گفتگوهای تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

darling2011

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=tahoma, sans-serif][FONT=tahoma, sans-serif][FONT=tahoma, sans-serif]
[/FONT][/FONT][/FONT]
[FONT=tahoma, sans-serif][FONT=tahoma, sans-serif][FONT=tahoma, sans-serif]*اینجا در دنیای من گرگ ها هم افسردگی مفرط گرفته اند*[/FONT][/FONT][/FONT]​
[FONT=tahoma, sans-serif][FONT=tahoma, sans-serif][FONT=tahoma, sans-serif]*دیگر گوسفند نمی درند*[/FONT][/FONT][/FONT]​
[FONT=tahoma, sans-serif][FONT=tahoma, sans-serif][FONT=tahoma, sans-serif]*به نی چوپان دل می سپارند و گریه می کنند...*[/FONT][/FONT][/FONT]​
 

darling2011

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیاط خوبی است خدا

اما دل مرا، به عمد یا سهو،نمی دانم!!


شاید بی هوا

تنگ به سینه ام کوک زد…
 

darling2011

عضو جدید
کاربر ممتاز
گفت : حتما می آیم ،
منتظر باش.
منتظر پای دیوار
جیب هایم پر از آه وای کاش
باز هم بی خداحافظی رفت
مثل هر بار

کوچه و خلوت و باد
کاسه ی اشکم از دستم افتاد
یک دل پر
زیر باران شرشر
یک نفر رد شد و گقت :
بادها بی خداحافظی میروند
ابرها هم همینطور!
 

darling2011

عضو جدید
کاربر ممتاز
می خواستم زندگی کنم راهم را بستند٬
ستایش کردم گفتند خرافات است ٬
عاشق شدم گفتند دروغ است ٬
گریستم گفتند بهانه است ٬
خندیدم گفتند دیوانه است ٬
...... دنیا را نگه دارید میخواهم پیاده شوم !
 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
گاهی وقت ها دلم می خواهد
خداحافظی کنم

با همه

و بروم

بروم جایی که هیچکس را نشناسم

جایی که هیچکس آشنا نباشد

جایی که اصلا هیچکس نباشد

که بخواهد آشنا باشد یا نه!

دلم می خواهد

دل بکنم

... از همه

دلم میخواهد بروم

تنها

بی خاطره

جایی که من باشم و قلم و چند کاغذ باطله

که عقده ی تمام بی کلمه گی هایم را خالی کنم!

دلم می خواهد...
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پُک اول آرام
مثل نوشیدن یک جام شراب
سبک وساده و نرم
یاد آن خاطره ها
رویا ها
... مثل روز اول
اولین خلوت من با چشمت
پُک دوم سنگین
گرم و تبدار وعمیق
یاد تکرار نوازشهایت
یاد بوسیدن تو
حرکت دود غلیظ سیگار
سایه اش بر دیوار
پُک سوم با اشک
پُک بعدی با بغض
پک آخر اما
مثل خاکستر خاکستری این سیگار
سرد و تاریک و سیاه...!!!
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خیلی جالبه : از سوسک می ترسیم

ولی از له کردن شخصیت دیگران مثل سوسک نمی ترسیم . . .

از عنکبوت می ترسیم

از اینکه تمام زندگیمون تار عنکبوت ببنده نمی ترسیم . . .

از شکستن لیوان می ترسیم

از شکستن دل آدما نمی ترسیم . . .

از اینکه بهمون خیانت کنند می ترسیم

از خیانت به دیگران نمی ترسیم . .
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدآیآ میوهـ یـ ممنوعهـ یـ اینـ زمینـ خآکیـ

رویـ کدآمـ درختـ در انتظآر دندآنـ هآیـ حریصـ منـ استـ؟

هوسـ کردهـ امـ از زمینـ اخراجمـ کنیـ!
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تردیدها به ما خیانت می کنند تا به آنچه که لیاقتشان را داریم نرسیم . . .
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ایــטּ کـه در آن جـآ خُــوش ڪـَرבه ایــے

בِل اَســت

نَــہ شَهــرِبــآزے ؛

بــآوَر ڪُـטּ ،

تـــآبِ بــآزے نَــבآرَב
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ذهن را درگیر با عشقی خیالی کرد و رفت

جمله های واضح دل را سوالی کرد و رفت

چون رمیدن های آهو ناز کردن های او

چشم و دستان مرا حالی به حالی کرد و رفت
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دخترک رفت ولی زیر لب این را می گفت:
” او یقیناً پی معشوق خودش می آید ! “

پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود:
…” مطمئناً که پشیمان شده بر می گردد ! ”

عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گفته بودی :
- یا تو یا هیچکس!!!!
ولی من ساده انگار فراموش کرده بودم
که این روزها هیچکس هم برای خودش کسیست

…کسی حتی مهم تر از من
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتی می گویم دیگر سراغم نیا؛ فکر نکن که فراموشت کردم یا دیگر دوستت ندارم. نــــــــه! من فقط فهمیدم وقتی دلت با من نیست، بودنت مشکلی را حل نمی کند…
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
امروز به “آنهایی” می اندیشم که روی “شانه هایم” گریه کردند
و نوبت “من” که شد “شانه ” خالی کردند !
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلت را به هر کسی نسپار ، این روزها بعضی ها از سپرده ات هم بهره میخواهند
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگی کن به شیوه خودت … با قوانین خودت … !!! مردم دلشان می خواهد موضوعی برای گفتگو داشته باشند … برایشان فرقی نمی کند چگونه هستی … چه خوب … چه بد … موضوع صحبتشان خواهی شد …! پس زندگی کن به شیوه خودت … چه خوب … چه بد
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خــدا جـونـــم یــه بـــار reset کـن لطفـــا ؛ زنـدگــی خیلیــــا هَنـــگ کـــرده …
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دَم از بازی حکم میزنی!
دَم از حکم دل میزنی!
پس به زبان “قمار” برایت میگویم!
قمار زندگی را به کسی باختم که “تک” “دل” را با “خشت” برید!
باخت ِ زیبایی بود!
یاد گرفتم به دل ، “دل” نبندم!
یاد گرفتم از روی “دل” حکم نکنم!
دل را باید بُــر زد جایش سنگ ریخت که با خشت تک بــُری نکنند!
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر وقت بین دوتا انتخاب مردد بودی ؛ شیر یا خط بنداز ! مهم نیست شیر بیفته یا خط … مهم اینه که اون لحظه ای که سکه داره رو هوا می چرخه ، یه دفعه بفهمی : دلت بیشتر میخواد شیر بیفته ، یا خط …
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اینایی که تو پارک تنها یه گوشه میشینن و هندزفری تو گوششونه !
اینایی که تو خیابون همیشه سرشونو پایین میندازن و راه میرن ....
اینایی که تو تاکسی همیشه خودشونو میچسبوونن به در که کناریشون معذب نباشه !
اینایی که دلشون واسه هیشکی تنگ نمیشه .... اینا ... اینا ....
اینا رو خیـــــــــــــــــــلی مواظبشون باشین !
اینا هیچی واسه از دست دادن ندارن ...
قبلاً یه نفر هر چی داشتن رو ازشون گرفته ... !!!
آره ه ه ه
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این روزها دلم اصرار دارد
فریاد بزند؛
اما . . .
من جلوی دهانش را می گیرم،
وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد!!!
این روزها من . . .
خدای سکوت شده ام؛
خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا،
خط خطی نشود . . .!!!
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چرا فکر می کنی چون دختری باید همیشه غمگین باشی؟ شکست خورده باشی؟! عزیز من!ت یاد بگیر که تو دختری! یاد بگیر تو کلاس بذاری! تو ناز کنی ! ... ... ... اون خیلی بیجا می کنه تورو ناراحت کنه! خیلی بیخود می کنه اشکتو دراره! اصلا برا چی به یه موجود مذکراجازه می دی شادی زندگیتو ازت بگیره؟! این اسمش عشق نیست به خدا! خودتو گول نزن! کسی که عاشق توا، هرگز نمی تونه غمتو ببینه! چه برسه به اینکه خودش عامل غمت باشه!!
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آخــرین نقش زندگی ام را بازی خواهم کرد ...
از درد و رنج زمانــه در تنــم نخواهم رنجـــید ...
می سوزم و میسازم ... هرچه در توانم باشد ...
چون مثالی در خورشید ... شاید فردا روشــــــن تر باشد ...

" کوزه‌گر از کوزه شکسته آب می‌خورد "
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﺗﻤﺎﻣـِ ﺧَﻨﺪﻫـ ﻫﺎﯾﻤـ ﺭﺁ ﻧــﺬﺭ ﮐﺮﺩﻫـ ﺍﻣـ ﮐﻬـ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﻣـ ﻧﮕﯿــﺮَﺩ،

ﺍﻣـ ﺁ ﺷَﺒـ ـﻬﺎ..

ﻭﺁﯼ ﺍَﺯ ﺷَﺒـ ﻫﺂ...!

ﻫَﻮﺍﯾـِ ﺁﻏﻮﺷﺘــْـ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﻣـ ﻣﯿﮑُﻨـ ـﺪ،

ﻭ ﻣَﻨــ ﺩَﺭ ﺍَﺷﮑــْ ﻏَـ ــﺮﻗـ ﻣﯽ ﺷَﻮَﻣــ...!
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایــــا

از تــــو دلگیــــرم!!!

بــــه قولـــت وفـــا نکـــــردی

گفتــــه بـــودی حـــق انتخـــاب دارم

پــــس چـــــرا انتخــــابـــــم

در کنـــــار دیگـــریســــت؟؟
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از سکوتــم بتــرس

وقتــی که ساکت می شوم

لابـد همــه ی درد دل هایــم را

بــرده ام پیش خدا

بیشتر که گوش دهــی

از همــه ی سکوتــم

از همــه ی بودنــم

یک "آه" می شنـــوی

و باید بترســـی

از "آه" مظلومـــی که

فریادرســی جز خدا ندارد...
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
درد ِدل کـه می کنــی؛

ضعـف هـایـت را، دردهـایــت را،

می گـذاری تـوی ِسیـنی و تعـارف می کـنی

کـه هـر کـدامـش را کـه می خواهنــد

بردارند،

تیــز کننــد،

تیــغ کننــد،

و بــزننـد بـه

روحـت!!!!
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا