دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
مرحبا ای هدهد هادی شده//در حقیقت پیک هر وادی شده
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
مرحبا ای هدهد هادی شده//در حقیقت پیک هر وادی شده
رسیدم در تو و دستت به دامن بر نمی دارم.......تویی حافظ؟من این از بخت خود باور نمی دارمهمه هستند سرگردان چو پرگار
پدید آرنده ی خود را طلب کار
ما دیگه بریم کم کم ...
رسیدم در تو و دستت به دامن بر نمی دارم.......تویی حافظ؟من این از بخت خود باور نمی دارم
به راستی که چنین است!!!!!!انگار بی خوابی بر شما زیادت نموده!!!! شعر و مشاعره در ساعت 2/15؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
رسیدم در تو و دستت به دامن بر نمی دارم.......تویی حافظ؟من این از بخت خود باور نمی دارم
مگردان ز من روی و با راهم آور//که جز عشق رویی و راهی ندارم
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم....لطفها می کنی ای خاک درت تاج سرم
راستی شیخ...موتورتو فروختی؟!!مرحبا ای طوطی طوبی نشین//حله درپوشیده طوقی آتشین
راستی شیخ...موتورتو فروختی؟!!
نهیبی میزدم با دل که زلفت را نلرزاند.....ندانستم که زلفت هم بلرزد با نهیب من
خیر! در خانقاه است! از برای رفت و آمد مریدان!!!
ناقه میران گر مصالح آیدت//خود به استقبال صالح آیدت
تمنای وصالت نیست عشق من مگیر از من....به دردت خو گرفتم نیستم در بند درمانت
ترسا بچهای ناگه قصد دل و جانم کرد//سودای سر زلفش رسوای جهانم کرد
دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو.....که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم
ترسا بچهای ناگه قصد دل و جانم کرد//سودای سر زلفش رسوای جهانم کرد
در حسرت تو میرم و دانم تو بی وفا......روزی وفا کنی که نیاید به کار منمن بی من و بیمایی افتاده بدم جایی//تا در بن دریایی بی نام و نشانم کرد
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند ........ سر یک مرد کچل را فر شش ماهه زدند
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند ........ سر یک مرد کچل را فر شش ماهه زدند
در حسرت تو میرم و دانم تو بی وفا......روزی وفا کنی که نیاید به کار من
دارم هوای صحبت یاران رفته را........یاری کن ای اجل که به یاران رسانیمنه به کویم گذرت میافتد//نه به رویم نظرت میافتد
دارم هوای صحبت یاران رفته را........یاری کن ای اجل که به یاران رسانیم
میان عاشق و معشوق رمزیست.......چه داند آنکه اشتر می چراندمرا عفو کن زانکه نزدیک تو من//به جز عفو تو عذرخواهی ندارم
میان عاشق و معشوق رمزیست.......چه داند آنکه اشتر می چراند
یا شیخ....خواب بر ما مستولی گشته....رخصت![]()
دلم اميد فراوان به وصل روي تو داشت---ولي اجل به ره عمر رهزن عمل استمیان عاشق و معشوق رمزیست.......چه داند آنکه اشتر می چراند
یا شیخ....خواب بر ما مستولی گشته....رخصت![]()
تا ان لب شیرین به سخن بازگشایی//////خوش جلوه نمایی ای برده امان از دل عشاق کجاییدلم اميد فراوان به وصل روي تو داشت---ولي اجل به ره عمر رهزن عمل است
یوسف گمگشته باز اید به کنعان غم مخور....کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخورتا ان لب شیرین به سخن بازگشایی//////خوش جلوه نمایی ای برده امان از دل عشاق کجایی
رواق منظر چشم من اشيانه توست.....كرم نما و فرود ا كه خانه خانه توسترمغی نیست برایم جانا...
آنچه از جان فکندی باز آر...
تو را می بینم و هردم زیادت میکنی دردم/مرا می بینی و میلم زیادت می شود هردمرواق منظر چشم من اشيانه توست.....كرم نما و فرود ا كه خانه خانه توست
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |