mohammad.md
عضو جدید
حتما بچه ها همه واسه هم دعا کنین منم یادتون نره
یادمه سال اول استاتیک با مهندس امیدوار داشتیم بچه ها شریف باید بشناسن با اون لحن اروم و خواب اور من هیچی یاد نگرفته بودم هیچیم نخونده بودم لیله الرغائب بود رفتم مسجد دوستم نیومد که بخونه آخر من پاس شدم دوستم افتاد... خلاصه ارادتی دارم به این شب
منظورتون از مسجد همون نمازخونه دانشگاتونه.خاطراتي داشتيم اونجا مخصوصا شباي امتحان درسته من شهر خودم قبول شدم ولي شباي امتحان ميرفتيم تو نمازخونه دانشگاه شب و روز روزو شب ميكرديم شده بوديم مثل زاهدا.