مشاعرۀ سنّتی
- شروع کننده موضوع Matrix
- تاریخ شروع
نازنينا ما به ناز تو جواني داده ايم
ديگر اكنون با جوانان ناز كن با ما چرا
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود
یقه را آنقدر تنگ بافته ای
که بغض هایم را نمی توانم...
فرو بدهم.....
مسکین خرکی ارزوی دم کرد / نایافته دم دو گوش گم کرد.
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم......در میان لاله و گل آشیانی داشتم
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند......آیا بود که گوشه ی چشمی به ما کنند
همه خوشدل آنکه مطرب بزند به تار چنگی......من از آن خوشم که چنگی بزند به تار مویی
یكی می پرسد : اندوه تو از چیست ؟
سبب ساز سكوت مبهمت كیست ؟
سبب ساز سكوت مبهمت كیست ؟
تمنای وصالت نیست عشق من مگیر از من...به دردت خو گرفتم نیستم در بند درمانت
تن اگر بیمار شد بر سر میاریدم طبیب
ای عزیزان کار تن سهل است ،فکر دل کنید
ای عزیزان کار تن سهل است ،فکر دل کنید
در انتظار تو چشمم سپید گشت و غمی نیست.....اگر قبول تو افتد فدای چشم سیاهت
تا آمدی اندر برم شد کفر و ایمان چاکرم
ای دیدن تو دین من وی روی تو ایمان من
ای دیدن تو دین من وی روی تو ایمان من
دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من
سرو خرامان منی ای رونق بستان من
سرو خرامان منی ای رونق بستان من
نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد......که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد
یک شب کمند گیسوی ابریشمین بتاب.....ای ماه اگر ز چاه به در می کشانیم
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
|
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |