مشاعرۀ سنّتی

TELLI

عضو جدید
دلم خزانه اسرار بود و دست قضا

درش ببست و کليدش به دلستاني داد
 

TELLI

عضو جدید
میمیرم از فراقت روی از جفا بگردان 
هجران بلای جان شد یارب بلا بگردان
 

rjafari

عضو جدید
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل ادم بسرشتندو به پیمانه زدند
 

TELLI

عضو جدید
دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
 

TELLI

عضو جدید
ز پرده کاش برون آمدی چو قطره اشک
که بر دو دیده ی ما حکم او روان بودی
 

TELLI

عضو جدید
در دل ساغر هستي تو بجوش

من همين يک نفس از جرعه جانم باقيست
 

Iman MM

عضو جدید
کاربر ممتاز
در دل ساغر هستي تو بجوش

من همين يک نفس از جرعه جانم باقيست
.
.به به این شعر فوق العادست مرسی
.
.
تو را آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی
که شادیّ جهانگیری غم لشگر نمی ارزد
 

TELLI

عضو جدید
نمی خورید زمانی غــــم وفاداران
ز بـــی وفائی دور زمانه یاد آریـــد
 

A R M A N

عضو جدید
ترک گدایی مکن که گنج بیابی
از نظر رهـــروی که در گذر آید

درنگی کن پریچهرم
غزال وحشی دشت نگاه من
چراآخر گریزانی
ز دام این کمند من
تو صیاد فسون کارم
به دام چشم تو
من خود شکاری خاموشم جانا
درنگی کن
به نازی. غمزه‌ای. اخمی نگاهی
سوی ما کردن
به مژگانت چه ثقلی خواهد افکندا
تو ای زيبا تر از زيبا
درنگی کن
به سردی هم شده
آنی نگاهم کن. ...

نون بده ;)
 

TELLI

عضو جدید
درنگی کن پریچهرم
غزال وحشی دشت نگاه من
چراآخر گریزانی
ز دام این کمند من
تو صیاد فسون کارم
به دام چشم تو
من خود شکاری خاموشم جانا
درنگی کن
به نازی. غمزه‌ای. اخمی نگاهی
سوی ما کردن
به مژگانت چه ثقلی خواهد افکندا
تو ای زيبا تر از زيبا
درنگی کن
به سردی هم شده
آنی نگاهم کن. ...

نون بده ;)
نيكي و بدي كه در نهاد بشر است
شادي و غمي كه در قضا و قدر است

باچرخ مكن حواله كاندر ره عقل
چرخ از تو هزار بار بيچاره تر است
 

نفتکش

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا مطربان ز شوق منت آگهی دهند
قول وغزل به ساز و نوا می فرستمت
 

TELLI

عضو جدید
تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج

سزد اگر ز همه دلبران ستانی باج
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا