میروم
و دیگر پشت سَرَم را نگاه نمیکنم.
کنارِ جادّه
جا گذاشتهاَمْ چشمهایم را !
( رضا کاظمی )
و دیگر پشت سَرَم را نگاه نمیکنم.
کنارِ جادّه
جا گذاشتهاَمْ چشمهایم را !
( رضا کاظمی )
شبیه برگ پاییزی همیشه قسمت بادم ز تو دورم ولی هرگز نخواهی رفت از یادم . . . .
و تو نمیدانی که تنهایی بهترین گوش شنواست که هیچگاه کلامت را قطع نمیکندهي مگه تنهايي گفتوگو داره؟؟؟
ولي وقتي تنها نيستي حرفي برا گفتن نداريراست میگی وقتی گفتگو میکنی تنها نمیشی
باهات موافقم اما سخته حس كني تنها كسي كه به حرفت گوش ميكنه هيچكسهو تو نمیدانی که تنهایی بهترین گوش شنواست که هیچگاه کلامت را قطع نمیکند
دلت را نمیشکند ورازت را برملا نیکند
من نیز فقط با او گفتگو میکنم
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
پس از آن غروب رفتن اولین طلوع من باش(من از خلوت و تنهایی میترسم) | ادبیات | 122 | ||
کوچه های تنهایی | ادبیات | 6181 | ||
((**++ تشکر از تنهایی کاربری که شایسته تشکر است ++**)) | ادبیات | 52 |