گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

malina

عضو جدید
کاربر ممتاز
هیییییی.....مام دلمون خوشه دانشگاه میریم!!!
بعد 2ماه که از امتحانا گذشته هنوز درست سر 2تا کلاس نرفتم....تشکیل نمیشه!!!
فکر کنم پیچش بمونه واسه بیستم به بعد
:D
دیگه از الان باید برین تو فکرش و هماهنگیای لازم رو انجام بدبن که یهویی نیاید دیگه:D..یادش بخیر
 

arnak

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام بر تمامی دوستان عزیز و بامحبت تالار
میبینم که تالار داره بوی همیشگیشو میگیره...:smile:
 

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
آره خدایی. چاکرتم هستم
یادته عکس آواتارم چی بود؟
میخوای دوباره بذارمش؟ جفتمونو درجا اخراج کنند؟

نه بابا پی شر می گردی:biggrin:

هیییییی.....مام دلمون خوشه دانشگاه میریم!!!
بعد 2ماه که از امتحانا گذشته هنوز درست سر 2تا کلاس نرفتم....تشکیل نمیشه!!!
فکر کنم پیچش بمونه واسه بیستم به بعد
:D

اره دقیقا همینه استادا قبل عید خیلی بی انگیزه درس میدن ولی بعد از عید تند تند درس میدن ادمو بیچاره میکنن
 

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
همین 4 شنبه تهشه.........
در بدترین شرایط ممکن تا شنبه میرم:biggrin:

:biggrin: ایولا خوشم اومد

دیگه از الان باید برین تو فکرش و هماهنگیای لازم رو انجام بدبن که یهویی نیاید دیگه:D..یادش بخیر
:biggrin:........
سلام بر تمامی دوستان عزیز و بامحبت تالار
میبینم که تالار داره بوی همیشگیشو میگیره...:smile:

سلام داش میلاد گل گلاب بدو بیا که قلیونو اتیش کردم:دی
 

malina

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام بر تمامی دوستان عزیز و بامحبت تالار
میبینم که تالار داره بوی همیشگیشو میگیره...:smile:
سلااااااااااااام
بوی جوراب کیه بلند شه!:biggrin:
بابا ایتجا تالاره درنیارید اون کفشاتونو:razz:
 

malina

عضو جدید
کاربر ممتاز
بچه ها داریم کم کم نزدیک میشیم به عیددددددددد وای بهترین ماه سال
آرهههههههههه
 

*سهیلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیگه از الان باید برین تو فکرش و هماهنگیای لازم رو انجام بدبن که یهویی نیاید دیگه:D..یادش بخیر
گفتی یادش بخیر یاد دبیرستان افتادم:(

سلام بر تمامی دوستان عزیز و بامحبت تالار
میبینم که تالار داره بوی همیشگیشو میگیره...:smile:
سلام سلام!

نه بابا پی شر می گردی:biggrin:



اره دقیقا همینه استادا قبل عید خیلی بی انگیزه درس میدن ولی بعد از عید تند تند درس میدن ادمو بیچاره میکنن
نه آقا شهرام این استادای ما اگه 15 صفحه ام جزوه بگن از تو همون سوال میدن.....نمونه ی کامل دانشگاه آزاد(به کسی نگید البته:D)
 

arnak

عضو جدید
کاربر ممتاز
:biggrin: ایولا خوشم اومد


:biggrin:........


سلام داش میلاد گل گلاب بدو بیا که قلیونو اتیش کردم:دی
سلام داش شهرام؛ بده بیاد که خماره خمارم
سلااااااااااااام
بوی جوراب کیه بلند شه!:biggrin:
بابا ایتجا تالاره درنیارید اون کفشاتونو:razz:
سلام مریم خانوم
غیر از بوی باقالی داره بوی صفای همیشگیشم میاد
 

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
سعیدددددددددددددددد کجا رفتی پس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

می گم از بس سوسن خانم ازت کار کشیده دیگه نای حرف زدنم نمونده برات:دی
:D:biggrin:
 

Mohsen 89

مدیر تالار فیزیک
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام بر تمامی دوستان عزیز و بامحبت تالار
میبینم که تالار داره بوی همیشگیشو میگیره...:smile:
سلام داداش میلاد..........
شبت بخیر...........
خوبی؟
این شد یه حرفی;)
البته اگه اون خودشیرینا به خاطر مثبت گرفتن نرن:razz:
چوب خوردن ما از خودشیرینی نیست
یدونه داشتیم که اونم درست شد و البته این ترم مفقودالاثر شده
مشکلات ما از بی اعتمادیه..........
خودم یه روز خواستم با بچه هامون هماهنگ کنم دیدم همه مرددن بیخیال شدم.......
اما در هر صورت از این هفته میشیم پیچ خودکار:biggrin:
 

*GLADIATOR*

عضو جدید
سلام بر تمامی دوستان عزیز و بامحبت تالار
میبینم که تالار داره بوی همیشگیشو میگیره...:smile:

سلام :gol:
یه چند روزی اینجا سوت و کور بود هر چی می اومدیم و میرفتیم کفتر چایی هم پر نمیزد.
فکر کنم پا قدم رفیق شهرام باشه که خیلی شیفتشه. دمشون آتیش امشب اینجا یه حالی گرفت هرچند نیاز به یه خونه تکونی اساسی داره
شهرام دوس دارم شمشیر بکشم. یه دو دقیقه که آروم میشینم احساس میکنم یه چیزی ازم کم شده. نکشم؟ حاضره ها!!!!
 

panjareh_hossein

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام :gol:
یه چند روزی اینجا سوت و کور بود هر چی می اومدیم و میرفتیم کفتر چایی هم پر نمیزد.
فکر کنم پا قدم رفیق شهرام باشه که خیلی شیفتشه. دمشون آتیش امشب اینجا یه حالی گرفت هرچند نیاز به یه خونه تکونی اساسی داره
شهرام دوس دارم شمشیر بکشم. یه دو دقیقه که آروم میشینم احساس میکنم یه چیزی ازم کم شده. نکشم؟ حاضره ها!!!!
گلادیاتور بیخودی نمیکشت
 

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام :gol:
یه چند روزی اینجا سوت و کور بود هر چی می اومدیم و میرفتیم کفتر چایی هم پر نمیزد.
فکر کنم پا قدم رفیق شهرام باشه که خیلی شیفتشه. دمشون آتیش امشب اینجا یه حالی گرفت هرچند نیاز به یه خونه تکونی اساسی داره
شهرام دوس دارم شمشیر بکشم. یه دو دقیقه که آروم میشینم احساس میکنم یه چیزی ازم کم شده. نکشم؟ حاضره ها!!!!

اره والا منم اومدم دیدم خیلی سوت و کور شده تالارمون
اره پا قدم محمود بود

بابا بیخیال این شمشیر و خنجر باش
یه دو دقیقه نمی توی ساکت بشینی؟
اگه دیگه اوردمت مهمونی بذار بریم خونه پوستتو می کنم حالا هی اتیش بسوزون
:biggrin:
 

malina

عضو جدید
کاربر ممتاز
گفتی یادش بخیر یاد دبیرستان افتادم:(
دبیرستان هم دنیایی بود برای خودش
تو هیچ دورانی به اندازه دوران دبیرستانم از ته دل نخندیدم:D
زنگای تفرح کارمون زدن و رقصیدن بود.:Dشما هم میرقصیدین؟:redface:
یه هفته قبل عید نمیرفتیم دیگه.بعدش شانس بچه زرنگ بودیم مدیره اولین نفر زنگ میزد خونه ما که پاشو بیا:razz:
یاد اون روزا بخیر
 

Mohsen 89

مدیر تالار فیزیک
مدیر تالار
کاربر ممتاز
:biggrin: ایولا خوشم اومد

چه کنیم دیگه.........

دوره ی کارآموزی تو کارخونه ی پیچ سازی برام مفید بوده
:biggrin:
:biggrin:........


سلام داش میلاد گل گلاب بدو بیا که قلیونو اتیش کردم:دی
این یکیو منم هستم:دی
یه دوسیب هم برا من بذارین کنار:biggrin:
 

*سهیلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام داداش میلاد..........
شبت بخیر...........
خوبی؟

چوب خوردن ما از خودشیرینی نیست
یدونه داشتیم که اونم درست شد و البته این ترم مفقودالاثر شده
مشکلات ما از بی اعتمادیه..........
خودم یه روز خواستم با بچه هامون هماهنگ کنم دیدم همه مرددن بیخیال شدم.......
اما در هر صورت از این هفته میشیم پیچ خودکار:biggrin:
یادش بخیر ما تو دبیرستان تو یه برگه از همه امضا می گرفتیم بعد تهش فحش میذاشتیم!
مثلا:هر کس از بیستم به بعد به مدرسه بیاید تا آخر سال تحصیلی(.............)خطاب میشود!
:D
 

arnak

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام :gol:
یه چند روزی اینجا سوت و کور بود هر چی می اومدیم و میرفتیم کفتر چایی هم پر نمیزد.
فکر کنم پا قدم رفیق شهرام باشه که خیلی شیفتشه. دمشون آتیش امشب اینجا یه حالی گرفت هرچند نیاز به یه خونه تکونی اساسی داره
شهرام دوس دارم شمشیر بکشم. یه دو دقیقه که آروم میشینم احساس میکنم یه چیزی ازم کم شده. نکشم؟ حاضره ها!!!!
سلام ...... اااااااااا اسمت حمید بود دیگه !!!!؟؟:redface:
 

panjareh_hossein

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دبیرستان هم دنیایی بود برای خودش
تو هیچ دورانی به اندازه دوران دبیرستانم از ته دل نخندیدم:D
زنگای تفرح کارمون زدن و رقصیدن بود.:Dشما هم میرقصیدین؟:redface:
یه هفته قبل عید نمیرفتیم دیگه.بعدش شانس بچه زرنگ بودیم مدیره اولین نفر زنگ میزد خونه ما که پاشو بیا:razz:
یاد اون روزا بخیر
ما کلا فوتبال بازی میکریم و تا روزای اخر به زور از مدرسه ما رو مینداختن بیرون
 

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
دبیرستان هم دنیایی بود برای خودش
تو هیچ دورانی به اندازه دوران دبیرستانم از ته دل نخندیدم:D
زنگای تفرح کارمون زدن و رقصیدن بود.:Dشما هم میرقصیدین؟:redface:
یه هفته قبل عید نمیرفتیم دیگه.بعدش شانس بچه زرنگ بودیم مدیره اولین نفر زنگ میزد خونه ما که پاشو بیا:razz:
یاد اون روزا بخیر

خوبه والا چشمم روشن
می رفتید تحصیل علم یا تمرین حرکات موزون
:biggrin:
 

panjareh_hossein

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یادش بخیر ما تو دبیرستان تو یه برگه از همه امضا می گرفتیم بعد تهش فحش میذاشتیم!
مثلا:هر کس از بیستم به بعد به مدرسه بیاید تا آخر سال تحصیلی(.............)خطاب میشود!
:D
دخترای اینجا هم واسه خودشون خلافی بودناااااااااا
 

malina

عضو جدید
کاربر ممتاز
چوب خوردن ما از خودشیرینی نیست
یدونه داشتیم که اونم درست شد و البته این ترم مفقودالاثر شده
مشکلات ما از بی اعتمادیه..........
خودم یه روز خواستم با بچه هامون هماهنگ کنم دیدم همه مرددن بیخیال شدم.......
اما در هر صورت از این هفته میشیم پیچ خودکار:biggrin:
هرکی خواسن مقاومت کنه باهاش برخورد شدید کنید.آخه یعنی که چه!؟:razz:
 

panjareh_hossein

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بچه ها فکر میکنید گلادیاتور چیکار میکرد .............؟؟؟؟؟؟؟؟وای همون دم در مدرسه همه رو با شمشیر دوتیکه میکرد کلا دیگه بعد عید تا اخر مدرسه رو تعطیل میکرد
 

malina

عضو جدید
کاربر ممتاز
یادش بخیر ما تو دبیرستان تو یه برگه از همه امضا می گرفتیم بعد تهش فحش میذاشتیم!
مثلا:هر کس از بیستم به بعد به مدرسه بیاید تا آخر سال تحصیلی(.............)خطاب میشود!
:D
چه باحال:biggrin:
ما به بچه مظلوما زور میگفتیم.اونا هم از ترس ما نمیومدن.ولی آخر سر خودمون به زور میومدیم مینشستیم:D
ما کلا فوتبال بازی میکریم و تا روزای اخر به زور از مدرسه ما رو مینداختن بیرون
:biggrin:

خوبه والا چشمم روشن
می رفتید تحصیل علم یا تمرین حرکات موزون
:biggrin:
باورت نمیشه چقدر میخندیدیم و خوش میگذروندیم
میرفتیم رو میزا و میرقصیدیم
وااااای یادش میفتم غش میرم:biggrin:
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آورده اند که:
روزی شیخ و مریدان به مترو وارد شدندی به گونه ای که ازدحام از حد ترخص فارق !
مریدی گفت: یا شیخ ما را در مترو حکمتی ده!
شیخ بگفت: از پدرم ابوالشیخ نقل است که مترو مکان شیث رضایی خیزی است! موقع هجوم!
و مریدان جملکی شیهه ای زدند بس جانکاه و سرتا سر طریق شوش تا تجریش را چهار نعل تاختند !!
 
بالا