مشاعرۀ سنّتی

khourshid

عضو جدید
دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنم
گفت کو زنجیر تا تدبیر این مجنون کنم
من
مقام خاک را
به توتیای نی از نماز ملکوت نوشته ام
تا به یاد آورم که از کجا آمده
چه کرده
و چرا آسمان را در خواب مومنان خسته
مرور می‌کنم.
 

IT Engineer2

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در ترازوی تو ناگه جستجو کردن
در کتابی,یا که خوابی خود نمی دانم
نقشی از آن بارگاه کبریا دیدم
تو به کار داوری مشغول و صد افسوس....
سرو چمان من چرا میل چمن نمی​کند /همدم گل نمی​شود یاد سمن نمی​کند

تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق.......هردم آید غمی از نو به مبارکبادم
مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد/ قضای آسمانست این و دیگرگون نخواهد شد
 

*سهیلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
سرو چمان من چرا میل چمن نمی​کند /همدم گل نمی​شود یاد سمن نمی​کند

مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد/ قضای آسمانست این و دیگرگون نخواهد شد
:surprised:
در نهانخانه ی عشرت صنمی خوش دارم......کز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم
 

MASOUD.S

عضو جدید
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی چه خیالها گذر کرد و گذر نکرد خوابی

از تصنیف های استاد شجریان
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا