عشق آدم را کور می‌کند!

شادی_1

عضو جدید
خودت ازم خواستگاری کردی، به من چه؟ باید قبل از خواستگاری فکراتو میکردی، اومدی اسم گذاشتی رو دختر مردم، میخوای در بری؟ تازه خیلی دلتم بخواد من زنت باشم، دختر به این ماهی. شادی هم میدونه من چه دختر خوبیم. مگه نه شادی؟
راستی ظهر یهو سایت ترکید نه؟ واسه شما هم خراب شد؟

آره باور کن ماهی خیلی خانمی.....جیگرییییییی......آره خراب شد
 

شادی_1

عضو جدید
یعنی تو این دنیای خاکی یک نفر نیست که شما رو به خاطر خودتون بخواد باشه من جند تا داستان براتون میگم شما خودتون قضاوت کنید
انتخاب کنید از موضوع های زیر تا یکیش رو براتون بگم
عشق دو مارمولک
قهوه نمکی
چه طوری زنده موندم

نه نیستش....آخری رو تعریف کنید
 

ahmadkarimi26

عضو جدید
نه نیستش....آخری رو تعریف کنید
شرمنده دیر شد دارم میرم اینم داستان
دو زوج خوشبخت در راه بر گشتن از مسیری بودند پسره سرعت موتور رو زیاد میکنه دختره میگه تو رو خدا یواش تر برو تصادف میکنیما ولی پسره میگه باید بگی
دوست دارم تا یواش تر برم دختر:باشه دوست دارم حالا یواش تر برو پسر:باشه فقط باید این کلاه کاسکتو بر داری بذاری رو سرت آخه جلوی دیدمو گرفته دختر:باشه حالا یواش تر برو
روز بعد روزنامه ها نوشتند بریدن ترمز و برخورد با یک ساختمان باعث کشته شدن یکی از دو سر نشین موتور سیکلت شد پسره با این که میدونسته داره میره سمت مرگ ولی کاری کرده که عشقش زنده بمونه آخرین بار دوست دارم رو از زبان او شنید و رفت حالا خودت بگو
 

شادی_1

عضو جدید
شرمنده دیر شد دارم میرم اینم داستان
دو زوج خوشبخت در راه بر گشتن از مسیری بودند پسره سرعت موتور رو زیاد میکنه دختره میگه تو رو خدا یواش تر برو تصادف میکنیما ولی پسره میگه باید بگی
دوست دارم تا یواش تر برم دختر:باشه دوست دارم حالا یواش تر برو پسر:باشه فقط باید این کلاه کاسکتو بر داری بذاری رو سرت آخه جلوی دیدمو گرفته دختر:باشه حالا یواش تر برو
روز بعد روزنامه ها نوشتند بریدن ترمز و برخورد با یک ساختمان باعث کشته شدن یکی از دو سر نشین موتور سیکلت شد پسره با این که میدونسته داره میره سمت مرگ ولی کاری کرده که عشقش زنده بمونه آخرین بار دوست دارم رو از زبان او شنید و رفت حالا خودت بگو

بابا جو گیر شدیا ....عشق فقط عشق به معبود بقیه کشششششششششششششششک...من از تو بزرگترم تجربمم بیشتره حرفمو قبول کن
 

شادی_1

عضو جدید
جون من راست ميگي؟كدوم شركتيه كه يهويي مديرش شدي؟؟!!

اصلا فکرشم نمیکردم....باورم نمیشه ....شرکت صادرات...بماند چیه اسمش....از ساعت 3 تا 11 شبه....ساعت کاریش روانیم میکنه...همه برنامه هامو میریزه به هم...من مزون لباس عروس دارم کارمو موندم چکار کنم.........
 

bahram3

عضو جدید
کاربر ممتاز
اصلا فکرشم نمیکردم....باورم نمیشه ....شرکت صادرات...بماند چیه اسمش....از ساعت 3 تا 11 شبه....ساعت کاریش روانیم میکنه...همه برنامه هامو میریزه به هم...من مزون لباس عروس دارم کارمو موندم چکار کنم.........

تبريك ميگم...:cry::cry::cry:
 

شادی_1

عضو جدید
موفق باشي...اماميدونم كه ديگه نمياي چون يه مدت از حال وهواي اينجابيرون بري ديگه برات عادت ميشه...

من معتاد شدم به نت الان هم که سرکار میرم میام اونموقع هم اگه بشه از محل کارم آن میشم....مگه میتونم دوستای خوبم رو فراموش کنم مخصوصا تو رو
 

Similar threads

بالا