الایاای الساقی ادرکاساوناولهانه خدا توانمش گفت نه بشر توانمش خواند
متحیرم چه نامم شه ملک لافتا را ...
از پی دیدن رخت، همچو صبا فتاده ام
خانه به خانه، در به در، کوچه به کوچه، کو به کو
علیک سلامولی درخت ندانست قسمتش این بود
برای یک زن آوازه خوان سه تار شدن !
سلام
علیکم السلام و رحمت الله ! :دی
نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
بختم ار یار شود رختم از این جا ببرد
دوباره می رسی و من پر از بهار می شوم
پر از شکوه عاشقی، دوباره با صدای تو
وفايي نيست در گل ها منال اي بلبل مسكينتیر اندازد به سوی سایه او
ترکشش خالی شود از جست و جو
تا بوده چشم عاشق در راه يار بودهبدیل دوستان گیرند و یاران
ولیکن شاهد ما بیبدیلست
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |