مشاعرۀ سنّتی

[IT Engineer2]

دوش گیسوی تورا ریخته دیدم بر دوش......خاطر آشفته ام امشب ز پریشانی دوش

شقایق درد من یکی دو تا نیست
آخه درد من از بیگانه ها نیست
یکی خشکیده خون من تو دستاش
که حتی یک نفس از من جدا نیست

 

[*سهیلا*]

شقایق درد من یکی دو تا نیست
آخه درد من از بیگانه ها نیست/
یکی خشکیده خون من تو دستاش
که حتی یک نفس از من جدا نیست

تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس.......ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک

 

[IT Engineer2]

تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس.......ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک

کَس را پس پرده قضا راه نشد / و از سر قدر هیچ کس اگاه نشد

 

[fa_arch]

تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس.......ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک

کاش هستی را به ما هرگز نمی دادی
یا چو دادی,هستی ما هستی ما بود
می چشیدیم این شراب ارغوانی را
نیستی,آنگه ,خمار مستی ما بود

 

[*سهیلا*]

ا

کَس را پس پرده قضا راه نشد / و از سر قدر هیچ کس اگاه نشد

دوش وقت سحر از قصه نجاتم دادند.....وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

 

[IT Engineer2]

ا
دوش وقت سحر از قصه نجاتم دادند.....وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

دود اگر بالا نشیند کسر شأن شعله نیست / جای چشم ابرو نگیرد گرچه او بالاتر است

 

[fa_arch]

کَس را پس پرده قضا راه نشد / و از سر قدر هیچ کس اگاه نشد

در ترازوی تو ناگه جستجو کردن
در کتابی,یا که خوابی خود نمی دانم
نقشی از آن بارگاه کبریا دیدم
تو به کار داوری مشغول و صد افسوس....

 

[*سهیلا*]

دود اگر بالا نشیند کسر شأن شعله نیست / جای چشم ابرو نگیرد گرچه او بالاتر است

تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق.......هردم آید غمی از نو به مبارکبادم

 

[LE!L@]

تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق.......هردم آید غمی از نو به مبارکبادم

میازار موری که دانه کش است، که جان دارد و جان شیرین خوش است

 

[IT Engineer2]

در ترازوی تو ناگه جستجو کردن
در کتابی,یا که خوابی خود نمی دانم
نقشی از آن بارگاه کبریا دیدم
تو به کار داوری مشغول و صد افسوس....

سرو چمان من چرا میل چمن نمی​کند /همدم گل نمی​شود یاد سمن نمی​کند

تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق.......هردم آید غمی از نو به مبارکبادم

مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد/ قضای آسمانست این و دیگرگون نخواهد شد

 

[fa_arch]

تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق.......هردم آید غمی از نو به مبارکبادم

مرمرین پله آن غرفه عاج
ای دریغا که ز ما بس دور است
لحظه ها را دریاب
چشم فردا کور است

 

[*سهیلا*]

سرو چمان من چرا میل چمن نمی​کند /همدم گل نمی​شود یاد سمن نمی​کند

مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد/ قضای آسمانست این و دیگرگون نخواهد شد

در نهانخانه ی عشرت صنمی خوش دارم......کز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم

 

[*سهیلا*]

مرمرین پله آن غرفه عاج
ای دریغا که ز ما بس دور است
لحظه ها را دریاب
چشم فردا کور است

تو که یک گوشه ی چشمت غم عالم ببرد.....حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد

 

[LE!L@]

تو که یک گوشه ی چشمت غم عالم ببرد.....حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند، گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند.

 

[IT Engineer2]

تو که یک گوشه ی چشمت غم عالم ببرد.....حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد

دست از طلب ندارم تا کام من برآید/ یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید

 

[*سهیلا*]

دست از طلب ندارم تا کام من برآید/ یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید

دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو.....که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم

 

[fa_arch]

دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو.....که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم

ما ز یاران چشم یاری داشتیم/خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم

 

[IT Engineer2]

دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو.....که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم

مشکلی دارم ز دانشمند مجلس باز پرس/توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند

 

[IT Engineer2]

ما ز یاران چشم یاری داشتیم/خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم

من نگوئم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغیو دلم شاد کنید

 

[Maenad]

من نگوئم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغیو دلم شاد کنید

دل به رغبت میسپارد جان به چشم مست یار
گرچه هشیاران ندادند اختیار خود به کس...

 

[MASOUD.S]

سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی چه خیالها گذر کرد و گذر نکرد خوابی

از تصنیف های استاد شجریان

 

[Maenad]

سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی چه خیالها گذر کرد و گذر نکرد خوابی

از تصنیف های استاد شجریان

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود...

 

[MASOUD.S]

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود...

دین و دل بردند و قصد جان کنند /الغایث از جور خوبان الغیاث

 

[Maenad]

دین و دل بردند و قصد جان کنند /الغایث از جور خوبان الغیاث

ثریا را نشان ما ندادند
ببینیم تا کجا پارسی تواند...؟
(اشاره به جمله ای که:علم گر در ثریا باشد مردانی از پارس بدان دست خواهند یافت...)

 

[MASOUD.S]

ثریا را نشان ما ندادند
ببینیم تا کجا پارسی تواند...؟
(اشاره به جمله ای که:علم گر در ثریا باشد مردانی از پارس بدان دست خواهند یافت...)

این الان شعر یود؟

دوش دیدم که ملائک در می خانه زدند /گل آدم بسرشتندو به پیمانه زدند

 

[Maenad]

این الان شعر یود؟

دوش دیدم که ملائک در می خانه زدند /گل آدم بسرشتندو به پیمانه زدند

خب خیلی سخت بود ث!!!
مهم نیته...
دوش رفتم به در میکده خواب آلوده
خرقه تر دامن و سجاده شراب آلوده...

 

[*سهیلا*]

این الان شعر یود؟

دوش دیدم که ملائک در می خانه زدند /گل آدم بسرشتندو به پیمانه زدند

دوش گیسوی تورا ریخته دیدم بر دوش....خاطر آشفته ام امشب ز پریشانی دوش

 

[MASOUD.S]

خب خیلی سخت بود ث!!!
مهم نیته...
دوش رفتم به در میکده خواب آلوده
خرقه تر دامن و سجاده شراب آلوده...

یه شعر از کتاب فارسی سال دوم دبیرستان توش "ث" بود یادمه اینجا نمی گم تاخودت فک کنی!

هنگام تنگ دستی در عیش کوش و مستی/کین کیمای هستی قارون کند گدا را

 

[Maenad]

یه شعر از کتاب فارسی سال دوم دبیرستان توش "ث" بود یادمه اینجا نمی گم تاخودت فک کنی!

هنگام تنگ دستی در عیش کوش و مستی/کین کیمای هستی قارون کند گدا را

از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت
یک چند نیز خدمت معشوق و می کنم...

 

[MASOUD.S]

مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست/یا شب و روز به ز فکر توام کاری هست