد با او ديده شويد افزايش مي‌يابد.

قانون اثبات:

وقتي مي‌خواهيد به کسي ثابت کنيد که يک ماشين کار نمي‌کند، کار خواهد کرد.

قانون قهوه:

قبل از اولين جرعه از قهوه داغتان، رئيس‌تان از شما کاري خواهد خواست که تا سرد شدن قهوه طول خواهد کشيد.

قانون ترافيک:

وقتي در ترافيک گير کرده اي لايني که تو در آن هستي ديرتر راه مي افتد

قانون وسايل نقليه :

وسايل نقليه اعم از اتوبوس، قطار، هواپيما و... هميشه ديرتر از موعد حرکت مي‌کنند مگر آن که شما دير برسيد. در اين صورت درست سر وقت رفته اند

قانون اتوبوس :

مدت زيادي منتظر اتوبوس مي ماني و خبري نيست پس سيگاري روشن مي کني. به محض روشن شدن سيگار، اتوبوس مي رسد. (به عبارت ساده اگر سيگار را روشن کني اتوبوس مي رسد، اگر براي زودتر رسيدن اتوبوس سيگار را روشن کني اتوبوس ديرتر مي آيد)

قانون کار :

اگر به نظر مي رسد همه چيزها خوب پيش مي روند حتما چيزي را از قلم انداخته اي

قانون نتيجه :

احتمال بد پيش رفتن کارها نسبت مستقيم با اهميت آنها دارد

قانون يادگيري :

شما چيزي را ياد نمي‌گيريد، مگر بعد از اينکه امتحان آنرا داديد

قانون جستجو :

هر وقت دنبال چيزي مي‌گرديد، هميشه در آخرين مکاني که جستجو مي‌کنيد آنرا پيدا مي‌کنيد

قانون خريد:

اهميتي ندارد که چقدر دنبال جنسي بگرديد، به محض اينکه آنرا خريديد آنرا در مغازه ديگري ارزانتر خواهيد يافت

قانون چيزهاي خوب:

هر چيز خوب در زندگي يا غير قانوني است يا غير اخلاقي يا چاق کننده

قانون ضايع شدن:

احتمال آنکه کاري را که انجام مي‌دهيد ديگران ببينند نسبت مستقيم دارد با ميزان احمقانه بودن آن کار

قانون پمپ بنزين:

هنگام ورود به پمپ بنزين جايگاهي را که انتخاب مي‌کنيد کندتر و طولاني‌تر از جايگاههاي ديگر خواهد بود

قانون لکه :

زمانيکه مي خواهيد لکه روي شيشه پنجره را پاک کنيد، لکه در سمت ديگر شيشه خواهدبود

قانون بقاي کثيفي:

براي تميز کردن هر چيزي، چيز ديگري بايد کثيف شود

قانون دسترسي:

هرگاه چيزي را دور بياندازيد، به محض آنکه ديگر به آن دسترسي نداشته باشيد، به آن نياز پيدا خواهيد کرد

قانون صبحانه:

هميشه نان از طرفي که به آن کره ماليده ايد روي زمين مي افتد
 

تاریک وتنها

عضو جدید
کاربر ممتاز
آره- تا حالا نشنیدید؟

قوانين مورفي تسکين دهنده بدبياريها و بدشانسي‌هاست. قانون مورفي در سال 1949 در پايگاه نيروي

هوايي ادواردز شکل گرفت.سرگرد ادوارد مورفي مهندس هوافضا بود که روي يک پروژه کار مي کرد.

در يکي از سخت‌ترين آزمايشهاي پروژه يک تکنسين سيمها را برعکس وصل کرد و آزمايش خراب شد.

مورفي درباره اين تکنسين گفت: "اگه يه راه براي خراب کردن چيزي وجود داشته باشه اون همون يه راه

رو پيدا مي کنه" و اين اولين قانون مورفي بود. در ابتدا در فرهنگ فني مهندسان رواج پيداکرد و بعد به

فرهنگ عامه راه پيدا کرد. بعداً قوانين ديگري هم بعد از کسب رتبه لازم از بنياد مورفي درزمره قوانين

اصلي قرار گرفتند..


برخي از اين قوانين به شرح زير هستند:

فلسفه مورفي:

لبخند بزن... فردا روز بدتريه...

قانون صف:

اگر شما از يک صف به صف ديگري رفتيد، سرعت صف قبلي بيشتر از صف فعلي خواهد شد.

قانون تلفن:

اگر شما شماره‌اي را اشتباه گرفتيد، آن شماره هيچگاه اشغال نخواهد بود.

قانون بيني:

بعد از اين که دست‌تان حسابي گريسي شد، بيني شما شروع به خارش خواهد کرد.

قانون کارگاه:

اگر چيزي از دست‌تان افتاد، قطعاً به پرت‌ترين گوشه ممکن خواهد خزيد.

قانون دروغگويي:

اگر بهانه‌ دروغيتان پيش رئيس براي دير آمدن پنچر شدن ماشين‌تان باشد، روز بعد واقعاً به خاطر پنچر شدن
ماشين‌تان، ديرتان خواهد شد.


قانون روبرو شدن:
احتمال روبرو شدن با يک آشنا وقتي که با کسي هستيد که مايل نيستيد با او ديده شويد افزايش مي‌يابد.

قانون اثبات:

وقتي مي‌خواهيد به کسي ثابت کنيد که يک ماشين کار نمي‌کند، کار خواهد کرد.

قانون قهوه:

قبل از اولين جرعه از قهوه داغتان، رئيس‌تان از شما کاري خواهد خواست که تا سرد شدن قهوه طول خواهد کشيد.

قانون ترافيک:

وقتي در ترافيک گير کرده اي لايني که تو در آن هستي ديرتر راه مي افتد

قانون وسايل نقليه :

وسايل نقليه اعم از اتوبوس، قطار، هواپيما و... هميشه ديرتر از موعد حرکت مي‌کنند مگر آن که شما دير برسيد. در اين صورت درست سر وقت رفته اند

قانون اتوبوس :

مدت زيادي منتظر اتوبوس مي ماني و خبري نيست پس سيگاري روشن مي کني. به محض روشن شدن سيگار، اتوبوس مي رسد. (به عبارت ساده اگر سيگار را روشن کني اتوبوس مي رسد، اگر براي زودتر رسيدن اتوبوس سيگار را روشن کني اتوبوس ديرتر مي آيد)

قانون کار :

اگر به نظر مي رسد همه چيزها خوب پيش مي روند حتما چيزي را از قلم انداخته اي

قانون نتيجه :

احتمال بد پيش رفتن کارها نسبت مستقيم با اهميت آنها دارد

قانون يادگيري :

شما چيزي را ياد نمي‌گيريد، مگر بعد از اينکه امتحان آنرا داديد

قانون جستجو :

هر وقت دنبال چيزي مي‌گرديد، هميشه در آخرين مکاني که جستجو مي‌کنيد آنرا پيدا مي‌کنيد

قانون خريد:

اهميتي ندارد که چقدر دنبال جنسي بگرديد، به محض اينکه آنرا خريديد آنرا در مغازه ديگري ارزانتر خواهيد يافت

قانون چيزهاي خوب:

هر چيز خوب در زندگي يا غير قانوني است يا غير اخلاقي يا چاق کننده

قانون ضايع شدن:

احتمال آنکه کاري را که انجام مي‌دهيد ديگران ببينند نسبت مستقيم دارد با ميزان احمقانه بودن آن کار

قانون پمپ بنزين:

هنگام ورود به پمپ بنزين جايگاهي را که انتخاب مي‌کنيد کندتر و طولاني‌تر از جايگاههاي ديگر خواهد بود

قانون لکه :

زمانيکه مي خواهيد لکه روي شيشه پنجره را پاک کنيد، لکه در سمت ديگر شيشه خواهدبود

قانون بقاي کثيفي:

براي تميز کردن هر چيزي، چيز ديگري بايد کثيف شود

قانون دسترسي:

هرگاه چيزي را دور بياندازيد، به محض آنکه ديگر به آن دسترسي نداشته باشيد، به آن نياز پيدا خواهيد کرد

قانون صبحانه:

هميشه نان از طرفي که به آن کره ماليده ايد روي زمين مي افتد

وای من نشنیده بودم مرسی عزیز دلم خیلی جالب بود
 

تاریک وتنها

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم توی صف کمتر جام رو عوض میکنم .. این طوری بیشتر اوقات زودتر نوبتم میشه ........

موافقم مخصوصا تا یه حرکت بکنی یه قدم برداری همه نگاها با اون یه قدمت تکون می خوره آنچنان که انگار

می خوای چی کار کنی مثلا!

 

shakibam

عضو جدید
کاربر ممتاز
الهی من بمیرم براش.
اتفاقا توی ترافیک همیشه اینطوری میشه.بدشانسیه دیگه.هی میرم سمتی که ماشین زودتر حرکت میکنه.بعد تا من میرم ,اون ردیف اصلا تکون نمیخوره.انگار همه چی به من بسته شده!
 

تاریک وتنها

عضو جدید
کاربر ممتاز
الهی من بمیرم براش.
اتفاقا توی ترافیک همیشه اینطوری میشه.بدشانسیه دیگه.هی میرم سمتی که ماشین زودتر حرکت میکنه.بعد تا من میرم ,اون ردیف اصلا تکون نمیخوره.انگار همه چی به من بسته شده!


اینا یه سری قانونه بخونشون درستن خیلیاش

برخي از اين قوانين به شرح زير هستند:

فلسفه مورفي:

لبخند بزن... فردا روز بدتريه...

قانون صف:

اگر شما از يک صف به صف ديگري رفتيد، سرعت صف قبلي بيشتر از صف فعلي خواهد شد.

قانون تلفن:

اگر شما شماره‌اي را اشتباه گرفتيد، آن شماره هيچگاه اشغال نخواهد بود.

قانون بيني:

بعد از اين که دست‌تان حسابي گريسي شد، بيني شما شروع به خارش خواهد کرد.

قانون کارگاه:

اگر چيزي از دست‌تان افتاد، قطعاً به پرت‌ترين گوشه ممکن خواهد خزيد.

قانون دروغگويي:

اگر بهانه‌ دروغيتان پيش رئيس براي دير آمدن پنچر شدن ماشين‌تان باشد، روز بعد واقعاً به خاطر پنچر شدن
ماشين‌تان، ديرتان خواهد شد.


قانون روبرو شدن:
احتمال روبرو شدن با يک آشنا وقتي که با کسي هستيد که مايل نيستيد با او ديده شويد افزايش مي‌يابد.

قانون اثبات:

وقتي مي‌خواهيد به کسي ثابت کنيد که يک ماشين کار نمي‌کند، کار خواهد کرد.

قانون قهوه:

قبل از اولين جرعه از قهوه داغتان، رئيس‌تان از شما کاري خواهد خواست که تا سرد شدن قهوه طول خواهد کشيد.

قانون ترافيک:

وقتي در ترافيک گير کرده اي لايني که تو در آن هستي ديرتر راه مي افتد

قانون وسايل نقليه :

وسايل نقليه اعم از اتوبوس، قطار، هواپيما و... هميشه ديرتر از موعد حرکت مي‌کنند مگر آن که شما دير برسيد. در اين صورت درست سر وقت رفته اند

قانون اتوبوس :

مدت زيادي منتظر اتوبوس مي ماني و خبري نيست پس سيگاري روشن مي کني. به محض روشن شدن سيگار، اتوبوس مي رسد. (به عبارت ساده اگر سيگار را روشن کني اتوبوس مي رسد، اگر براي زودتر رسيدن اتوبوس سيگار را روشن کني اتوبوس ديرتر مي آيد)

قانون کار :

اگر به نظر مي رسد همه چيزها خوب پيش مي روند حتما چيزي را از قلم انداخته اي

قانون نتيجه :

احتمال بد پيش رفتن کارها نسبت مستقيم با اهميت آنها دارد

قانون يادگيري :

شما چيزي را ياد نمي‌گيريد، مگر بعد از اينکه امتحان آنرا داديد

قانون جستجو :

هر وقت دنبال چيزي مي‌گرديد، هميشه در آخرين مکاني که جستجو مي‌کنيد آنرا پيدا مي‌کنيد

قانون خريد:

اهميتي ندارد که چقدر دنبال جنسي بگرديد، به محض اينکه آنرا خريديد آنرا در مغازه ديگري ارزانتر خواهيد يافت

قانون چيزهاي خوب:

هر چيز خوب در زندگي يا غير قانوني است يا غير اخلاقي يا چاق کننده

قانون ضايع شدن:

احتمال آنکه کاري را که انجام مي‌دهيد ديگران ببينند نسبت مستقيم دارد با ميزان احمقانه بودن آن کار

قانون پمپ بنزين:

هنگام ورود به پمپ بنزين جايگاهي را که انتخاب مي‌کنيد کندتر و طولاني‌تر از جايگاههاي ديگر خواهد بود

قانون لکه :

زمانيکه مي خواهيد لکه روي شيشه پنجره را پاک کنيد، لکه در سمت ديگر شيشه خواهدبود

قانون بقاي کثيفي:

براي تميز کردن هر چيزي، چيز ديگري بايد کثيف شود

قانون دسترسي:

هرگاه چيزي را دور بياندازيد، به محض آنکه ديگر به آن دسترسي نداشته باشيد، به آن نياز پيدا خواهيد کرد

قانون صبحانه:

هميشه نان از طرفي که به آن کره ماليده ايد روي زمين مي افتد
 

*farzin*

عضو جدید
عجب چیزیه
خیلی ممنون
این موشه انگار حال و روز خودمه !
باورت نمیشه من بخوام از عابر بانک پول بردارم یا یهو هنگ میکنه یا تا به من میرسه داغون میشه !
خاطراتی دارم من با این عابر بانکا
 

Similar threads

بالا