گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

ریحانه22

عضو جدید
سلام دختر همسایه...
میگم که هیچ خبری نیست...
حال همه ی ما خوب است شما باور نکن...
نه جدی الان خیلی سرحالم...راست میگم بخدا...هرکی داغونه بیاد تا بهش روحیه بدم...
عه واقعا؟؟؟؟؟؟؟؟چه عالی....
منم حالم خوبه..میگذرونیم زندگیو...ای خدا چرا هر کی به اونچه که داره قانع نیس؟اولیشم خودم
 

ریحانه22

عضو جدید
خواهش میکنم...
خوش اومدین..
راستی انگیزتون از رفتن به رشته ی مهندسی نفت چی بوده؟؟؟
مرسی..
راستش به قول اکبر عبدی انگیزه رو که نمیدونم سوال بعدیو بپرس..
شوخی کردم..راستش همش خواست خدا بود.من اصلا مهندسی نفتو نمیشناختم همشم بیشت به مکانیک فک میکردم ولی نفت قبول شدم.
شب اعلام نتایج از9شب تا 12 اشک میریختم که چرا اینجا قبول شدم ولی الان خوشحالم به خدا هم میگم واقعا دمش گرم ..دستش درد نکنه که به حرفم گوش نکرد.
 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرسی..
راستش به قول اکبر عبدی انگیزه رو که نمیدونم سوال بعدیو بپرس..
شوخی کردم..راستش همش خواست خدا بود.من اصلا مهندسی نفتو نمیشناختم همشم بیشت به مکانیک فک میکردم ولی نفت قبول شدم.
شب اعلام نتایج از9شب تا 12 اشک میریختم که چرا اینجا قبول شدم ولی الان خوشحالم به خدا هم میگم واقعا دمش گرم ..دستش درد نکنه که به حرفم گوش نکرد.

مهندسی نفت رشته ی خوبیه ولی به درد دختر نمیخوره آخه!!!؟؟؟
کجا قبول شدین؟؟
دانشگاهها ی کوچیک معمولا نفت ندارن حتما جای خوبی قبول شدین...
 

ریحانه22

عضو جدید
مهندسی نفت رشته ی خوبیه ولی به درد دختر نمیخوره آخه!!!؟؟؟
کجا قبول شدین؟؟
دانشگاهها ی کوچیک معمولا نفت ندارن حتما جای خوبی قبول شدین...
اره بدرد دخترا نمیخوره ولی چه میشه کرد؟سبزوار میخونم.دوس داشتم یه جوری میشد حداقلش میتونستم متال یا شیمی فردوسی میخونم ولی قسمت ماهم این بوده دیگه..ب
ییخیال ایشالله ارشد جبران میکنم.
شما کجا خوندین؟کجایی هستین؟
 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اره بدرد دخترا نمیخوره ولی چه میشه کرد؟سبزوار میخونم.دوس داشتم یه جوری میشد حداقلش میتونستم متال یا شیمی فردوسی میخونم ولی قسمت ماهم این بوده دیگه..ب
ییخیال ایشالله ارشد جبران میکنم.
شما کجا خوندین؟کجایی هستین؟

ایشالا ارشد یه جای خیلی خوب بیارین...
من خوزستانی هستمو دانشگاه یاسوج خوندم...
رشتمم خیلی دوس دارم...کاملا مردونست...
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام ویدایی.ایشالله قبول میشه تکمیل ظرفیت.

ای خداااااااااا:cry:
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
چی بگم من آخه!
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوبه موفق باشی عزیزم
به آنا هم بگوناراحت نباشه..امیدش به خداباشه....شاید زندگی شادتری درانتظارشه وخودش بیخبره...

به خدا روزی نیست که اشک تو چشمام نیاد هی به خدا میگم آخه کجا رو کج رفتم کجا کم گذاشتم که قسمتم این شده!
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام...
آنا خانوم بالاتر از سیاهی رنگی نیست...
هرچی منتظر وایسیم که فرجی بشه انگار فقط داریم وقتمونو تلف میکنیم....
بعضیا تو طالعشون نوشته شده بدبخت....بدبختی مگه شاخ و دم داره؟؟؟؟
همینه...
عذر میخوام بیشتر منظورم خودم بودم...
سلام به بابام میگم رو این پیشونی نوشته بد شانس!
آخه چرا نمیکشه مارو راحت شیم!
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
وحید اینجا هرکی هزارتا که نه ولی هرکی یه مشکلو داره
هرکی درحدتوانش
به اندازه ی فهمش وطاقتش ودنیاش
پس بیاید همگی باهم توی این تالار به هم کمک کنیم حداقل ازنظرروحی....بگیمو بخندیم.......
آفرین پسر
:w17:

خدا یه عالمه بزرگه و یه عالمه دوسمون داره اگه چیزی که میخوایمو بهمون نمیده چون لیاقتمون بیشترازاونه:w24:

اینا همش دلداری بیخوده که ما آدما به خودمون میدیم
من دیگه حوصله هیچی ندارم هیچی
فقط میخوام سرمو بذارم زمین بمیرم
 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ياور هميشه مؤمن تو برو سفر سلامت [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]غم من نخور كه دوري براي من شده عادت[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اي طلوع اولين دوست اي رفيق آخر من[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]به سلامت سفرت خوش اي يگانه ياور من[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]مقصدت هرجا كه باشه هر جاي دنيا كه باشي[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اون ور مرز شقايق پشت لحظه‌ها كه باشي[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]خاطرت باشه كه قلبت سپر بلاي من بود[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]تنها دست تو رفيق دست بي‌رياي من بود[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ياور هميشه مؤمن تو برو سفر سلامت[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]غم من نخور كه دوري براي من شده عادت[/FONT]
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
پس من کی میمیرم همه واسم اینجوری کنن؟[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از بی خیالی هم خسته شدم
از خودم از نفس کشیدن
از همه چی!

من یه این نتیجه رسیدم خدا منو آورده تو این دنیا تا فقط حسرت نداشته هامو بخورم...منم میخوام بهش بگم خدایا هرکاری دوس داری بکن من ایقد دلم دریاست که این چیزایی که تو فک میکنی حسرتشون منو داغون میکنه برام اصن ارزشی ندارن و خیلی بزرگ منش هستم...میخوام لج خدا رو درارم...ببینیم کی کم میاره...
فقط به خاطر سلامتی شکر میکنم خدارو...
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
من یه این نتیجه رسیدم خدا منو آورده تو این دنیا تا فقط حسرت نداشته هامو بخورم...منم میخوام بهش بگم خدایا هرکاری دوس داری بکن من ایقد دلم دریاست که این چیزایی که تو فک میکنی حسرتشون منو داغون میکنه برام اصن ارزشی ندارن و خیلی بزرگ منش هستم...میخوام لج خدا رو درارم...ببینیم کی کم میاره...
فقط به خاطر سلامتی شکر میکنم خدارو...

من که قهرم با خدا!اصلا باهاش صحبتی ندارم!
فقط میخوام جونممرگ شم بره!خسته شدم!
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
پاييز

از چهره طبيعت افسونكار
بر بسته ام دو چشم پر از غم را
تا ننگرد نگاه تب آلودم
اين جلوه هاي حسرت و ماتم را
پاييز اي مسافر خاك آلوده
در دامنت چه چيز نهان داري
جز برگهاي مرده و خشكيده
ديگر چه ثروتي به جهان داري
جز غم چه ميدهد به دل شاعر
سنگين غروب تيره و خاموشت ؟
جز سردي و ملال چه ميبخشد
بر جان دردمند من آغوشت ؟
در دامن سكوت غم افزايت
اندوه خفته مي دهد آزارم
آن آرزوي گمشده مي رقصد
در پرده هاي مبهم پندارم
پاييز اي سرود خيال انگيز
پاييز اي ترانه محنت بار
پاييز اي تبسم افسرده
بر چهره طبيعت افسونكار




 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
رفتم مرا ببخش و مگو او وفا نداشت
راهي بجز گريز برايم نمانده بود
اين عشق آتشين پر از درد بي اميد
در وادي گناه و جنونم كشانده بود
رفتم كه داغ بوسه پر حسرت ترا
با اشكهاي ديده ز لب شستشو دهم
رفتم كه نا تمام بمانم در اين سرود
رفتم كه با نگفته بخود آبرو دهم
رفتم ‚ مگو ‚ مگو كه چرا رفت ‚ ننگ بود
عشق من و نياز تو و سوز و ساز ما
از پرده خموشي و ظلمت چو نور صبح
بيرون فتاده بود يكباره راز ما
رفتم كه گم شوم چو يكي قطره اشك گرم
در لابلاي دامن شبرنگ زندگي
رفتم كه در سياهي يك گور بي نشان
فارغ شوم كشمكش و جنگ زندگي
من از دو چشم روشن و گريان گريختم
از خنده هاي وحشي طوفان گريختم
از بستر وصال به آغوش سر هجر
آزرده از ملامت وجدان گريختم
اي سينه در حرارت سوزان خود بسوز
ديگر سراغ شعله آتش زمن مگير
مي خواستم كه شعله شوم سركشي كنم
مرغي شدم به كنج قفس بسته و اسير
روحي مشوشم كه شبي بي خبر ز خويش
در دامن سكوت بتلخي گريستم
نالان ز كرده ها و پشيمان ز گفته ها
ديدم كه لايق تو و عشق تو نيستم

 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من که قهرم با خدا!اصلا باهاش صحبتی ندارم!
فقط میخوام جونممرگ شم بره!خسته شدم!

اصن راهی نداره...
خودکشیم نمیتونیم بکنیم...
بیا یه کاری کنیم!!؟؟؟
من اول شما رو بکشم بعد شما منو...نظر مثبتتون چیه؟؟؟:w08:
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
از تنگناي محبس تاريكي
از منجلاب تيره اين دنيا
بانگ پر از نياز مرا بشنو
آه اي خدا ي قادر بي همتا
يكدم ز گرد پيكر من بشكاف
بشكاف اين حجاب سياهي را
شايد درون سينه من بيني
اين مايه گناه و تباهي را
دل نيست اين دلي كه به من دادي
در خون تپيده آه رهايش كن
يا خالي از هوي و هوس دارش
يا پاي بند مهر و وفايش كن
تنها تو آگهي و تو مي داني
اسرار آن خطاي نخستين را
تنها تو قادري كه ببخشايي
بر روح من صفاي نخستين را
آه اي خدا چگونه ترا گويم
كز جسم خويش خسته و بيزارم
هر شب بر آستان جلال تو
گويي اميد جسم دگر دارم
از ديدگان روشن من بستان
شوق به سوي غير دويدن را
لطفي كن اي خدا و بياموزش
از برق چشم غير رميدن را
عشقي به من بده كه مرا سازد
همچون فرشتگان بهشت تو
ياري به من بده كه در او بينم
يك گوشه از صفاي سرشت تو
يك شب ز لوح خاطر من بزداي
تصوير عشق و نقش فريبش را
خواهم به انتقام جفاكاري
در عشقش تازه فتح رقيبش را
آه اي خدا كه دست توانايت
بنيان نهاده عالم هستي را
بنماي روي و از دل من بستان
شوق گناه و نقش پرستي را
راضي مشو كه بنده ناچيزي
عاصي شود بغير تو روي آرد
راضي مشو كه سيل سرشكش را
در پاي جام باده فرو بارد
از تنگناي محبس تاريكي
از منجلاب تيره اين دنيا
بانگ پر از نياز مرابشنو
آه اي خداي قادر بي همتا

 

sevda66

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من که قهرم با خدا!اصلا باهاش صحبتی ندارم!
فقط میخوام جونممرگ شم بره!خسته شدم!
منم یه مدت با خدا قهر بودم بعد ضایع شدم زودم ضایع شدم کم آوردم
وقتی آدم با خدا قهر میکنه دقیقا عینه اینه که با خودش قهر کرده و این یعنی........
 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اي نازنين، اي نازنين در آينه ما را ببين
از شرم اين صدچهره‌ها در آينه افتاده چين
از تندباد حادثه گفتي كه جان در برده‌ايم
اما چهجان دربردني ديريست كه در خود مرده‌ايم

اينجا به جز درد و دروغهمخانه‌اي با ما نبود
در غربت من مثل من هرگز كسي تنها نبود
عشق و شعور واعتقاد كالاي بازار كساد
سوداگران در شكل دوست
بر نارفيقان شرم باد
هجرتسرابي بود و بس خوابي كه تعبيري نداشت
هر كس كه روزي يار بود اينجا مرا تنهاگذاشت
اينجا مرا تنها گذاشت
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم یه مدت با خدا قهر بودم بعد ضایع شدم زودم ضایع شدم کم آوردم
وقتی آدم با خدا قهر میکنه دقیقا عینه اینه که با خودش قهر کرده و این یعنی........
خوب چی کار کنم محلم نمیذاره سودی؟
دوستم نداره خدا؟
منو نمیخواد؟
ازم رو برگردونده بابا!
 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
منم یه مدت با خدا قهر بودم بعد ضایع شدم زودم ضایع شدم کم آوردم
وقتی آدم با خدا قهر میکنه دقیقا عینه اینه که با خودش قهر کرده و این یعنی........

اتفاقا ای حال میده!!!!
منکه دیگه هیچ کاری با خدا ندارم...
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
از کربلا برامون جانماز مهرآوردن همین الان:surprised:
ای خدا !:cry:
این خدا میدون من رو امام حسینم حساسمااااا:redface:
 
بالا