درخواست های مرتبط با | تجهیزات فرایندی پتروشیمی و پالایشگاهی

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب یه سوال دیگه بازم اگه کسی جواب نداد خودم جوابشو میدم.

ورودی و خروجی های پمپ و کمپرسور رو چطور میشه تشخیص داد.؟

خوب چند مورد رو دوستان اشاره کردن چند مورد هم خودم میگم.


همیشه در ورودی پمپ ها یه استرینر strainer یا همون درشت صافی داریم که اگه تونستم از کارخونه یه عکس می اندازم و نشونتون می دم.

بعدش همواره در خروجی پمپ ها یه چک ولو check valve یا شیر یه طرفه داریم. خروجی هم همواره کوچیکتره تا پدیده کاویتاسیون رخ نده.

یه مورد دیگه قبل از پمپ ها همیشه یه مخزن یا درام داریم تا مکش پمپ تامین بشه و میشه گفت هیچ وقت به طور مستقیم جریان از خط لوله وارد پمپ نمیشه و یه ظرف به نام surg drum یا نوسان گیر داریم.

معمولا تو خروجی پمپ های رفت و برگشتی ما می تونیم safty valve رو ببینیم تا در مواقع ضروری ( بسته بودن خروجی پمپ) عمل کرده و مانع ترکیدگی پمپ و خط لوله بشه.


خوب حالا کمپرسور یکی از راههای تشخیص ورودی و خروجی کوچکتر بودن خروجی نسبت به ورودی هستش که فرزاد جان اشاره کرد.
یه راه دیگه گرمتر بودن لاین خروجی نسبت به ورودی کمپرسور هستش چون با فشرده شدن گاز دمای اون هم بالاتر میره و معمولا جریان گاز خروجی از کمپرسورها به فن های هوایی میره تا خنک شود.
همیشه قبل از کمپسور ها یه درام به نام مایع گیر یا همون ko drum یا knick out drum داریم تا به هیچ وجه مایعی همراه گاز وارد کمپرسور نشه.همیشه یه لاین از خروجی کمپرسور گرفته و با این ظرف متصل میشه که هدف اون anti surg یا گرفتن نوسان می باشد که مطمئنم بلدید یعنی چی.
 

farzad84

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
بله فکر کنم همین باشه
ممنون میشم اطلاعاتی در موردش برام بذاری

خوب Orifice flange نوعي فلنج است كه بيشتر از نوع Welding neck flange ساخته مي شود و اوريفيس يا همان اوريفيس پليت در آن قرار مي گيرد .

صفحه اريفيس Orifice Plate:
صفحه فلزي مدوري است به ضخامت از ⅛ تا ¼ اينچ و گاهي در شرايط خاص ضخامت آن كمتر يا بيشتر انتخاب مي شود. در اين صفحه سوراخي تعبيه شده كه محل سوراخ و شكل و اندازه آن بستگي به كاربرد صفحه اريفيس دارد.
انواع اريفيس :از نظر شكل ظاهر و وضعيت سوراخ ، اريفيس با توجه به كاربرد آن در موارد مختلف به شكل هاي زير ساخته مي شود : 1- اريفيس هم مركز (Concentric Orifice) : كه سوراخ آن كاملا در وسط صفحه قرار گرفته و براي مواد نفتي سبك و بدون رسوب و گازها به كار مي رود.2- اريفيس خارج از مركز(Eccentric Orifice) : كه سوراخ آن در وسط صفحه قرار ندارد و خارج از مركز است و براي مواد نفتي رسوب دار و سنگين به كار مي رود.3-اوريفيس قطعه اي (Segment Orifice) : كه سوراخ آن خارج از مركز و به شكل قطعه اي از دايره مي باشد و كاربرد آن براي مواد رسوب دار است .

اينم شكل فلنج اوريفيس :
 

farzad84

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
خوب سوال بعدی که مطرح میکنم.


کار فلر flare چیست؟و مکانیسم عملکرد اون چطوریه؟منظورم تو یه پالایشگاه فلر چطوری کار میکنه?

راهنمایی purge flare؟

فلر وسيله اي است براي ايمني و محافظت افراد و دستگاهها در مقابل ازياد فشار و براي سوختن گازهاي آزاد شده و مواد بي مصرف استفاده مي شود.

مكانيسم عملكرد آن به اي صورت است كه گاز هاي آزاد شده از safety valve ها , relief valve ها وارد يك هدر شده سپس وارد يكo.k drum به منظور جداسازي مايعات و آب هاي همراه گاز شده و سپس وارد يك water seal drum به منظور جلوگيري از برگشت شعله شده و بعد از آن وارد flare stack مي شود.
سيستم فلر مجهز به يك سيستم جرقه زني مي باشد.

براي درك بهتر مكانيسم ان
از شكل زير استفاده كنيد

 

farzad84

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سوال :

1- در مكانيسم عملكرد فلر كه در پست قبلي توضيح دادم علت اضافه كردن steam رو نگفتم. حالا سوال من اينه كه علت اضافه كردن اين استيم چيه؟

2- روي ولوها يه سري حرف هاي انگليسي نوشته شده بيشتر
WCB استحال منظور از آن چيست؟


( اگه كسي جواب درست رو نداد من خودم جوابها رو ميگم)
 
آخرین ویرایش:

farzad84

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سوال :
مقدار گاز سوخته شده در فلر در جهان به چه ميزان مي باشد و ايران در چه جايگاهي از جهان در سهم اين فلرينگ داشته؟
 

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
سوال :
مقدار گاز سوخته شده در فلر در جهان به چه ميزان مي باشد و ايران در چه جايگاهي از جهان در سهم اين فلرينگ داشته؟


بر اساس تخمین بانک جهانی سالیانه 110 میلیارد متر مکعب از از گازهای طبیعی در فلرها سوزانده میشود این میزان گاز تلف شده میتواند نیاز سالیانه سوخا امریکای مرکزی و جنوبی یا آلمان و ایتالیا را مرتفع سازد
حال جالب این هست که بدونید 10 درصد کل فلرینگ جهان مربوط به ایرانه که در مقام سوم جهانی قرار داره در این لیست نیجریه با 16 درصد در صدر جدول و بعد روسیه با 11 درصد و ایران 10 درصد ، الجزیره 6 درصد ، مکزیک 5 درصد و کشورهای انگولا ،اندونزی و ونزوئلا با 4 درصد و....
جالب توجه اینکه امریکا بیشترین صنعایع فرایندی رو در اختیار داره فقط 3 درصد flaring دنیا رو داره.
 

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
سوال :

1- در مكانيسم عملكرد فلر كه در پست قبلي توضيح دادم علت اضافه كردن steam رو نگفتم. حالا سوال من اينه كه علت اضافه كردن اين استيم چيه؟

2- روي ولوها يه سري حرف هاي انگليسي نوشته شده بيشتر
WCB استحال منظور از آن چيست؟


( اگه كسي جواب درست رو نداد من خودم جوابها رو ميگم)


فلر مرتفع
در این فلر طراحی بر اساس حداکثر جریان مواد قابل احتراق و حداکثر میزان مجاز تشعشعات حاصله از احتراق می باشند معمولا این نوع فلر بلند ترین دستگاه در منطقه عملیاتی است و قابل رویت میباشد در این نوع فلر جهت جلوگیری از دود کردن بخار آب تزریق میشود و این تزریق موجب ایجاد سر و صدا میگردد مقدار صر و صدا در نوک فلر تا 140db است معمولا تلاش میشود تا با کاهش تزریق بخار مقدار سروصدا در مرز ناحیه شعله از 80db تجاوز نکند ولی کاهش بخار مصرفی موجب تولید دود میگردد.



 

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
PURGE FLARE مسیر دایمی گاز از جاهای مخصوصی از کارخانه مثل مخزن سوخت می باشید که فلر رو به صورت دایمی روشنم نگه میدارد.

به این صورت که همیشه حتی در حالت کار عادی و استیبل کارخانه یه مسیر دایمی به سمت فلر باز می باشد که فلر روشن نگه داشته شود.
چون روشن و خاموش کردن فلر هزینه بر و خطرناک می باشد.و اگر موقع SHUT DOWN کارخونه فلر خاموش باشد و سیستم جرقه زنی عمل نکند مقدار زیادی گاز وارد محیط میشود که علاوه بر خطرات الودگی را نیز به دنبال دارد.
 

amir4924

عضو جدید
سوال :

1- در مكانيسم عملكرد فلر كه در پست قبلي توضيح دادم علت اضافه كردن steam رو نگفتم. حالا سوال من اينه كه علت اضافه كردن اين استيم چيه؟

2- روي ولوها يه سري حرف هاي انگليسي نوشته شده بيشتر
WCB استحال منظور از آن چيست؟


( اگه كسي جواب درست رو نداد من خودم جوابها رو ميگم)

منظور از WCB گرید کربن هست که به دو صورت میشه بیان کرد
1-wrought carbon B(grad)
2-weldable carbon B(grad)

که منظور از B همان گریده و ما WCA-WCB-WCC را در این طبقه بندی داریم
 

aipco

عضو
با سلام
مقدار steam در عملیات فلاشینگ که معمولا در خطوط جریان حساس مثل کمپرسور -توربین -کوره و ...انجام میشه توسط شرکت سازنده همون تجهیز بیان شده و طبق همون باید انجام بشه ولی اونقدر دقیق نیست و معمولا کاملا رعایت نمیشه و از روی سایز لوله مقدار را تعیین می کنن و بعد از چندین مرحله قطعه ای به نام target را در انتهای مسیر می بندن که اگر بعد از فلاشینگ جای ضربه روی اون مانده باشه یعنی مسیر تمیز نشده و باید دوباره فلاشینگ انجام بشه.
برای flange facing از استاندارد ASME B16.5 استفاده میشه
یه چیزهایی هم امروز خودم گشتم پیدا کردم.سکشن 3.4.9 از ANSI/AWWA C600 مربوط میشه به فلاشینگ خطوط جریانی .استاندارد ANSI/NB-23 2001 بخش 3 مربوط میشه به نظارت بر ظروف تحت فشار:
Part RB- Inservice Inspection of Pressure Retaining Items
باز هم بیشتر باید بگردیم این مطلب رو جمع و جور کنیم.من متن استاندارد ASME B16.5 رو دیدم دیفکتهای فیس فلنج رو ندیدم داخلش اما یک استاندارد ASTM قبلن داشتیم که بهش رجوع می کردیم اون دقیق در موردش صحبت کرده بود.سعی می کنم بگردم پیداش کنم
 
آخرین ویرایش:

farzad84

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
منظور از WCB گرید کربن هست که به دو صورت میشه بیان کرد
1-wrought carbon B(grad)
2-weldable carbon B(grad)

که منظور از B همان گریده و ما WCA-WCB-WCC را در این طبقه بندی داریم

مرسي جواب كاملا درسته


Material Suffix : WCB

ASTM Casting Specification:"ASTM A216 Grade WCB"

Service Recommendations:

Non-corrosive applications including water, oil and gases at temperatures between -20°F (-30°C) and

+800°F (+425°C)

1.WCB stands for "Wrought Carbon/cast " with Grade B

2.WCB stands for Weldable Cast B-Grade Carbon Steel
 

amir4924

عضو جدید
یه چیزهایی هم امروز خودم گشتم پیدا کردم.سکشن 3.4.9 از ANSI/AWWA C600 مربوط میشه به فلاشینگ خطوط جریانی .استاندارد ANSI/NB-23 2001 بخش 3 مربوط میشه به نظارت بر ظروف تحت فشار:
Part RB- Inservice Inspection of Pressure Retaining Items
باز هم بیشتر باید بگردیم این مطلب رو جمع و جور کنیم.من متن استاندارد ASME B16.5 رو دیدم دیفکتهای فیس فلنج رو ندیدم داخلش اما یک استاندارد ASTM قبلن داشتیم که بهش رجوع می کردیم اون دقیق در موردش صحبت کرده بود.سعی می کنم بگردم پیداش کنم
سعی میکنم ازش اسکن کنم بزارم
 

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
خوب یکم اطلاعات در مورد سیستم کنترلی و ابزار دقیق یه پالایشگاه میخوام
اینکه چطوری توسط هوای ابزار دقیق یه کارخونه و تجهیزاتش خصوصا ولوها کنترل میشن.ایا کنترل تجهیزات یه پالایشگاه فقط توسط کنتذل ولوها انجام میشه؟
اصلا هوای ابزار دقیق چه هوایی چه خصوصیاتی داره و چطور تهیه میشه.

و کلا هر مطلبی که سیستم کنترلینگ یه پالایشگاه رو توضیح بده.

ممنون.
 

amir ghasemiyan

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلام
خوب یکم اطلاعات در مورد سیستم کنترلی و ابزار دقیق یه پالایشگاه میخوام
اینکه چطوری توسط هوای ابزار دقیق یه کارخونه و تجهیزاتش خصوصا ولوها کنترل میشن.ایا کنترل تجهیزات یه پالایشگاه فقط توسط کنتذل ولوها انجام میشه؟
اصلا هوای ابزار دقیق چه هوایی چه خصوصیاتی داره و چطور تهیه میشه.

و کلا هر مطلبی که سیستم کنترلینگ یه پالایشگاه رو توضیح بده.

ممنون.

سلام شهرام جان
تو سيرموني نداري؟ :D اين همه اطلاعات داري بازم كمته؟

چيزي كه من از هواي ابزار دقيق ميدونم اينه كه هواي معموليه كه توسط يك پمپ مركزي و از طريق لوله هاي هواي ابزار دقيق (معمولا آبي آسمونيه) به كل واحدها منتقل ميشه
كارش هم اينطوريه كه براي باز و بسته كردن كنترل ولو ها فشار مورد نياز رو تأمين ميكنه.

يه توضيح كوچولو از روند كار كنترل ولو ها هم بدم ( البته مطمئنم خودت خيلي بهتر از من بلدي، براي كسايي كه ميان و ميخونن ميگم)
براي تنظيم جريان خروجي از يك ولو يك سنسور مثلا سنسور فشار، فشار موجود رو تعيين ميكنه و تبديل ميكنه به آمپر.آمپر توليدي طي فرايندي تبديل به ولتاژ ميشه و به كامپيوتر منتقل ميشه. حالا با فشار مورد نياز مقايسه ميشه و مشخص ميكنه مثلا بايد يه مقدار شير بسته بشه. خب براي بسته شدن كامپيوتر دستور به توليد ولتاژ ميده.ولتاژي كه توليد ميشه دوباره به آمپر تبديل ميشه و به سر كنترلر ميرسه. اينطوري فشار هوا باز ميشه كه ولو يه مقداري بسته بشه

همينقدر سوادم كشيد ديگه :D
اگه جاييشو اشتباه گفتم اصلاح كنين. يكم فراموش كردم مطالب رو
 

farzad84

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سلام
خوب یکم اطلاعات در مورد سیستم کنترلی و ابزار دقیق یه پالایشگاه میخوام
اینکه چطوری توسط هوای ابزار دقیق یه کارخونه و تجهیزاتش خصوصا ولوها کنترل میشن.ایا کنترل تجهیزات یه پالایشگاه فقط توسط کنتذل ولوها انجام میشه؟
اصلا هوای ابزار دقیق چه هوایی چه خصوصیاتی داره و چطور تهیه میشه.

و کلا هر مطلبی که سیستم کنترلینگ یه پالایشگاه رو توضیح بده.

ممنون.

طبق استاندارد ايزو، رده بندي كيفيت هواي فشرده، بر اساس ميزان سه آلودگي مهم (جامدات، روغن و آب/ رطوبت) صورت گرفته است. پايين ترين سطح كلاس بندي تعريف شده هواي فشرده به شرح زير است :


حداكثر سايز ذرات 40 ميكرون
حداكثر غلظت ذرات 10 ميلي گرم بر مترمكعب
حداكثر نقطه شبنم 10 درجه سانتي گراد
حداكثر ميزان روغن 25 ميلي گرم بر مترمكعب

جامدات موجود در هواي فشرده:
روش هاي زير براي حذف جامدات از هواي فشرده، استفاده مي شوند:■ ■ نصب استرينر در خطوط لوله براي ذرات بزرگ تر از 100 ميكرون


■ ■ جدا كننده هاي سيكلوني براي ذرات بزرگ تر از 15 ميكرون و جدا كنندة ضربه اي ( Impingement ) براي ذرات بزرگ تر از 20 ميكرون


■ ■ *****هاي متخلخل گرانوله، نظير سراميك و پلاستيك متخلخل براي ذرات بزرگ تر از 5 ميكرون


■ ■ *****هاي ميكروني (Submicronic Fibre Coalscer) براي ذرات بزرگ تر از 01 / 0 ميكرون

ميزان غبار و ذرات موجود در هوا، مي تواند با استفاده از *****هاي مناسب محدود شود. براي مصارف معمولي هواي فشرده در تجهيزات مكانيكي، يك ***** با سايز 40 ميكرون كفايت مي كند.
براي هواي ابزار دقيق، ***** با سايز 1/ 0 ميكرون كافي است.


آب/ رطوبت موجود در هواي فشرده:
روش هاي زير براي حذف رطوبت باقي مانده در هواي فشرده،استفاده مي شوند:


■ ■ به كارگيري كولرهاي (Water coolers/Air coolers)جهت كندانس كردن رطوبت هواي فشرده و سپس جداسازي آب كندانس از هوا، در جدا كننده ها.


■ ■ به كارگيري خشك كن هاي هواي ابزار دقيق، كه در آن ها جذب سطحي رطوبت باقي مانده در هواي فشرده خروجي از جدا كننده ها، با انواع دسيكانت هاي متداول سيليكاژل، اكتيو آلومينا و غربال هاي مولكولي امكان پذير است

روغن موجود در هواي فشرده:
بر اساس كيفيت هواي ابزار دقيق مورد نياز،كمپرسور ها را مي توان به دو گروه با پاشش روغن Oil-injected و بدون روغن Oil-free تقسيم كرد.

دركمپرسورهاي جابه جايي مثبت، روغن پاششيOil-injected تنها بخش كوچكي از روغن (ورودي به محفظه كمپرسور) در هواي فشرده خروجي باقي مي ماند و بخش قابل ملاحظه اي از روغن به همراه كندانس در اينتركولر و افتركولر از هواي فشرده جدا مي شود.
محصولات ناشي از تجزيه روغن نيز مي تواند با ***** روغن جدا شود،ليكن سايز ذرات روغن و تركيبات آن بستگي به نوع روغن و نحوه عملكرد آن در داخل كمپرسور و نوع كمپرسور دارد. لذا با بكارگيري ميكرو *****هاي 01 / 0 ميكروني، حذف روغن باقي مانده در هواي فشرده تا حد دست يابي به كيفيت استاندارد هواي ابزاردقيق كاملاً امكان پذير است.

تعيين تعداد و ظرفيت مناسب كمپرسورهاي هواي فشرده صنعتي و ابزاردقيق:
■ ■ اصولاً اين امر براساس برآورد حداقل، نرمال و حداكثر مصرف كل هواي فشرده و ابزاردقيق يك پلنت صنعتي و با احتساب ضرايب هم زماني مصرف كننده هاي مختلف بايد صورت گيرد.
■ ■ در انتخاب ظرفيت كمپرسور، حداقل پنج درصد اضافه ظرفيت براي نشتي بايد در نظر گرفته شود.
■ ■ ضمناً اضافه ظرفيت كمپرسور ( Overcapacity ) نسبت به ميزان هواي مصرفي (با اعمال ضريب 20 درصد) بايد لحاظ شود. هدف از تعيين اين ضريب، فراهم آوردن شرايط بي باري كمپرسور و هم چنين جواب گويي به مصارف جديد در طرح توسعه احتمالي آتي كارخانه است.
 

farzad84

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تقسيم بندي و انتخاب كمپرسورهاي هواي فشرده براساس ظرفيت:
با توجه به اينكه ميزان فشار مورد نياز براي هواي فشرده صنعتي و ابزار دقيق تقريباً در يك محدوده معين 7- 9 بار قرار دارد، لذا انتخاب انوع مناسب كمپرسورهاي هواي فشرده براساس ظرفيت صورت مي گيرد كه منتج از پارامترهاي فني- اقتصادي است. در بسياري از مراجع تقسيم بندي زير بر اساس ظرفيت صورت گرفته است:
■ ■ براي ظرفيت هاي 8/ 2 الي 14 نرمال مترمكعب در دقيقه، كمپرسورهاي دوار تيغه اي Rotary Vane اقتصادي هستند، اما اين نوع كمپرسور در
انواع بدون پاشش روغن، موجود نيستند.
■ ■ براي ظرفيت هاي 14 الي 42 نرمال مترمكعب در دقيقه، كمپرسورهاي حلزوني Screw با پاشش روغن اقتصادي ترند. اين كمپرسور در هر دو نوع با پاشش و بدون روغن، موجود است.
■ ■ براي ظرفيت هاي زير 42 نرمال مترمكعب در دقيقه، انواع رفت و برگشتي Reciprocating مي توانند در نظر گرفته شوند. البته انواع رفت و برگشتي بدون پاشش روغن، هم سرمايه گذاري اوليه و هم هزينه هاي تعمير و نگهداري نسبتاً بالايي دارند.
■ ■ براي ظرفيت هاي بالاي 42 نرمال مترمكعب در دقيقه، كمپرسورهاي مركزگريز Centrifugal Compressor انتخاب مي شوند، زيرا براي ظرفيت هاي بالا، هزينة سرمايه گذاري اوليه و هزينه هاي تعمير و نگهداري پايين تري دارند و ذاتاً بدون پاشش روغن اند.

مثال صنعتي: پتروشيمي فجر:
كمپرسور سانتريفيوژ
تامين 15500 نرمال مترمكعب در ساعت هواي ابزاردقيق
قشار 9.5 بار


هواي محيط پس از عبور از *****هاي ورودي توسط كمپرسورهاي سانترفيوژ تا فشار 9.5 بار فشرده شده و سپس به مخازن دريافت كننده ارسال ميشود كه قسمتي از قطرات آبي كه بهمراه هوا ميباشد در مخازن دريافت كننده ته نشين شده و هوا پس از خروج از مخازن به 2 قسمت تقسيم شده ، يك مسير بعنوان هواي سرويس يا PLANT AIR براي مصرف كنندگان ارسال شده و در قسمت دوم جهت توليد هواي ابزاردقيق به قسمت خشك سازي ارسال و در اين قسمت ابتدا هوا وارد پيش *****ها شده و قطرات ريز اب و مواد ديگر از ان جدا مي شود و پس از آن وارد بسترهاي خشك و سژس وارد *****هاي پسين ميگردد تا ذرات گرد و غبار احتمالي مواد جاذب هوا حذف گردد و براي مصرف كنندگان منطقه ارسال ميگردد قسمتي از هواي ابزاردقيق توليد شده جهت استفاده در شرايط اضطراري بوسيله يك دستگاه كمژرسور رفت و برگشتي تا فشار 46 بار فشرده شده و در مخازن نگهداري ذخيره ميشود .
 

aipco

عضو
یه مختصری هم من بنویسم
ببینید هوای ابزار دقیق باید خشک و تمیز باشه.حدود 3 بار فشار داره (پالایشگاه).این هوا میاد روی کنترل ولو و به اندازه 3تا15 psi استانداردش هست.اون 3 بار فشار رینگ هستش.سیگنال کنترلی که آمپر هستش 4 تا 20 میلی آمپر میاد روی I To P کنترل ولو و تبدیل به فشار میشه.یعنی مثلن وقتی ترانسمیتر 4 میلی آمپر میفرسته،میاد روی کنترل ولو میشه 3 پی اس آی و شیر کامل باز یا بسته میشه (با توجه به ماهیت پروسسی شیر)
حالا شاید ولو آن آف باشه که باز هم اصلش فرقی نمی کنه.
این توضیم هم یک کمی کاملتر.بچه های اینسترومنت استاد این بحث ها هستند.
 

amir4924

عضو جدید
یه مختصری هم من بنویسم
ببینید هوای ابزار دقیق باید خشک و تمیز باشه.حدود 3 بار فشار داره (پالایشگاه).این هوا میاد روی کنترل ولو و به اندازه 3تا15 psi استانداردش هست.اون 3 بار فشار رینگ هستش.سیگنال کنترلی که آمپر هستش 4 تا 20 میلی آمپر میاد روی I To P کنترل ولو و تبدیل به فشار میشه.یعنی مثلن وقتی ترانسمیتر 4 میلی آمپر میفرسته،میاد روی کنترل ولو میشه 3 پی اس آی و شیر کامل باز یا بسته میشه (با توجه به ماهیت پروسسی شیر)
حالا شاید ولو آن آف باشه که باز هم اصلش فرقی نمی کنه.
این توضیم هم یک کمی کاملتر.بچه های اینسترومنت استاد این بحث ها هستند.

با سلام
مهندس یه سوال
دیدم که در برخب از PIT ها فشار به mA نشون داده میشه که همونیه که به برد فرستاده میشه (که در واقع باید اصلاح بشه)و عملا در سایت کاربرد نداره و مربوط به ولو هم نیست ،به عنوان مثال مربوط به فشار جریان خروجی یک پمپه.آیا ما می تونیم با یک رابطه ریاضی به فشار بر حسب بار تبدیل کنیم؟با توجه به این مطلب که ما محدودیت فشار 3 تا 15 را در جریان نداریم
 

vessel

عضو جدید
با سلام
مهندس یه سوال
دیدم که در برخب از PIT ها فشار به mA نشون داده میشه که همونیه که به برد فرستاده میشه (که در واقع باید اصلاح بشه)و عملا در سایت کاربرد نداره و مربوط به ولو هم نیست ،به عنوان مثال مربوط به فشار جریان خروجی یک پمپه.آیا ما می تونیم با یک رابطه ریاضی به فشار بر حسب بار تبدیل کنیم؟با توجه به این مطلب که ما محدودیت فشار 3 تا 15 را در جریان نداریم

هر ترانسمیتر نسبت به محل استفاده دارای یک رنج بوده و با همان رنج کالیبره میشود. فرض کنید شرایط فشاری شما بین 0 تا 100 بار نوسان داشته باشد ، در زمان کالیبراسیون برای ترانسمیتر تعریف میشود که 0% تا 100% سیگنال ارسالی از ترانسمیتر منظور 0 تا 100 بار است مثلا اگر ترانسمیتر 4ma بفرستد منظور 0% یا همان 0 بار بوده ، اگر 20ma بفرستد منظور 100% یا همان 100 بار بوده یا اگر 12ma بفرستد منظور 50% یا همان 50 بار میباشد . تمامی ترانسمیتر هابه اینصورت کالیبره میشوند و هرچه رنج کاری ترانسمیتر باشد 0تا صد ان متناسب با 0 تا صد سیگنال ارسالی میباشد.
 

karimi912

عضو جدید
دوستان کسی در مورد سیستم سیل کردن (Sealing) پمپها و کمپرسورها مطلبی داره بذاره ممنون میشم
 

aipco

عضو
با سلام
مهندس یه سوال
دیدم که در برخب از PIT ها فشار به mA نشون داده میشه که همونیه که به برد فرستاده میشه (که در واقع باید اصلاح بشه)و عملا در سایت کاربرد نداره و مربوط به ولو هم نیست ،به عنوان مثال مربوط به فشار جریان خروجی یک پمپه.آیا ما می تونیم با یک رابطه ریاضی به فشار بر حسب بار تبدیل کنیم؟با توجه به این مطلب که ما محدودیت فشار 3 تا 15 را در جریان نداریم
همونطور که دوستمون توضیح دادند توی سایت درصدی نشون میده که میشه سریع بطور تقریبی مقدار واقعی رو با توجه به رنج تجهیز فهمید اما اخیرن در سیستمهای جدید دیگه همونی که روی برد دیده میشه روی نمایشگر سایت هم قابل مشاهده است و جورایی سیستم باز هم ساده تر از قبل شده.نمونه های قدیمی ترانسمیتر هیچ مانیتوری توی سایت نداشتند و کنارشون یه گیج ساده آنالوگ نصب میشد
 

peiman66

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
یه سوال دارم.
k.o.D برای حذف ذرات مایع در جریانات دوفازی که مقدار مایع خیلی کمتر از گاز هست به کار میره.steam trap هم همین وظیفه رو داره.فرق کاربردشون چیه و کجاس و چرا؟
 

a_rudi

کاربر فعال مهندسی شیمی ,
کاربر ممتاز
یه سوال دارم.
k.o.D برای حذف ذرات مایع در جریانات دوفازی که مقدار مایع خیلی کمتر از گاز هست به کار میره.steam trap هم همین وظیفه رو داره.فرق کاربردشون چیه و کجاس و چرا؟

سلام
درامهاي جداسازي ذرات مايع از گاز زماني به کار ميرن که بايستي مايعات از گاز جدا بشن و دما هم پايينه بدين ترتيب همه مخلوط از درون درام عبور داده ميشه و به واسطه کاهش سرعت ذرات مايع در پايين جمع ميشود و در نهايت از مسير خروجي زيرين خارج ميشن

اما استيم ترپ يا تله بخار زماني استفاده ميشه که مخلوط دوفازي با درصد خيلي خيلي کمي از مايع ( آب ) داريم که دماي آن بالاست و مقدار زيادي از همين مايع دوباره تبخير ميشه و در فاز گاز قرار ميگيره، اگر همه مخلوط بخار و آب خيلي کم رو ، از داخل يک درام عبور بديم کاهش سرعت باعث افت قسمت زيادي از انرژي بخار ميشه که اصلا مطلوب نيست. تله بخار اون حجم مايع اندک رو گير ميندازه و طبق مکانيزم عمل خودش در فواصل کم زماني تخليه ميکنه به سيستم جمع آوري کاندنس .
 

darab64

عضو جدید
مقدار اکسیژن مورد نیاز برای هر کوره رو چگونه و با چه محاسباتی حساب میکنند؟
 
بالا