مشاعرۀ سنّتی

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من عاشقی کردم تو اما "سرد" گفتی:

از برف اگر آدم بسازی دل ندارد!

باشد ولم کن باخودم تنها بمانم

دیوانه با دیوانه ها مشکل ندارد

دلبر که جان فرسود از او کام دلم نگشود از او//نومید نتوان بود از او باشد که دلداری کند
 

*نيروانا*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
:razz:
زان‌طرّه‌ی پرپیچ و خم‌سهل‌است اگر بینم ستم//از بند و زنجیرش چه غم هرکس که عیّاری کند
درورطه ای از عشق وعقل افتاده بودم
چون عشق ِتو در ظرف ِعقلم جا نمی شد

می خواستم ناگفته هایم را بگویم
یا بغض می آمد سراغم یا نمی شد
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
درورطه ای از عشق وعقل افتاده بودم
چون عشق ِتو در ظرف ِعقلم جا نمی شد

می خواستم ناگفته هایم را بگویم
یا بغض می آمد سراغم یا نمی شد

در ازل داده‌ست ما را ساقی لعل لبت//جرعه جامی که من مدهوش آن جامم هنوز
 

*نيروانا*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
در ازل داده‌ست ما را ساقی لعل لبت//جرعه جامی که من مدهوش آن جامم هنوز
زینسان كه عشق در دلم امروز خانه ساخت


می‏بایدم به درد دل جاودانه ساخت


چون مرغ زخم خورده برون شد ز سینه دل


آن بال و پر شكسته كجا آشیانه ساخت؟
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زینسان كه عشق در دلم امروز خانه ساخت


می‏بایدم به درد دل جاودانه ساخت


چون مرغ زخم خورده برون شد ز سینه دل


آن بال و پر شكسته كجا آشیانه ساخت؟


مشاعره مشکوکیست!!
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف//مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی
 

*نيروانا*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
وز هیچ کسی نیز دو گوشم نشنود//کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود
دل بردی از من به یغما، ای ترک غارتگر من

دیدی چه آوردی ای دوست، از دست دل بر سر من



عشق تو در دل نهان شد، دل زار و تن، ناتوان شد

رفتی چو تیر و کمان شد، از بار غم پیکر من



می‌سوزم از اشتیاقت، در آتشم از فراقت

کانون من، سینه من، سودای من، آذر من



دل در تف عشق افروخت، گردون لباس سیه دوخت

از آتش آه من سوخت، در آسمان اختر من
 

*نيروانا*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
لب باز مگیر یک زمان از لب جام//تا بستانی کام جهان از لب جام
من چه در وهم وجودم چه عدم دلتنگم
از عدم تا به وجود آمده ام دلتنگم

روح از افلاک و تن از خاک، در این ساغر پاک
از در آمیختن آمیختن شادی و غم دلتنگم
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من چه در وهم وجودم چه عدم دلتنگم
از عدم تا به وجود آمده ام دلتنگم

روح از افلاک و تن از خاک، در این ساغر پاک
از در آمیختن آمیختن شادی و غم دلتنگم

مرا تو گوش گرفتی همی‌کشی به کجا//بگو که در دل تو چیست چیست عزم تو را
 

کافر مقدس

عضو جدید
ویرانه به بومان بگذاریم چو بازانما بوم نه ایم از چه در این بوم رسیدیم(مولانا)
ما را چه به بدبختی لبنان و فلسطین؟!/ جایی که وطن یکسره در آه و فغان است... ای غره به همدردی غزه و لبنان/ این کرد و بلوچ است که در حسرت نان است
 

*سهیلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما را چه به بدبختی لبنان و فلسطین؟!/ جایی که وطن یکسره در آه و فغان است... ای غره به همدردی غزه و لبنان/ این کرد و بلوچ است که در حسرت نان است
تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد.......هر دلی از حلقه در ذکر یارب یاربست
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا