دل نامه یا نامه دل

[shamira]

عاشقت خواهم ماند..............بی آنكه بدانی


. دوستت خواهم داشت ........... بی آنكه بگویم


. درد دل خواهم گفت..............بی هیچ كلامی


. گوش خواهم داد .................بی هیچ سخنی


. در آغوشت خواهم گریست.........بی آنكه حس كنی

. در تو ذوب خواهم شد ............بی هیچ حرارتی


. این گونه شاید احساسم نمیرد .......

 

[shamira]

آن گاه که با توام
چو گلی هستم که گلبرگ های زندگی را شکوفا میکند
آن گاه که با توام
چون امواج دریا هستم
که توفنده و سر کش بر ساحل میکوبند .
آن گاه که با توام
گویی هر آنچه که زیباست ما را در بر گرفته است.
این ها تنها ذره ای ناچیز از احساس والای با تو بودن است .
شاید واژه ی عشق را ساخته اند
تا احساسی چنین عمیق و هزار سو را بیان کند.
اما باز هم این واژه کافی نیست
با این همه چون هنوز بهترین است
بگذار بگویم و باز بگویم که عاشقتم عاشقتم عاشقتم
وقتي مي گويم دوستت دارم
شايد تصور كني تنها چند واژه ي ساده را در كنار هم گذاشته ام
و جمله اي را بيان كرده ام
اما...
اين تنها يك جمله نيست !
دنياي لبريز از رويا هاي سبز و سرخ !
همين جمله كوتاه !
آري همين چند واژه خود كتابيست سر شار از معنا !
دوستت دارم يعني بي حضور تو زندگي برايم بي معناست
بي تو دنياي من به سردي مي گرايد و چشمانم بي فروغ ميگردد !
دوستت دارم يعني قلب من منزلگاه توست
و وجودم سرزميني كه تخت پادشاهي را تنها لايق تو مي دانم .
دوستت دارم

 

[shamira]

اگر دوست من هستی
کمکم کن از تو هجرت کنم
اگر عزیز منی
کمکم کن از تو شفا یابم
اگر می دانستم
که دوست داشتن خطر ناک است .. به تو دل نمی بستم
اگر می دانستم
که دریا عمیق است.. به دریا نمی زدم
اگر پایانم را می دانستم
هرگز شروع نمی کردم

 

[shamira]

دلتنگ تو هستم پس به من یاد بده
که دلتنگ تو نباشم
به من یاد بده
چگونه برکنم از بن، ریشه های عشق تو را
به من یاد بده
چگونه می میرد اشک در کاسه ی چشم
به من یاد بده چگونه دل می میرد
خودکشی می کنند شوق ها

 

[shamira]

من کوه شده ام و دیگر

به هیچ کس نمیرسم...

 

[MAHDI.VALVE]

دلتنگ تو هستم پس به من یاد بده
که دلتنگ تو نباشم
به من یاد بده
چگونه برکنم از بن، ریشه های عشق تو را
به من یاد بده
چگونه می میرد اشک در کاسه ی چشم
به من یاد بده چگونه دل می میرد
خودکشی می کنند شوق ها

 

[shamira]

بعد از مُردنم سرم را جدا کنید

بگذارید روی شانه ام .

شانه ای که سر می خواست

سری که شانه می خواست

هر دو را برسانید به آرزوشان
......................................

 

[shamira]

گفتی : نفرین میکنی ؟
گفتم : نه ، اما از خدا میخوام
هیچکس ، اندازه من دوستت نداشته باشد . . .
.

 

[shamira]

دلم یک جای دنج میخواهد
آرام و بی تَنِش
جایی باید باشد غیر از این کنج تنهایی!
تا آدم گاهی آنجا آرام بگیرد
مثلا آغوش تو !
.

 

[shamira]

سخت ترین دو راهی ، دوراهی بین فراموش کردن و انتظار است
گاهی کامل فراموش میکنی و بعد میبینی که باید منتظر می ماندی
و گاهی
آنقدر منتظر میمانی تا وقتی که میفهمی زودتر از این ها باید فراموش میکردی . . .
.
.

 

[MAHDI.VALVE]

گفتی : نفرین میکنی ؟
گفتم : نه ، اما از خدا میخوام
هیچکس ، اندازه من دوستت نداشته باشد . . .
.

 

[امالیا]

نه هرگز نفرینت نمی کنم

فقط می خواهم آنقدر سرو شوم


که تو حتی نتوانی سایه مرا

در آغوشت بگیری !

 

[MAHDI.VALVE]

به دنبال ردی از بوسه ات ،

تمام مهر های مسجد را بوسیدم...

 

[MAHDI.VALVE]

دلتنگم، نه برای کسی از بی کسی؛
خسته ام، نه از تکاپو، از در به دری؛
نه دوستی، نه یادی، نه خاطره ی شیرینی؛

تنهایم، تنهاتر از آن سنگ کنار جاده

اما مشتاقم، مشتاق دیدار آن کس که صادقانه یادم کند ...!!

 

[naghmeirani]

يک وقت

اشتباهی مرا پاک نکنی!

هر وقت پاک‌کن دستت بود

بگو از روی کاغذت بروم کنار.


*عباس معروفی**

 

[MAHDI.VALVE]

دو دسته از مردان هستند که ....
به زندگی حقیقی باز نمیگردند.

مردانی که به "جنگ" رفته اند...
مردانی که طعم "عشق"را چشیده اند.!!

 

[MAHDI.VALVE]

يک وقت

اشتباهی مرا پاک نکنی!

هر وقت پاک‌کن دستت بود

بگو از روی کاغذت بروم کنار.


*عباس معروفی**

 

[MAHDI.VALVE]

بی احساس ترین افراد،

با احساسی ترین جملات ،

احساس آدم ها را به بازی می گیرند ...!!

 

[MAHDI.VALVE]

تیغ روزگار، شاهرگ
کلامم را چنان بریده؛که سکوتم بند نمی آید ...!!

 

[MAHDI.VALVE]

دل من با دل تو گره خورده...!

حال،هر چقدر فاصله زیاد تر شود...



این گره نیز کورتر خواهد شد ...!!!

 

[MAHDI.VALVE]

دلى که اندوه دارد

نیاز به شانه دارد نه نصیحت…

کاش همه این را مى فهمیدند….!​

 

[MAHDI.VALVE]

خدایا....

در میان قرانت،جای سوره ای به نام "عشق "خالیست!!!

هنگامی که میگوید:

قسم به عشق ؛آنجا که دلت را میشکنند....


و تو جز معبود خود، سرپناهی نمیابی ...!!!

 

[mani24]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]خیلی زیبا بود...​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]زیبایی اش در همان لحظه اول تمام وجودم را تسخیر کرد...​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آنقدر زیبا بود که دلم نمی خواست حتی لحظه ای چشم از چشم هایش بردارم...​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]چشم هایش آیینه زندگی بود...​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]سرشار از صداقت و یکرنگی...​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]احساس می کردم که او لیاقت به دست آوردن همه چیز را دارد...​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]احساس می کردم تمام دنیا و کائنات فقط به خاطر او در حال​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]گردش و تکاپو هستند....​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]روح بزرگ و خدایی اش آنقدر زیبا و خواستنی بود که نه تنها من،​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بلکه همه اطرافیان را به سوی خویش جذب می کرد...​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]فقط کافی بود لبخند بزند...​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اگر به خودش ایمان پیدا می کرد،​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]می توانست حتی کوه ها را هم جابجا کند...​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]در مقابل ایمان و اراده او هر کاری شدنی بود...​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]همه جنبه های او برایم دوست داشتنی بود...​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آنقدر در کنار او بودن برایم لذت بخش بود که تمام غم و غصه هایم را​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]فراموش می کردم...​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]در مقابل روح ملکوتی او حتی غم ها و غصه های بزرگ هم می توانست​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]مثل یک امتحان کوچک و ساده زندگی باشد...​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اصلا ارزش او بیش از این بود که لحظه هایش را با ناراحتی های عادی​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]روزمره ام غم انگیز کنم...​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آغوش گرم و مهربان او می توانست پناه همه اطرافیان باشد...​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]روح یگانه و خلاق و بی انتهای او در قالب جسمی دوست داشتنی​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]در این دنیا نمایان شده بود...​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]به نظر من او ارزشمندترین کسی است که هر روز در آیینه نصب شده​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]به دیوار اتاقم می بینم...​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آخر من عاشق کسی هستم که هر موقع در آیینه نگاه می کنم​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]با چشم هایش به من سلام می کند...​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دوستت دارم ای فرشته زمینی... دوستت دارم...​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اگر عاشق نیستی،​

[/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]پ[FONT=arial, helvetica, sans-serif]س که هستی؟!​

[/FONT][/FONT]​

​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]لااقل عاشق خودت باش​

[/FONT]​

​

 

[آیدا..]

هر وقت دلت گرفت سکوت کن.اینروزها کسی معنی دلتنگی را نمی فهمد!

 

[mani24]

من و تو ميدانيم کز پي هر تقدير ...

حکمتي مي آيد ، من و فرسايش دل ،

تو و تصميم و مکان ،

ما و تقدير و زمان ،

چه شود آخر دلتنگيها !

خدا مي داند

!!!

 

[mani24]

هر وقت دلت گرفت سکوت کن.اینروزها کسی معنی دلتنگی را نمی فهمد!

بعضی وقت ها ..

چنان کیشت میکنند...

که سالهای سال مـــــــــــــات می مانی!!!

 

[آیدا..]

می بینـــی

میـــان ایـــن واژه هـــا

چگونه با تو زیسته ام ؟

کـــاش می آمـــدی

ایـــن زندگـــی کاغـــذی را

مچـــاله می کـــردی

دستـــم را می گـــرفتـــی

مـــرا در آغـــوشت می فشـــردی

تــــــــــــو

چــشـــم هـــایت را می بستـــی

مـــن

پیشـــانیت را می بـــوسیـــدم

می رفتـــیم

تا آخـــر دنیـــا حـــرف می زدیـــم

 

[آیدا..]

خیلی مواظب باش!!
اگه با شنیدن صداش دلت لرزید...
اگه با بدی هاش فرار نکردی و موندی...
دیگه تمومه...!!
اون شده همه ی دنیات

 

[آیدا..]

"من"
مرا که میشناسی؟!
خودمم...
کسی شبیه هیچکس!
کمی که لابه لای نوشته هایم بگردی پیدایم میکنی...
شبیه شعرهایم هستم،
شاد، گاهی غمگین، مهربان، صبور، کمی هم بهانه گیر
اگر نوشته هایم را بیابی منم همان حوالی ام...
شبیه باران پاییزی؛
از فاصله ها دور
و به عشق نزدیک..

 

[mani24]

حســــرتـــ

يعنـــــی شانه هایتــــ دوشــ به دوشمـ باشـــد . . .

امــا

نتوانم از دلتنگـــی به آنــها پنـــاه ببرم ...