وااااااای دیدم اینا چه میکنن با ذهنه بچه های معصومچشم
دوستان توي گوگل عبارت pragnant barbie رو سرچ كنين
الان متوجه شدم يه باربي در حال زايمان هم ساختن كه توي سرچ اومد عكسش
واقعا عجيبه برام![]()
وااااااای دیدم اینا چه میکنن با ذهنه بچه های معصومچشم
دوستان توي گوگل عبارت pragnant barbie رو سرچ كنين
الان متوجه شدم يه باربي در حال زايمان هم ساختن كه توي سرچ اومد عكسش
واقعا عجيبه برام![]()
ایضا...جالب بود![]()
اره
سرچ كن حالت بهم مي خوره
واقعا چي فكر ميكنن اينا ؟
درسته که طراحاش نماز نمیخونن ولی روی مبل که میشینن وزانو روی مبل خم میشه پس ربطی نداره.
دیگه باربی بخوای یا نخوای داره از فروشگاه ها جمع میشه چون ذهن بچه ها را منحرف میکنه شاید باربی زبون دراورده وبه بچه ها گفته دروغ بگید مسخره کنید توهمت بزنید .نمیدونیم والااز این خارجی ها هرتوطئه ای که بگی بر میاد
![]()
درسته که طراحاش نماز نمیخونن ولی روی مبل که میشینن وزانو روی مبل خم میشه پس ربطی نداره.
دیگه باربی بخوای یا نخوای داره از فروشگاه ها جمع میشه چون ذهن بچه ها را منحرف میکنه شاید باربی زبون دراورده وبه بچه ها گفته دروغ بگید مسخره کنید توهمت بزنید .نمیدونیم والااز این خارجی ها هرتوطئه ای که بگی بر میاد
![]()
چه پیشنهاد خوبیفکر کنم الان دیگه همه می دونند "باربی" یکی از سلاح های موثر تهاجم فرهنگی استعمار برای کودکان و حتی بزرگسالانه که خیلی از اهداف خودش رو با این اسلحه پیش می بره که فقط یک نمونه اش الگوسازی در ناخودآگاه ذهن کودکان ماست.دیروز وقتی خاطره ای رو درین باره می خوندم از تدبیر ساده اما موثر یک مادر خردمند و مومن غرق شعف شدم که چطور یک تهدید به نام باربی رو برای فرزند خودش تبدیل به یک فرصت کردند.
خاطره رو با هم بخونیم:
عروسک باربی رو وقتی کلاس سوم بودم شناختم...
دست و پاش ۹۰درجه کج و راست میشد و انگشتای ظریفی داشت..
و این برای من که عاشق چیزهای کوچولو و ظریف (مث خونه کوچیک،ماشین کوچیک) بودم رویا بود...
خونه یکی از دخترهای افه ای فامیل بودیم
که برای آب کردن دل من ، کمد باربی هاشو بهم نشون داد...
باباش وقتی سفرهای دریایی میرفت یکی از اینا رو براش می آورد... عید اون سال مامانم بعد از اصرار فراوان برام یکی از اونا رو با تمام وسایلش خرید.... اون سال من به تکلیف رسیده بودم و باربی من لباس درست و حسابی نداشت....مامانم قاطیِ بازی کردن من میشد و میگفت آخه اینکه اینطوری نمیتونه بره بیرون...
و براش یه شلوار و چادر نماز و یه چادر مشکی دوخت با مقنعه....
فکر میکنید چی شد؟
زانوهای باربی ام شکست....
چون با من نماز میخوند و من وقت تشهد برای اینکه روی دو زانو بشینه زانوهاشو تا ته خم میکردم...
و طبعا یک باربی آمریکایی عادتی به دو زانو چهار زانو نشستن نداره و اصلا خمی زانوهاش تا این حد طراحی نشده....
من بعد از اون ۵ -۶ تا باربی دیگه خریدم و همشون بعد از دو روز زانو نداشتند...
داشتم فک میکردم چقد تحت تاثیر این عروسک بودم؟
مامانم یه کاری کرد که من فک کنم بازیه
ناخناشو با هم کوتاه کردیم چون میرفت مدرسه
لاکاشو پاک کردیم...
موهاشو بافتیم
مث خودم چادر سرش کردم
و نماز جمعه هم میرفت...
مامانم خیلی ساده نذاشت من مث باربی بشم چون باربی مث من شد...
و این راه حل خوبی بود تا وفتی که جایگزینی براش پیدا میکرد..
بعد التحریر: این پست و نظراتتون رو برای مادرم قرائت کردم،فرمودند: شما یادت نیس...ولی من یادمه که با این باربیه و آقاشون و دو تا بچه هاش نماز جماعت تشکیل میدادی......
من چادرم را دوست دارم:
منبع
بسیار جالب بود و یکی از راههای مبارزه با غرب و دفاع از اسلام داشتن اینگونه مادران است
خدا رو شكر كه روي شما اثر نداشته ولي كلا روش به اين صورته كه بچه متوجه نمي شه و تربيتش به سمت و سويي كه مد نظرشونه مي ره!يه روشي توي بحث هاي سيستمي هست به نام قورباغه پخته كه بيان مي كنه اونقدر تغييرات آرام آرامه كه وقتي داره اعمال مي شه فرد مطلع نيست.من خودم بچه بودم باربی داشتم مامانم واسه تولدم خریده بود ولی اصلا نه فکر بی حجابیش نه فکر لباس بازش به ذهنم خطور نکرده بود حتی الانم که دارمش تا حالا به این مساله فکر نکردم الان گفتین یادم افتادبهش لاکم میزدم ولی خودم از دوم دبستان نماز میخوندم.فقط و فقط از کفشای پاشنه بلندش خوشم میومد.....
واسه بچه های این دوره زمونه باید این کارو بکنن که کم مونده به من و شما درس بدن و از همه چی خبر دارن(البته به شرط این که از هر نظر کنترل بشه اینطور نشه که باربی رو چادری کنی بعد تو ماهواره زنده و مستقیمشو نشون بدی)دست مامانه درد نکنه
باربی باردار هم مزخرفترین چیزیه که تو عمرم دیدم متاسفم!!!!!!!