گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

[malina]

میگم تو بگو من میترسم که جوجه گربه رو بخوره کم نیار من هم حمایت میکنم

بوی توطئه به مشامم خورد

 

[malina]

آره راست میگه تا چن دقیقه پیش سیمرغ بود

من جوجه عقابم هاااا

 

[panjareh_hossein]

فعلا که گربم از ترس این جوجههههه زبونش بند اومده

اره داشت فرار میکرد که من نذاشتم گفتم با جوجه صحبت میکنم کاریت نداسته باشه اونم با ترس و لرز قبول کرد

 

[malina]

فعلا که گربم از ترس این جوجههههه زبونش بند اومده

 

[arnak]

میگم تو بگو من میترسم که جوجه گربه رو بخوره کم نیار من هم حمایت میکنم

پس کجا رفتی!!!!؟

 

[arnak]

اره داشت فرار میکرد که من نذاشتم گفتم با جوجه صحبت میکنم کاریت نداسته باشه اونم با ترس و لرز قبول کرد

مطمئنی کلک نزده!!!؟
یه وقت گولشو نخوری...!!!!

 

[panjareh_hossein]

پس کجا رفتی!!!!؟

داشتم با گربه صحبت میکردم برش گردونم

 

[arnak]

من جوجه عقابم هاااا

هااا........ تو اصلا پلنگی..!!!!

 

[panjareh_hossein]

مطمئنی کلک نزده!!!؟
یه وقت گولشو نخوری...!!!!

تو راه داشتیم میومدیم چند تا تله برامون گذاشته بود واییییییییی نجات پیدا کردیم فعلا

 

[malina]

هااا........ تو اصلا پلنگی..!!!!

نه دیگه در اون حد

 

[malina]

تو راه داشتیم میومدیم چند تا تله برامون گذاشته بود واییییییییی نجات پیدا کردیم فعلا

یک بار جستی ملخک.2بار جستی ملخک.بار سوم تو دستی ملخک

 

[panjareh_hossein]

یک بار جستی ملخک.2بار جستی ملخک.بار سوم تو دستی ملخک

منم منم گربه بلا .......

 

[arnak]

یک بار جستی ملخک.2بار جستی ملخک.بار سوم تو دستی ملخک

نه فایده نداره باید برم مامانشو بیارم پرپرت کنه

 

[malina]

منم منم گربه بلا .......

پیشته گربه...

 

[panjareh_hossein]

پیشته گربه...

دیشب داشتم میومدم تو خونمون تو پارکینگ خونه یه بچه گربه دیدم خیلی باحال بود میو میو میکرد ادم دلش کباب میشد واسش

 

[malina]

نه فایده نداره باید برم مامانشو بیارم پرپرت کنه

چی میخوای از جون بچه م؟ها؟ها؟گربه بلا.پیشته

 

[arnak]

چی میخوای از جون بچه م؟ها؟ها؟گربه بلا.پیشته

ما رفتیم..........

 

[malina]

دیشب داشتم میومدم تو خونمون تو پارکینگ خونه یه بچه گربه دیدم خیلی باحال بود میو میو میکرد ادم دلش کباب میشد واسش

آخییییی
یه کم غذا میدادین بهش

 

[malina]

ما رفتیم..........

 

[arnak]

ما برگشتیم.........

 

[malina]

ما برگشتیم.........

سلام قربان
امر بفرماییید

 

[mohammad.aryann]

دیشب داشتم میومدم تو خونمون تو پارکینگ خونه یه بچه گربه دیدم خیلی باحال بود میو میو میکرد ادم دلش کباب میشد واسش

دیروز داشتم میرفتم خونه دو کوچه بالاتر از خونه مون وسط کوچه یک بچه گربه که معلوم بود تازه به دنیا اومده
چشماش و دهنش کثیف بود و مثل اینکه مادرش بهش نرسیده بود (مادر گربه ها با زبونشون لیس میزنن و بچه شونو تمیز میکنن)
نشستم چند لحظه با دشتم نوازشش کردم بچه گربه حیوونی انگار صد ساله دنبال محبت میگرده سرش رو بالا اورد محکم سرش رو میمالید به دستم
توی نوازش کردن همکاری میکرد!
بیشتر نتونستم کاری بکنم واسش یکی از خونه ها جلوی من درش باز شد و مردی بیرون اومد و منم بلند شدم به راهم ادامه دادم
دلم میخواست میتونستم میبردمش بزرگش میکردم.

خیلی کوچیک بود!

 

[arnak]

سلام قربان
امر بفرماییید

خجالت نمیکشی پا تو کفش بزرگترا کردی.....!!!!
پاشو از رو این تخما برو اونور.............

 

[malina]

دیروز داشتم میرفتم خونه دو کوچه بالاتر از خونه مون وسط کوچه یک بچه گربه که معلوم بود تازه به دنیا اومده
چشماش و دهنش کثیف بود و مثل اینکه مادرش بهش نرسیده بود (مادر گربه ها با زبونشون لیس میزنن و بچه شونو تمیز میکنن)
نشستم چند لحظه با دشتم نوازشش کردم بچه گربه حیوونی انگار صد ساله دنبال محبت میگرده سرش رو بالا اورد محکم سرش رو میمالید به دستم
توی نوازش کردن همکاری میکرد!
بیشتر نتونستم کاری بکنم واسش یکی از خونه ها جلوی من درش باز شد و مردی بیرون اومد و منم بلند شدم به راهم ادامه دادم
دلم میخواست میتونستم میبردمش بزرگش میکردم.

خیلی کوچیک بود!

نازی
گربه ها همینجورن
خودشونو خیلی لوس میکنن.
خدا کنه مامانش برده باشش...

 

[malina]

خجالت نمیکشی پا تو کفش بزرگترا کردی.....!!!!
پاشو از رو این تخما برو اونور.............

باباجان من تازه متولد شدم خوبرم کجا خب؟

 

[arnak]

باباجان من تازه متولد شدم خوبرم کجا خب؟

مگه نباید همش دنبال مامانت بدووی تا وقتی بزرگ بشی!!!؟

 

[harsheno]

سلام بچه ها من ورودی 87 هستم چند وقتی هست عضو این سایتم اما تازه اومدم شنیدم بازار کار خیلی خرابه خیلی نا امید شدم

 

[arnak]

دیروز داشتم میرفتم خونه دو کوچه بالاتر از خونه مون وسط کوچه یک بچه گربه که معلوم بود تازه به دنیا اومده
چشماش و دهنش کثیف بود و مثل اینکه مادرش بهش نرسیده بود (مادر گربه ها با زبونشون لیس میزنن و بچه شونو تمیز میکنن)
نشستم چند لحظه با دشتم نوازشش کردم بچه گربه حیوونی انگار صد ساله دنبال محبت میگرده سرش رو بالا اورد محکم سرش رو میمالید به دستم
توی نوازش کردن همکاری میکرد!
بیشتر نتونستم کاری بکنم واسش یکی از خونه ها جلوی من درش باز شد و مردی بیرون اومد و منم بلند شدم به راهم ادامه دادم
دلم میخواست میتونستم میبردمش بزرگش میکردم.

خیلی کوچیک بود!

من یه بار این غ..... کردم الان مثه ......... پشیمونم (نمیبینی چه شکلی شدم)
حالا یه سالو نیمه دیگه ول کنمون نیست

 

[malina]

مگه نباید همش دنبال مامانت بدووی تا وقتی بزرگ بشی!!!؟

چرا
منتظرم بقیه خواهر برادرام به دنیا بیان بعدش همه با هم بدویم

 

[arnak]

سلام بچه ها من ورودی 87 هستم چند وقتی هست عضو این سایتم اما تازه اومدم شنیدم بازار کار خیلی خرابه خیلی نا امید شدم

سلام خانوم مهندس
اهل کجایی اصلا تا حالا کجا بودی که تازه از بازار خراب کار شنیدی!!؟