با دیدن این زن آرامشم به هم ریخت

Sarp

مدیر بازنشسته
من هم اینو قبول داره که متاسفانه از کار کردن خانم ها سوء استفاده میشه ..................... ولی هیچ وقت کار کردن بیرون از خانه معنیش نمیشه اینایی که شما گفتی مدیر عزیز.....

و این نوع فکر شمام برای من خیلی خیلی عجیبه..
اگه سیر تاریخی جنبش فمنیسم و جنسیتگرائیش رو دقت کنید دقیقا از همین نقطه ای شروع شده که ایران هم اکنون قرار داره !

کدوم نوع تفکرم ؟
این تفکر من نیست
این هم جزوی از روند تاریخی فمنسیمه !
یه چیز از من درآوردی نیست که میخوای به من نسبتش بدی !
شما به من بگید خانمها از درامدشون برای راحتی خودشون استفاده میکنن یا خانوادشون؟
اطرافیان خودتون رو نگاه کنید ببینید با اولین حقوقشون دستبند و گردن بند میخرن یا میزنن به زخمی پولشون رو؟
مهمتر ازهمه حاضرن با دستمزدای ناچیز کار کنن که این موضوع اعتدال رو در بازار کار به هم میزنه و باعث عدم بالارفتن منطقیه حقوقها میشه...
قربون دستت
حرفای دل منو میزنی:D
نه دوست من اشتباه می کنی ....................میزنن به زخم زندگیشون...........من به چشمای خودم خیلی ها رو دیدم.................. [FONT=&quot]اگه بخوام مسئله رو بشکافم مشکلات از خیلی جاها سرچشمه می گیره ........که متاسفانه الان فرصتش رو ندارم................سعی می کنم شب نظرمو کامل بیان کنم .[/FONT]
شما اگر چن نفر در دور و اطراف خدتون دیده باشین ، 27 نفر خانوم زیر دست من کار میکنند
یه دختر جوونه که کار میکنه تا خرج پدر دیالیزیش رو دربیاره
یه خانم میانسال هم هست که سرپرست چن تا بچه قد و نیمقده شه

بقیه شون شامل این چیزایی که شما میگین نمیشن:smile:

به اضافه همه خانومایی که برای دوستان و آشنایان کار میکنند

عزیزم بهتره با واقعایات کنار بیایم
واقعیتها زندگی رو میسازند نه تفکرات و رویاهای ما
 

IT Engineer2

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دیروز سوار تاکسی بودم .عموما هم تاکسی ها به بهانه خراب بودن کولر داخل تاکسی رو کوره جهنمی میکنن و حتی به خودشون هم رحم نمیکنن.

هوای تهران واقعا داغ بود.حتی کمی هم که باد می اومد باد داغ بود که انگار میخواست پوست رو بسوزونه.

از شدت گرما سرگیجه گرفته بودم.بعد یه لحظه با خودم فکر کردم منی که مثلا مرد هستم اینطور داغون دارم میشم خدا رو شکر که خانومم الان زیر باد کولر تو خونه داره ناهار درست میکنه و بیرون نیست که اینطور بسوزه.با این فکر یه لحظه آرامش پیدا کردم و خدا رو شکر کردم.

تو همین فکر و ارامش بودم که یهو یه تصویری رو دیدم که تمام ارامشم به هم ریخت:

یه زنی که معلوم بود کارمند یه اداره ای بود زیر افتاب و باد داغی که می وزید منتظر تاکسی بود.چهره این زن رو که دیدم اعصابم خورد شد.چهره ای کاملا داغون و خسته و پژمرده که داغی نور افتاب پوست صورتشو هم سیاه کرده بود و هم سرخ.یه جوری هم دهنش باز بود از گرمای وحشتناک که انگار داره از تشنگی تلف میشه.

بدجور این تصویر منو شوکه کرد.تا اومدم از شوک در بیام و پیاده شم که اون خانوم سوار شه راننده تاکسی با سرعت سرسام اوری که داشت یکی دو کیلومتر دور شد و عملا کاری از دستم بر نمی اومد.
اگه توجه کنیم هر روز این جور تصاویر رو بارها و بارها تو خیابونها این شهر لعنتی میبینیم.

واقعا به کجا داریم کشیده میشیم که زنی که مثل برگ گل لطیف هست رو اینطور باهاش رفتار میکنیم.زنی که باید ملکه خانه و خانواده باشه و تو خونه در کمال ارامش و خنکی تمام دغدغه اش تربیت جامعه اینده باشه رو به بهونه پول ورفاه بیشتر زندگی مشترک!!!! (همون حرص و طمع زیاد) یا برابری و استقلال و شخصیت اجتماعی و از این قبیل حرفهای به ظاهر خوشگل و با کلاس ، میکشونیمش به خیابون تا تو گرمای شدید تابستون و سرمای شدید زمستون بره سر کار!!!
یه لحظه فکر کردم که این خانم کنار خیابون اگه برسه خونه دیگه رمقی داره که به بچه هاش برسه و باهاشون بازی کنه و اخر شب براشون قصه بخونه و ...؟؟؟کسی که فردا 6 صبح باید حرکت کنه بازم بره اداره!
یکی از دلایل اصلی انحطاط خانواده ها و افزایش تربیت نا صحیح فرزندان اینده و رشد بزه و خلاف و طلاق و .... به نظرتون نمیتونه این باشه که رکن اصلی خانواده و کانون اصلی تربیت و گرمی خانه یعنی مادر را ضعیف کردیم؟؟؟؟
نظر شما قابل احترامه.
اما خانومی که خودش برای آیندش تصمیم میگیره که مشغول به کاری بشه که این سختیارو هم داره ، احنمالا یا بهتره بگم حتما توانائی و صفاتی رو در خودش دیده که این تصمیمو گرفته .یا شاید از نظر اون خانوم داشتن ثروت بدون سلامتی و ظاهری زیبا مسئله ای نباشه.
لازم به ذکره که بیشتر خانوم های شاغل به فکر ظاهر و سلامتیشون هستن و برنامه ریزی خوبیو برای زندگیشون دارن.
 

lastgoddess

عضو جدید
vaghti ye nahsuliyo mikhari manualesh rushe...
masalan tu manualesh mige ta 50 darje bishtar garm nashe shoma bayad ta hamun darje garm koni vagarna daghun mishe
vaghti khoda zano afarid vazifasho dakhele khane gharar dad vagarna migoft zanam bayad nafaghe bede va pul darbiyare
systeme zan vase kare birun dorost nashode
 

sacred

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه سطح توقعات آدما پایین باشه با همون حقوق میتونه زندگی کنه.....

اینا همش حرفه!!!!
لباس مجلسی خانوما ۳۴۵!!!!
فک کن عروسی داداشت باشه!!!! کت شلوار اقا زیر ۳۰۰ نیست!!!!
تازه باید یه چیزی بپوشه که خوب باشه برو رو پایه ۴۰۰!!!! با کفش و کمربندش ۵۰۰!!!
کادو باید بدی!!!سکه هم که.............
اینا خرج یه عروسی که یه شب همش!!!!مبتونی عروسی داداشت نری؟؟؟؟!!!!
 

sacred

عضو جدید
کاربر ممتاز
من هم با کار کردن خانوما موافق نیستم با این که خودم یه خانومم!!!
واقعا در بعضی شرایط ادم به هیچیش نمیرسه!!!ولی خب اقا هم بنده خدا گناه داره........
زندگی خرج داره.........همه سختی هام که نمیشه رو دوش اون باشه حداقل تا زمانی که پا بچه ای در میان نیست!!!!
ساعت کاری کم میتونه خب باشه!!!
 

samira.bas

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه سیر تاریخی جنبش فمنیسم و جنسیتگرائیش رو دقت کنید دقیقا از همین نقطه ای شروع شده که ایران هم اکنون قرار داره !

کدوم نوع تفکرم ؟
این تفکر من نیست
این هم جزوی از روند تاریخی فمنسیمه !
یه چیز از من درآوردی نیست که میخوای به من نسبتش بدی !

قربون دستت
حرفای دل منو میزنی:D

شما اگر چن نفر در دور و اطراف خدتون دیده باشین ، 27 نفر خانوم زیر دست من کار میکنند
یه دختر جوونه که کار میکنه تا خرج پدر دیالیزیش رو دربیاره
یه خانم میانسال هم هست که سرپرست چن تا بچه قد و نیمقده شه

بقیه شون شامل این چیزایی که شما میگین نمیشن:smile:

به اضافه همه خانومایی که برای دوستان و آشنایان کار میکنند

عزیزم بهتره با واقعایات کنار بیایم
واقعیتها زندگی رو میسازند نه تفکرات و رویاهای ما



من به شما نسبت ندادم.....شما این نظرات رو قبول داری پس میشه جزئی از تفکر شما...........یه بار یه بنده خدایی توی سخنرانیش گفت بهتره آقایون برای کار در اولویت قرار بگیرن چون که مخارج خانواده هاشون رو تأمین می کنند و خانم ها برای به کار گیری در مشاغل در درجه دوم باشن ................این حرف منطقی و درسته ولی این که اصلا کار نکن به نظر من خیلی خیلی اشتباست............
 

lastgoddess

عضو جدید
من در حد توانم واسه عروسی داداشم خرج میکنم.....
خوشبختانه ویژگی که من دارم اینه که اصلا برای حرف مردم زندگی نمیکننم
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیروز سوار تاکسی بودم .عموما هم تاکسی ها به بهانه خراب بودن کولر داخل تاکسی رو کوره جهنمی میکنن و حتی به خودشون هم رحم نمیکنن.


هوای تهران واقعا داغ بود.حتی کمی هم که باد می اومد باد داغ بود که انگار میخواست پوست رو بسوزونه.

از شدت گرما سرگیجه گرفته بودم.بعد یه لحظه با خودم فکر کردم منی که مثلا مرد هستم اینطور داغون دارم میشم خدا رو شکر که خانومم الان زیر باد کولر تو خونه داره ناهار درست میکنه و بیرون نیست که اینطور بسوزه.با این فکر یه لحظه آرامش پیدا کردم و خدا رو شکر کردم.

تو همین فکر و ارامش بودم که یهو یه تصویری رو دیدم که تمام ارامشم به هم ریخت:

یه زنی که معلوم بود کارمند یه اداره ای بود زیر افتاب و باد داغی که می وزید منتظر تاکسی بود.چهره این زن رو که دیدم اعصابم خورد شد.چهره ای کاملا داغون و خسته و پژمرده که داغی نور افتاب پوست صورتشو هم سیاه کرده بود و هم سرخ.یه جوری هم دهنش باز بود از گرمای وحشتناک که انگار داره از تشنگی تلف میشه.

بدجور این تصویر منو شوکه کرد.تا اومدم از شوک در بیام و پیاده شم که اون خانوم سوار شه راننده تاکسی با سرعت سرسام اوری که داشت یکی دو کیلومتر دور شد و عملا کاری از دستم بر نمی اومد.
اگه توجه کنیم هر روز این جور تصاویر رو بارها و بارها تو خیابونها این شهر لعنتی میبینیم.

واقعا به کجا داریم کشیده میشیم که زنی که مثل برگ گل لطیف هست رو اینطور باهاش رفتار میکنیم.زنی که باید ملکه خانه و خانواده باشه و تو خونه در کمال ارامش و خنکی تمام دغدغه اش تربیت جامعه اینده باشه رو به بهونه پول ورفاه بیشتر زندگی مشترک!!!! (همون حرص و طمع زیاد) یا برابری و استقلال و شخصیت اجتماعی و از این قبیل حرفهای به ظاهر خوشگل و با کلاس ، میکشونیمش به خیابون تا تو گرمای شدید تابستون و سرمای شدید زمستون بره سر کار!!!
یه لحظه فکر کردم که این خانم کنار خیابون اگه برسه خونه دیگه رمقی داره که به بچه هاش برسه و باهاشون بازی کنه و اخر شب براشون قصه بخونه و ...؟؟؟کسی که فردا 6 صبح باید حرکت کنه بازم بره اداره!

یکی از دلایل اصلی انحطاط خانواده ها و افزایش تربیت نا صحیح فرزندان اینده و رشد بزه و خلاف و طلاق و .... به نظرتون نمیتونه این باشه که رکن اصلی خانواده و کانون اصلی تربیت و گرمی خانه یعنی مادر را ضعیف کردیم؟؟؟؟
سلام
عجب متنی!!!!!
اینا به نظرم همه بر میگرده به توانایی هایی افراد
و یه چیز نسبیه
هرچند من با کار کردن زن برای پول و حتی اسقلال مالی زیاد موافق نیستم
و البته از نظرم وارد شدن به بعضی محیطها بشدت میتونه روی روحیات انسان اثر گذار باشه
و این یعنی همون سست شدن بنیان خانواده
اصولا یکی از چیزهایی که من خیلی اذیت میکنه مردانی که شبیه زنان عمل میکنند و یا زنانی که شبه مردانند
وچقدر خوبه که خوزاک فکری زنان شناخت روحیات خود زن باشه نه اون چیز هایی که به خورد ما دادند واون چیزی که در جامعه مطرحه یک نوع اشتهای کاذبه که ما فکر میکنیم چنین چیزی نیاز داریم در حالی که اصلا این چنین چیزی نیست یه مثال بزنم برا من هم جالب بود
گفته شد که گروهی از محققان هیکل هایی که الان به نظر افراد زیبا میاد و همه به اون تمیل دارند را انتخاب کردند و به انسانهایی نشان دادند که ارتباطات کمتری با جوامع انسانی داشتند نشان دادند تا درمورد اینها نظر بدند جالب بود که 90 ردصد به اون هیکل هایی که الان مورد نظر ماست گفته بودند اینها انسانهایی مریضند

این یهنی القا یعنی انچه که خارج از روحیان انسان باشه و بهش تحمیل کنند
اما نمیشه ورود زن را هم به جامعه منع کرد
به نظرم باید زن باتوجه به توانایی های خودش و استعدادهاش و روحیات خودش ورادجامعه بشه
که البته متاسفانه الان شاهد استفاده ی ابزاری هستیم که واقعا ناراحت کنندس
 

sacred

عضو جدید
کاربر ممتاز
من در حد توانم واسه عروسی داداشم خرج میکنم.....
خوشبختانه ویژگی که من دارم اینه که اصلا برای حرف مردم زندگی نمیکننم


حرف مردم نه....منظورم این نبود!!!دل خودت چی؟؟؟
لباسای تو اسمانو ول میکنی بری لباس های زشته و ضایع شانزلیزرو بخری؟؟؟؟
زندگی خرج داره این روزا هرچیز خوبی میخوای باید پول خوب بدی!!!!
عروسی داداشت به مثال بود!!!انواع بیمه ها.........ماشین ...بدنه....خودت.......اوهههههههههه کلیه!!!!از کجا بیاره؟
 

Sarp

مدیر بازنشسته
من به شما نسبت ندادم.....شما این نظرات رو قبول داری پس میشه جزئی از تفکر شما...........یه بار یه بنده خدایی توی سخنرانیش گفت بهتره آقایون برای کار در اولویت قرار بگیرن چون که مخارج خانواده هاشون رو تأمین می کنند و خانم ها برای به کار گیری در مشاغل در درجه دوم باشن ................این حرف منطقی و درسته ولی این که اصلا کار نکن به نظر من خیلی خیلی اشتباست............

دخترم من الان هر چقدر هم بگم دیروز دوشنبه نبوده و شنبه بوده کی باور میکنه ؟:surprised:
دیروز وقتی در کل دنیا دوشنبه بوده من هرچقدر هم بگم نبوده حرفم بی تاثیره

حالا اینی هم که گفتم جزو تاریخه
چیزی که اتفاق افتاده
یه تفکر نیست که من باهاش موافق باشم یا نباشم !
تونستم برسونم منظورمو دختر دیوونه م ؟ :دی

اون قسمت آخر حرفت رو هم با من بودی ؟
 

somayeh_63

عضو جدید
کاربر ممتاز
چقدر نظریات همه جالب بود......من نمیدونم چرا جامعه ما یکمی اعتدال رو تجربه نمیکنه................
به نظر منم ساعات کار زیاد مثلا تا عصر واقعا برای یه خانم متاهل سخته و قطعا مجبوره که بعضی از مسئولیتهاشو نادیده بگیره یا فشار زیادتر از توانشو تحمل کنه که شاید یه همچین وضعیتی نتیجش میشه مسائلی که استارتر گفتن......
ولی این اصلا دلیل نمیشه که ما نصف از نیروی کار جامعه رو کنار بزاریم.....اگر خیلی نگران خانومها هستیم میتونیم قوانینی تدوین کنیم که با توجه به مسئولیتهای داخل خانواده یه خانم ساعات کار کمتری سر کار بره.....
 

saber.rad

عضو جدید
چقدر نظریات همه جالب بود......من نمیدونم چرا جامعه ما یکمی اعتدال رو تجربه نمیکنه................
به نظر منم ساعات کار زیاد مثلا تا عصر واقعا برای یه خانم متاهل سخته و قطعا مجبوره که بعضی از مسئولیتهاشو نادیده بگیره یا فشار زیادتر از توانشو تحمل کنه که شاید یه همچین وضعیتی نتیجش میشه مسائلی که استارتر گفتن......
ولی این اصلا دلیل نمیشه که ما نصف از نیروی کار جامعه رو کنار بزاریم.....اگر خیلی نگران خانومها هستیم میتونیم قوانینی تدوین کنیم که با توجه به مسئولیتهای داخل خانواده یه خانم ساعات کار کمتری سر کار بره.....

کاملا موافقم
مشکل هم همین قانونه چیزی که نداریم و اگر داریم کسی رعایت نمیکنه
 

samira.bas

عضو جدید
کاربر ممتاز
دخترم من الان هر چقدر هم بگم دیروز دوشنبه نبوده و شنبه بوده کی باور میکنه ؟:surprised:
دیروز وقتی در کل دنیا دوشنبه بوده من هرچقدر هم بگم نبوده حرفم بی تاثیره

حالا اینی هم که گفتم جزو تاریخه
چیزی که اتفاق افتاده
یه تفکر نیست که من باهاش موافق باشم یا نباشم !
تونستم برسونم منظورمو دختر دیوونه م ؟ :دی

اون قسمت آخر حرفت رو هم با من بودی ؟


بابایی جونم میدونم که حرف شما نیست..............میدونی من کلا با این حرف مخالفم.................... بله لطفا گرفتم چی شد ....
 
  • Like
واکنش ها: Sarp

.MosTaFa.

کارشناس تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
سلام
اون زن بنده خدا واسه برابری و حرص و این کوفتا نیست که میره سر کار
اگر بخوایم به اکثریت نگاه کنیم متوجه میشیم که وضعیت اقتصادی مردم رو به اینجا کشونده
وقتی انسان می بینه که دختر 8 ساله میاد توی هفت تیر ترانه می خونه واسه دوزار پول
وقتی می بینه زن جوون نشسته توی ولی عصر با چه فلاکتی تزیینات می فروشه
و اصلا هم بهمون بر نمی خوره
و میریم توی برج میلاد رستورانی می زنیم که یه پرس غذا توش 168 هزار تومنه
واسه یکی دو درصد از افراد جامعه
وقتی همه چیزمون فقط شعار باشه
وقتی بگیم ساده زیستی و ماشینا و خونه های مسئولان مملکتون اون وضع رو داشته باشه

نباید توقع دیگری داشته باشیم
باید شاهد از بین رفتن زنان و مادران جامعه باشیم
باید...
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
من ماهي 650 هزار تومن مي گيرم ( شهرستان زندگي مي کنم ) مستأجر هستم و کلي هم وام دارم زنم هم خانه داره زندگيه متوسطي داريم ولي هيچ وقت راضي نميشم همسرم بره سر کار چون تصور اين که سختي کار چقدر ميتونه اون رو خسته کنه و باعث بروز مشکل براي هر دومون بشه ديونم ميکنه من خانم هاي کارمند توي اداره خودمون روميبينم که همگي با همسراشون مشکل دارن

اگر مردا به همسرانشان در کارهای خونه کمک کنند این مساله برطرف میشه.
البته خانها نباید ساعت کارشون زیاد باشه.
بنظرم تدریس توی دانشگاه یا مدرسه از کارهای کارمندی که روزی 8 ساعت باید کار کنی برای خانمها بهتره.
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
شما به من بگید خانمها از درامدشون برای راحتی خودشون استفاده میکنن یا خانوادشون؟
اطرافیان خودتون رو نگاه کنید ببینید با اولین حقوقشون دستبند و گردن بند میخرن یا میزنن به زخمی پولشون رو؟
مهمتر ازهمه حاضرن با دستمزدای ناچیز کار کنن که این موضوع اعتدال رو در بازار کار به هم میزنه و باعث عدم بالارفتن منطقیه حقوقها میشه...
مادرای ما که خانه دار بودن طلاهاشون رو موقع خرید خونه فروختند.
کارمندایی هم که من میشناسم پولشون رو صرف پرداخت قسطها میکنند.
 

tahe-t

عضو جدید
چقدر تفکرت به من نزدیکه!! من معتقدم زن باید تحصیل کرده باشه و از درک و فرهنگش برای رشد و تربیت فرزندانش استفاده کنه! هرچند خودم شاغلم ولی وقتی ازدواج کنم و بچه دار شم همه ی وقتم رو به تربیت فرزندم اختصاص می دم!! این شریعت یک زن هست!!
 

lastgoddess

عضو جدید
چطوره از کسانی که ماماناشون کارمندن بخوایم که درمورد این موضوع نظرشونو بگن؟یعنی بگن وقتی بچه بودن چه احساسی در مورد کار مامانشون داشتن؟
 

shahram1159

عضو جدید
چطوره از کسانی که ماماناشون کارمندن بخوایم که درمورد این موضوع نظرشونو بگن؟یعنی بگن وقتی بچه بودن چه احساسی در مورد کار مامانشون داشتن؟

[FONT=&quot]زندگی حواسشو جم میکنه ببینه تو چیرو بیشتر از همه دوست داری تا دقیقآ همون ازت بگیره[/FONT]
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
اول اینکه بنده واقعا برای خانم شما خوشحالم که هنوز هم می تونن زیر باد کولر ناهار درست می کنن... من دلم برای زن همسایه مون می سوزه که تو این گرمای تابستون پای اجاق گاز می ایسته(آخه مایکروفر ندارن) و از ترس قبض برق دست به کولر نمی زنه...!
و دوم اینکه بنده در حسن نیت شما هیچ شکی ندارم... اما فکر نمی کنید زنهایی هستن که دوست دارن گرچه تو هوای داغ اما بیرون از منزل فعالیت کنن؟؟؟؟
و سوم اینکه انسان وقتی آسایشی رو قربانی می کنه حتما به دنبال منفعت مهمتری هست که شاید در ظاهر رنج و محنت به نظر بیاد... مهم اینه که اون آدم چی فکر می کنه...
و چهارم...یه مشکل اینجا هست و اونهم اینکه همه از جانب همه ی همجنسهاشون فکر می کنن... شما مردی هستی که در نهایت احترام وظیفه ی خودتون می دونید که آسایش خونواده رو تامین کنید... از کجا مطمئنید شوهر اون خانوم هم مثل شما بوده؟؟؟....
 
آخرین ویرایش:

venous_20

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیروز سوار تاکسی بودم .عموما هم تاکسی ها به بهانه خراب بودن کولر داخل تاکسی رو کوره جهنمی میکنن و حتی به خودشون هم رحم نمیکنن.

هوای تهران واقعا داغ بود.حتی کمی هم که باد می اومد باد داغ بود که انگار میخواست پوست رو بسوزونه.

از شدت گرما سرگیجه گرفته بودم.بعد یه لحظه با خودم فکر کردم منی که مثلا مرد هستم اینطور داغون دارم میشم خدا رو شکر که خانومم الان زیر باد کولر تو خونه داره ناهار درست میکنه و بیرون نیست که اینطور بسوزه.با این فکر یه لحظه آرامش پیدا کردم و خدا رو شکر کردم.

تو همین فکر و ارامش بودم که یهو یه تصویری رو دیدم که تمام ارامشم به هم ریخت:

یه زنی که معلوم بود کارمند یه اداره ای بود زیر افتاب و باد داغی که می وزید منتظر تاکسی بود.چهره این زن رو که دیدم اعصابم خورد شد.چهره ای کاملا داغون و خسته و پژمرده که داغی نور افتاب پوست صورتشو هم سیاه کرده بود و هم سرخ.یه جوری هم دهنش باز بود از گرمای وحشتناک که انگار داره از تشنگی تلف میشه.

بدجور این تصویر منو شوکه کرد.تا اومدم از شوک در بیام و پیاده شم که اون خانوم سوار شه راننده تاکسی با سرعت سرسام اوری که داشت یکی دو کیلومتر دور شد و عملا کاری از دستم بر نمی اومد.
اگه توجه کنیم هر روز این جور تصاویر رو بارها و بارها تو خیابونها این شهر لعنتی میبینیم.

واقعا به کجا داریم کشیده میشیم که زنی که مثل برگ گل لطیف هست رو اینطور باهاش رفتار میکنیم.زنی که باید ملکه خانه و خانواده باشه و تو خونه در کمال ارامش و خنکی تمام دغدغه اش تربیت جامعه اینده باشه رو به بهونه پول ورفاه بیشتر زندگی مشترک!!!! (همون حرص و طمع زیاد) یا برابری و استقلال و شخصیت اجتماعی و از این قبیل حرفهای به ظاهر خوشگل و با کلاس ، میکشونیمش به خیابون تا تو گرمای شدید تابستون و سرمای شدید زمستون بره سر کار!!!
یه لحظه فکر کردم که این خانم کنار خیابون اگه برسه خونه دیگه رمقی داره که به بچه هاش برسه و باهاشون بازی کنه و اخر شب براشون قصه بخونه و ...؟؟؟کسی که فردا 6 صبح باید حرکت کنه بازم بره اداره!
یکی از دلایل اصلی انحطاط خانواده ها و افزایش تربیت نا صحیح فرزندان اینده و رشد بزه و خلاف و طلاق و .... به نظرتون نمیتونه این باشه که رکن اصلی خانواده و کانون اصلی تربیت و گرمی خانه یعنی مادر را ضعیف کردیم؟؟؟؟
تاحالا چندپست ازشما خوندم ودراکثرپستهاتون دید تعصب امبزسطح پایین به زن داشتید ولی سعی کردید این دید رو درلفافه های خیلی قشنگ ودلسوزانه بپیچونید وبه خوردما بدید
البته منکراین قضیه نیستم که زن وقتی شاغل باشه باید چندین برابرزحمت بکشه وهم به کاربیرون وهم منزل برسه ولی اگرزنی دوست داشت شاغل باشه وهپای شوهردربیرون کارکنه این وظیفه شوهره که او هم درمنزل دوش به دوشزن کار کنه
ضمنا ادبیات وتوصیف شما ازیک واقعه خیلی زیباست وبه نظرم اگردنیال نویسندگی برید حتما بیشترموفق خواهیدشد(اینم تعریف تاازمن دلخورنشید;))
 
آخرین ویرایش:

babak 123

عضو جدید
کاربر ممتاز
با احترام به نظر همه دوستان - اما فکر می کنم باید دقیق تر به موضوع نگاه کرد.
اولا درست است که کار خانم ها در خارج از منزل باعث می شود کار آنها در داخل خانه سخت شود و احتمالا از وظایف خانه داری وتربیت فرزند غافل شوند - اما این اصلا دلیل نمی شود که حضور آنها را به خانه محدود کنیم
و حدود نیمی از جمعیت فعال کشور را از رده خارج کرده و خانه نشین کنیم - شما نگاه کنید هر روز حضوز خانم ها در سطوح بالای تحصیلی پر رنگ تر می شود . حال این افراد با این سطح تحصیلات باید خانه نشین بشوند یا در سطوح محدود به کار گرفته شوند - آیا این اتلاف دانش و استعداد جامعه نیست ؟
ثانیا اشتغال و کار کردن حتی درضعیت دشوار برای خانم ها مشکلی نیست که بخواهیم بر آن این چنین نظر کنیم. اکنون در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا زنان در سخترین شرایط پابه پای مردان در حال کار و فعالیت هستند اما مشکل زمانی شروع می شود که به دلیل وجود قوانین مختلف و عدم حمایت از طرف قانون و مشکلات اقتصادی فراوان آنها مجبور می شوند به انجام بسیاری از کارهایی مشغول شوند که با اختیار مایل به انجام آن نبودند - استارتر موضوع کارمند و هوای گرم را معضل می ماند - اما موارد بسیار وخیم تر در سطح جامعه مشاهد ه می شوند بسیاری از زنان که حتی مجبور به فروشندگی درشرایط سخت - نگهداری از سالمندان و .... می شوند بدون اینکه بیمه یا مزایای خاص دریافت کنند - اکنون بسیاری از کارفرمایان ترجیح می دهند خانم ها را به جای آقایان استخدام کنند - به خاطر حقوق پایین تر - مزایای کمتر و امکان اخراج وتعدیل نیروی راحتر - همچنین بسیاری از زنان برای استقلال اقتصادی و این که محتاج از نطر مالی نباشند حاضر می شوند این کارها را نیز انجام دهند و حتی در انجام آن حاضر می شوند از بسیاری از حقوق خود کوتاه بیاند
از طرفی مشکلات اقتصادی و بیکاری فراوان به خصوص در میان نسل تحصیل کرده - و هزینه های بالای زندگی در شهرهای بزرگ باعث می شود حضور زنان در جامعه انکار نشدنی باشد - تصور کنید یک نفر با مدرک لیسانس و حتی فوق لیسانس در یک شهر مثل تهران چقدر باید کار کند تا بتواند از پس اجاره خانه و مخارج زندگی و .. بر آید - حال تصور یک زوج را بکنید که این فرد باید دوبرابر کار کند - اگر نیاز به خرید خانه یا حضور فرزند در آینده باشد که شرایط سخت تر هم می شود - هنگامی که خط فقر در شهری مثل تهران 800 هزار تومان است چگونه با در آمد یک نفر می توان از پس تمام این مخارج بر آمد ؟
 

hirt

عضو جدید
من تمام نظرات رو خوندم، خوب بعضی از خانوم ها و آقایون هم چنان همون نظام مرد سالاری تو ذهنشون هست ( یه خانوم هم می تونه تو ذهنش مردسالاری حاکم باشه! )

متاسفانه چیزی که بهش توجه نمیشه این هست که زن و مرد با هم برابر و یکسان هستند، هر مرد و زنی باید شغل داشته باشه و هزینه زندگیش رو بپردازه، بتونه کارهای شخصیش رو خودش انجام بده ( از غذا پختن بگیر تا اتو زدن و تمیز کردن خونه اش - خلاصه همه اون چیزی که به طور سنتی در ایران بهش میگن خانه داری )

خوب یه خانوم و آقایی شرایط بالا رو دارند، توافق می کنن با هم، مثل دو آدم بالغ، که تقسیم وظایف چطوری باشه، چه کسی کدوم بخش رو به عهده بگیره، مثلا تصمیم می گیرن از کار که همزمان میان آقا به تمیزی خونه برسه خانوم غذا بپزه و یا برعکس.

این مدلیش خیلی مزیت ها داره، چند مثال براش می زنم، خانوم و آقایی شاید مشکلی پیدا کردن تو آینده و از هم جدا شدن، باز این حالت یکی لنگ نمی مونه که من شغل ندارم و دیگری نمیگه که من چطور خونه ام رو مدریت کنم! هم زمان کار کردن زن و مرد یا خوبیش هم اینه که ممکنه اتفاقی سر یکی بیاد و نتونه مدتی کار بکنه ( مثلا یه جاییش بشکنه ) اینطوری شخص مقابل کاسه چه کنم چه کنم دستش نمی گیره! یه خوبی دیگش هم این هست که هیچ وقت به هم دیگه سر کوفت نمی زنن که اینطور شد و اون طور شد، چون با توافق و همکاری کار ها رو تقسیم کردن نه اینکه به طور پیش فرض بگن که زن خونه، مرد بیرون!

خلاصه نظام اعتقادی که ما داریم بیمار هست به در نمی خوره، این سیستم دیگه کار نمی کنه
باید از تجربیات دیگر کشور ها استفاده کرد، اروپاییان این کار رو می کنن، این سیستم به نظر من بهتر هستش
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه پنجم هم بگم:
زنهای خانه دار زیادی رو دیدم که به من سفارش اکید داشتن که "همه ی تلاشتو بکن که مثل ما دستت جلوی شوهرت دراز نباشه"
واقعا جمله ی سنگینیه... اصلا دردناکه شنیدنش...
اون چیزی که زنهای مارو به سمت استقلال مالی یا هر چیز دیگه ای که می خواید اسمشو بذارید کشیده، بیشتر از این تهاجم فرهنگی یا هر چیز دیگه ای ،خود رفتارهایی هست که زن از همسرش می بینه... که الی ماشالله تو مملکت ما نمونه ش هست...
دوستان طوری حرف می زنن انگار کل آقایون صف کشیدن واسه خدمت به همسراشونو و این همسرای ناسپاس قدر اونا رو نمی دونن.. شمایی که توصیه به واقع بینی می کنین به خانوما ، خودتون چقدر واقع بین هستین؟؟؟
 

lastgoddess

عضو جدید
عشق مال یکی دو روز اوله
بعد تو هستی و شوورت
به نظر من این روز ها برای زندگی بهتر هر زنی باید شغلی داشته باشه که شوور جرات حرف مفت زدن نداشته باشه
عشق واقعی تاریخ انقضا نداره...
وقتی همسرم ببینه چقدر واسم مهمه و بهش اهمیت میدم عاشقتر میشه ولی وقتی خسته و کوفته میاد خونه میبینه منم خستم نسبت بهم بی مهرتر میشه.......
درنهایت مجبور میشه از یه زن دیگه محبت گدایی کنه.....
 

lastgoddess

عضو جدید
یه پنجم هم بگم:
زنهای خانه دار زیادی رو دیدم که به من سفارش اکید داشتن که "همه ی تلاشتو بکن که مثل ما دستت جلوی شوهرت دراز نباشه"
واقعا جمله ی سنگینیه... اصلا دردناکه شنیدنش...
اون چیزی که زنهای مارو به سمت استقلال مالی یا هر چیز دیگه ای که می خواید اسمشو بذارید کشیده، بیشتر از این تهاجم فرهنگی یا هر چیز دیگه ای ،خود رفتارهایی هست که زن از همسرش می بینه... که الی ماشالله تو مملکت ما نمونه ش هست...
دوستان طوری حرف می زنن انگار کل آقایون صف کشیدن واسه خدمت به همسراشونو و این همسرای ناسپاس قدر اونا رو نمی دونن.. شمایی که توصیه به واقع بینی می کنین به خانوما ، خودتون چقدر واقع بین هستین؟؟؟
تمام مشکلات ما اینه که مرد قدیم به زن خانه داربها نداد و این برای زن عقده شد.....
 

samira.it

عضو جدید
اگه من زنم میگم که تحمل سختی ها رو داره تحمل گرما رو داره تحمل تشنگی رو داره تحمل کمک خرجی مردو داره ولی تحمل بی وفایی و خیانت مرد رو نداره تحمل دل شکستن نداره :(
زن مثل گل لطیفه درست ولی دلش خیلی ظریفتر و لطیفتره:gol:
 

pari ko0cho0lo0

عضو جدید
من تمام نظرات رو خوندم، خوب بعضی از خانوم ها و آقایون هم چنان همون نظام مرد سالاری تو ذهنشون هست ( یه خانوم هم می تونه تو ذهنش مردسالاری حاکم باشه! )

متاسفانه چیزی که بهش توجه نمیشه این هست که زن و مرد با هم برابر و یکسان هستند، هر مرد و زنی باید شغل داشته باشه و هزینه زندگیش رو بپردازه، بتونه کارهای شخصیش رو خودش انجام بده ( از غذا پختن بگیر تا اتو زدن و تمیز کردن خونه اش - خلاصه همه اون چیزی که به طور سنتی در ایران بهش میگن خانه داری )

خوب یه خانوم و آقایی شرایط بالا رو دارند، توافق می کنن با هم، مثل دو آدم بالغ، که تقسیم وظایف چطوری باشه، چه کسی کدوم بخش رو به عهده بگیره، مثلا تصمیم می گیرن از کار که همزمان میان آقا به تمیزی خونه برسه خانوم غذا بپزه و یا برعکس.

این مدلیش خیلی مزیت ها داره، چند مثال براش می زنم، خانوم و آقایی شاید مشکلی پیدا کردن تو آینده و از هم جدا شدن، باز این حالت یکی لنگ نمی مونه که من شغل ندارم و دیگری نمیگه که من چطور خونه ام رو مدریت کنم! هم زمان کار کردن زن و مرد یا خوبیش هم اینه که ممکنه اتفاقی سر یکی بیاد و نتونه مدتی کار بکنه ( مثلا یه جاییش بشکنه ) اینطوری شخص مقابل کاسه چه کنم چه کنم دستش نمی گیره! یه خوبی دیگش هم این هست که هیچ وقت به هم دیگه سر کوفت نمی زنن که اینطور شد و اون طور شد، چون با توافق و همکاری کار ها رو تقسیم کردن نه اینکه به طور پیش فرض بگن که زن خونه، مرد بیرون!

خلاصه نظام اعتقادی که ما داریم بیمار هست به در نمی خوره، این سیستم دیگه کار نمی کنه
باید از تجربیات دیگر کشور ها استفاده کرد، اروپاییان این کار رو می کنن، این سیستم به نظر من بهتر هستش

are.u ghabol mikoni k mard ham komak kone tu khoneo hamrahe zani k vase bachea pedaram shode,kar koneo hamrahe on zan madar she.
ama baghieye marda ham a zan pedar bodan tavagho' daran ham madar bodan.ham hamsare aramesh dahande
ma'loome k on zan 10 sale dg kam miare.
(sry pinglish type kardam,keyboardam farsi nadare,vase matnae tulani kheili sakhte baram persion benevisam)
:redface:
 

me-myself

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه پنجم هم بگم:
زنهای خانه دار زیادی رو دیدم که به من سفارش اکید داشتن که "همه ی تلاشتو بکن که مثل ما دستت جلوی شوهرت دراز نباشه"
واقعا جمله ی سنگینیه... اصلا دردناکه شنیدنش...
اون چیزی که زنهای مارو به سمت استقلال مالی یا هر چیز دیگه ای که می خواید اسمشو بذارید کشیده، بیشتر از این تهاجم فرهنگی یا هر چیز دیگه ای ،خود رفتارهایی هست که زن از همسرش می بینه... که الی ماشالله تو مملکت ما نمونه ش هست...
دوستان طوری حرف می زنن انگار کل آقایون صف کشیدن واسه خدمت به همسراشونو و این همسرای ناسپاس قدر اونا رو نمی دونن.. شمایی که توصیه به واقع بینی می کنین به خانوما ، خودتون چقدر واقع بین هستین؟؟؟

اینو موافقم شدیدا
آقای خونه میره پول در میاره میذاره جیبش اونوقت خانوم باید اگه یه قرون پول میخواد دستشو جلوی مردش دراز کنه و به خاطر خریدن خیلی چیزا حتی التماس کنه و هیچوقت هیچی نداشته باشه . اونوقت آقا یه ماشین گرون بخره و چنان با غرور و از بالا به خونوادش نگاه کنه که انگار پادشاه یه کشوره . و روز به روز احساس خود بزرگ بینی شدید داشته باشه و زن و خونوادشو کوچیک تر و کوچیکتر ببینه.
این چیزا رو دیدم با چشام . خیلی هم دیدم.
مخصوصا توی همون جاهای سنتی تری که خیلی از آقایون میگن خوبه .
مرد اگه مردانگی داشته باشه زن هم زن میمونه.
تا کی زنا باید دستشونو جلوی مرداشون دراز کنن؟ تا گی باید غرور خودشون رو بشکنن؟
خیلی از زنا اگه بدونن شوهرشون اگه چندرغاز پول در میاره به خاطر زنشو و خونواده هست اگه خودش بیاد بدون التماس به زنش پول بده که چیزایی که لازم داره بخره . اگه قرار نباشه زن هی بهش بگه بهم پول بده و قرار نباشه که هی واسه خرج کردنش حساب پس بده ( منظورم این نیست که زن خرج بیخودی داشته باشه و به اقتصاد خونواده لطمه بزنه) خوب زن هم به جای کار کردن میره کلاس ورزش که سالم بمونه به خونه و زندگیش میرسه میره چند تا کار به درد بخور یاد میگیره میتونه به جای کار ادامه تحصیل بده یا هر چی.
البته خیلی از زن ها هم هستن که برای استفاده از استعداداشون میرن سر کار ولی خیلی ها هم میرن که قرار نباشه واسه هر چیز کوچیکی که میخوان بخرن پیش یکی دست دراز کنن.
 

Similar threads

بالا