جستاري بر خليج فارس ( اقتباس از اطلس فرهنگی استان هرمزگان)
1- جستاري بر خليج فارس ( اقتباس از اطلس فرهنگی استان هرمزگان)
استان هرمزگان به لحاظ واقع شدن درموقعيت شمالي تنگه هرمزبه عنوان مدخل ورودي خليج فارس ودارا بودن بيشترين سواحل وجزاير درخليج فارس ازجايگاه ژئوپولتيك واستراتژيك خاص و ويژه اي برخوردار است كه جهت ترسيم تصويري واضح تر مروري خواهيم داشت برتاريخ و ويژگيهاي خليج فارس.
1-1. وضعيت جغرافيائي و سابقه تاريخي خليج فارس
خليجفارس كه ازپيشرفتگي آب دريا درخشكي شكل گرفته است و"ازپديده هاي دوران سوم زمين شناسي است و حدود 30 ميليون سال قبل بوجود آمده است، وسعت قبلي آن شايد دو برابر وسعت فعلي بوده است. كوچك شدن خليج فارس دراثر تحولات زمين شناسي و ريزش رسوبات رودخانه اي طي ميليونها سال بوده است."( الهي , 1379 : 10)
حدود خلیج فارس ازمصب اروند رود كه خود از پيوستن دجله وفرات بوجود آمده است تا شبه جزيره مْسندُم درعمان امتداد وازطريق درياي عمان با اقيانوس هندارتباط دارد. تنگه هرمزحد فاصل آن تا درياي عمان مي باشد ولي عموماً تنگه هرمز را بخشي ازخليج فارس مي دانند, از اهميت اين تنگه همين بس كه اگر خليج فارس توسط اين راه آبي باآبهاي آزاد جهان ارتباط نمييافت خليــج فــارس بصورت مردابـيكم آب وشوره زاري خشك درمي آمد. طبق محاسبات بعمل آمده هر سال56 متر از سواحل شمالي خليج فارس در دريا پيش مي رود."( همان ماخذ :11)
طول خليج فارس در منابع مختلف متفاوت است برخي آن را 800 کیلومتر و برخي ديگر 1000 كيلومتر ذكر كردهاند و عرض آن نيز بين 185 تا 333 كيلومتر بوده و مساحت آن به 232850 كيلومتر مربع می رسد. فاصله بندرعباس تا انتهاي خليج فارس (درغرب دهانه فاو) 1375 كيلومتراست. "عمق خليج فارس بطورمتوسط 25 تا 35 متراست كه درتنگه هرمز به حدود 100 متر مي رسد درحاليكه عمق آب در درياي عمان به 3 هزار متربالغ مي گردد." ( همان ماخذ:12 )
منطقه خليج فارس به لحاظ آب و هوايي از نواحي گرم و مرطوب بوده ، درجه حرارت این منطقه در تابستان 32 تا 34 درجه و بيشترين آن 52 درجه گزارش شده است كه تنها 4 درجه از بيشترين درجه حرارت در جهان كمتر است.
موقعيت تاريخي خليج فارس نيزحائز اهميت است خليج فارس در زمره قديمي ترين درياهايي است كه انسان متمدن شناخته است تا جايي كه برخي از نويسندگان " خليج فارس" را گاهواره تمدن دنيا دانسته وآن را مبداء پيدايش نوع بشرمي دانند و ساكنان باستانياش را نخستين انسانهايي معرفي نمودهاند كه روش دريانـوردي را آموخته و كشـتي را اخـتراع كردهاند.
اين منطقه از جهان نه تنها مركز پيدايش نخستين تمدن ها وخاستگاه پيامبران عظيم الشان بوده بلكه تمدنها واقوام بسياري از اين نقاط به سايرجهان راه یافته اند مهمترين آنها آكادي ها ، ايلامي ها ، سومري ها ، كلداني ها ،آشوري ها، بابلي ها ، مصري ها ،كنتاني ها ، وفينيقي ها بوده اند. ايرانيان نيز مانند ساير اقوام وقتي تمدن خود را پايه گذاري نمودند به اهميت اين دريا پي بردند به طوري كه داريوش هخامنشي دريا سالار خود" سيلاك "را با دويست فروند كشتي مامور كشف سواحل و جزاير خليج فارس وكرانه هاي مكـران تا مصب رود سند نمود.( الهي : ص 1382 : 10-14 )
در دوران مادها خليج فارس در زمره يكي از ايالتهاي جنوب غربي و سپس جزو ساتراپ(استان) چهاردهم دولت ماد به نام " درنگيانه " و بخشي از كرمان بود. در دوران هخامنشيان اين جزايراز جمله جزيره هاي ابوموسي، تنب بزرگ وكوچك به موجب بند 6 ستون اول كتيبه بيستون جزء استان پارس بوده است.
در دوران اشكانيان در روزگار مهرداد اول ( 171 - 138 ق . م ) بنادر و جزيره هاي پارس تحت حكومت اشكانيان قرارداشت. در عهد ساسانيان جزاير و بنادر خليج فارس جزء قلمرو ايران وكوره ( شهر ) اردشير ، خوره ( استان ) پارس و جزء پادكسيان نيمروز بود.
اما كهن ترين نامي كه از خليج فارس بر جاي مانده نامي است كه آشوريان پيش از ورود نژاد آريا به فلات ايران بر اين دريا گذاشته اند. دركهن كتيبه هاي آشوري ازاين دريا به نام " ناره ماره تو " به معناي "رود تلخ" يا "درياي تلخ" ياد شده است. ( اقتداري : 1383 :2)
"پس از ورود اسلام به ايران در دوره «آل بويه» بنادر و جزاير سراسركرانه هاي خليج فارس در قلمرو فرمانروايي آنها قرار داشت. حاكميت ايران بر خليج فارس وجزايرآن با ورود استعمارگران پرتغالي و آغاز فعاليتهاي استعماري آنان به مدت يك قرن خدشه دار گرديد.
در روزگار سلطنت شاه عباس صفوي پس از يك دوره طولاني نبرد به فرماندهي امام قلي خان جزاير و بنادر ايران در خليج فارس ازجمله ابوموسي، قشم ، هرمز و بحرين از اشغال پرتغال درآمد و بندرگمبرون به بندرعباس تغيير نام يافت. درسال 1735 ميلادي ( 1147 ه.ق ) نادرشاه افشار حاكميت ايران را برخليج فارس با منصوب نمودن لطيف خان دشتستاني تثبيت نمود.
در سال 1853 انگلستان كه از سال 1819 به بهانه حفظ امنيت در خليج فارس استقرار يافته بود در راه تثبيت سلطه خود قراردادي را تحت عنوان" صلح جاودان " به امضاء كشورها و حكام منطقه رسانيد، كه به موجب آن انگليس ها اجازه يافتند به بهانه مبارزه با دزدان دريايي در هر حادثهاي در كرانههاي خليج فارس مداخله نمايند و درسال 1891 انگلستان جزاير ابوموسي، تنب بزرگ وكوچك را كه از روزگار كهن درتملك ايران بود به اشغال خود درآورد و تا سال 1971 كه ايران اين جزاير را بازپس گرفت در دوره هاي تاريخي مختلف اعتراض خود را به كشور انگلستان مبني بر اشغال غير قانوني جزايرش اعلام داشت وبدين ترتيب پس از80 سال تسلط استعمار اين جزاير وآب هاي ساحلي خليج فارس به حاكميت برحق ايران بازگردانده شد. ( ماهنامه قشم ، 1382 : 50-51 )
با اين حال درچند دهه اخير تحت تاثيرتوطئه دول استعارگر نام خليج فارس و حقانيت آن به عنوان واقعيتي انكارناپذير از تاريخ تمدن سرزمين ايران مورد مناقشه دول عربي وكشور ايران قرار گرفته است.
از روزگار باستان تا امروز درهمه آثار تاريخي و جغرافيائي آبهاي ايران به نام خليج فارس شناخته شده است. تاريخ نگاران وجغرافيا نگاران و باستان شناسان از اين دريا به نامهاي خليج فارس، خليج العجم درياي پارس ، سينوس پرسيكوس، بحر فارس، آكواريوم پرسيكوس ياد كرده اند.
درفرهنگهاي آلماني، فرانسوي، آمريكائي، تركي، خليج فارس نامي آشنا برنقشه ها و اسناد تاريخي بوده است اما «لُرد بلگريو» كه از 1926 تا 1957 كارگزار انگلستان درمنطقه بود نخستين كسي بودكه آشكارا واژه «خليج عربي» را به جاي خليج فارس جعل نمود با اين حال بعضي از مورخين و سياستمداراني همچون «لرد كرزن» ،« لرد لانس دان» ،«آرتورهاردينگ» ،«آرنولد ويلسن»، «دنيس رايت» ،«فرد هاليدي» ،«پارسونز »و ديگران دركتب و مقالات خود از اين دريا به نام «خليج فارس» ياد كردهاند.
همچنين از1507 تا 1560 در همه موافقت هاي بر جاي مانده ازدوره استعمار پرتغاليها ، اسپانياييها، هلنديها ، انگليسيها ، فرانسوي ها، بلژيكيها، آلمانها كه با دول ايران و شيخ نشينان خليج فارس منعقدگرديده است همه جا ازنام «خليج فارس» استفاده شده است. ( افشار سيستاني ، 1378 :57 )
http://khalijefars.irib.ir/index.ph...1-10&catid=294:1390-01-07-23-37-11&Itemid=246

1- جستاري بر خليج فارس ( اقتباس از اطلس فرهنگی استان هرمزگان)
استان هرمزگان به لحاظ واقع شدن درموقعيت شمالي تنگه هرمزبه عنوان مدخل ورودي خليج فارس ودارا بودن بيشترين سواحل وجزاير درخليج فارس ازجايگاه ژئوپولتيك واستراتژيك خاص و ويژه اي برخوردار است كه جهت ترسيم تصويري واضح تر مروري خواهيم داشت برتاريخ و ويژگيهاي خليج فارس.
1-1. وضعيت جغرافيائي و سابقه تاريخي خليج فارس
خليجفارس كه ازپيشرفتگي آب دريا درخشكي شكل گرفته است و"ازپديده هاي دوران سوم زمين شناسي است و حدود 30 ميليون سال قبل بوجود آمده است، وسعت قبلي آن شايد دو برابر وسعت فعلي بوده است. كوچك شدن خليج فارس دراثر تحولات زمين شناسي و ريزش رسوبات رودخانه اي طي ميليونها سال بوده است."( الهي , 1379 : 10)
حدود خلیج فارس ازمصب اروند رود كه خود از پيوستن دجله وفرات بوجود آمده است تا شبه جزيره مْسندُم درعمان امتداد وازطريق درياي عمان با اقيانوس هندارتباط دارد. تنگه هرمزحد فاصل آن تا درياي عمان مي باشد ولي عموماً تنگه هرمز را بخشي ازخليج فارس مي دانند, از اهميت اين تنگه همين بس كه اگر خليج فارس توسط اين راه آبي باآبهاي آزاد جهان ارتباط نمييافت خليــج فــارس بصورت مردابـيكم آب وشوره زاري خشك درمي آمد. طبق محاسبات بعمل آمده هر سال56 متر از سواحل شمالي خليج فارس در دريا پيش مي رود."( همان ماخذ :11)
طول خليج فارس در منابع مختلف متفاوت است برخي آن را 800 کیلومتر و برخي ديگر 1000 كيلومتر ذكر كردهاند و عرض آن نيز بين 185 تا 333 كيلومتر بوده و مساحت آن به 232850 كيلومتر مربع می رسد. فاصله بندرعباس تا انتهاي خليج فارس (درغرب دهانه فاو) 1375 كيلومتراست. "عمق خليج فارس بطورمتوسط 25 تا 35 متراست كه درتنگه هرمز به حدود 100 متر مي رسد درحاليكه عمق آب در درياي عمان به 3 هزار متربالغ مي گردد." ( همان ماخذ:12 )
منطقه خليج فارس به لحاظ آب و هوايي از نواحي گرم و مرطوب بوده ، درجه حرارت این منطقه در تابستان 32 تا 34 درجه و بيشترين آن 52 درجه گزارش شده است كه تنها 4 درجه از بيشترين درجه حرارت در جهان كمتر است.
موقعيت تاريخي خليج فارس نيزحائز اهميت است خليج فارس در زمره قديمي ترين درياهايي است كه انسان متمدن شناخته است تا جايي كه برخي از نويسندگان " خليج فارس" را گاهواره تمدن دنيا دانسته وآن را مبداء پيدايش نوع بشرمي دانند و ساكنان باستانياش را نخستين انسانهايي معرفي نمودهاند كه روش دريانـوردي را آموخته و كشـتي را اخـتراع كردهاند.
اين منطقه از جهان نه تنها مركز پيدايش نخستين تمدن ها وخاستگاه پيامبران عظيم الشان بوده بلكه تمدنها واقوام بسياري از اين نقاط به سايرجهان راه یافته اند مهمترين آنها آكادي ها ، ايلامي ها ، سومري ها ، كلداني ها ،آشوري ها، بابلي ها ، مصري ها ،كنتاني ها ، وفينيقي ها بوده اند. ايرانيان نيز مانند ساير اقوام وقتي تمدن خود را پايه گذاري نمودند به اهميت اين دريا پي بردند به طوري كه داريوش هخامنشي دريا سالار خود" سيلاك "را با دويست فروند كشتي مامور كشف سواحل و جزاير خليج فارس وكرانه هاي مكـران تا مصب رود سند نمود.( الهي : ص 1382 : 10-14 )
در دوران مادها خليج فارس در زمره يكي از ايالتهاي جنوب غربي و سپس جزو ساتراپ(استان) چهاردهم دولت ماد به نام " درنگيانه " و بخشي از كرمان بود. در دوران هخامنشيان اين جزايراز جمله جزيره هاي ابوموسي، تنب بزرگ وكوچك به موجب بند 6 ستون اول كتيبه بيستون جزء استان پارس بوده است.
در دوران اشكانيان در روزگار مهرداد اول ( 171 - 138 ق . م ) بنادر و جزيره هاي پارس تحت حكومت اشكانيان قرارداشت. در عهد ساسانيان جزاير و بنادر خليج فارس جزء قلمرو ايران وكوره ( شهر ) اردشير ، خوره ( استان ) پارس و جزء پادكسيان نيمروز بود.
اما كهن ترين نامي كه از خليج فارس بر جاي مانده نامي است كه آشوريان پيش از ورود نژاد آريا به فلات ايران بر اين دريا گذاشته اند. دركهن كتيبه هاي آشوري ازاين دريا به نام " ناره ماره تو " به معناي "رود تلخ" يا "درياي تلخ" ياد شده است. ( اقتداري : 1383 :2)
"پس از ورود اسلام به ايران در دوره «آل بويه» بنادر و جزاير سراسركرانه هاي خليج فارس در قلمرو فرمانروايي آنها قرار داشت. حاكميت ايران بر خليج فارس وجزايرآن با ورود استعمارگران پرتغالي و آغاز فعاليتهاي استعماري آنان به مدت يك قرن خدشه دار گرديد.
در روزگار سلطنت شاه عباس صفوي پس از يك دوره طولاني نبرد به فرماندهي امام قلي خان جزاير و بنادر ايران در خليج فارس ازجمله ابوموسي، قشم ، هرمز و بحرين از اشغال پرتغال درآمد و بندرگمبرون به بندرعباس تغيير نام يافت. درسال 1735 ميلادي ( 1147 ه.ق ) نادرشاه افشار حاكميت ايران را برخليج فارس با منصوب نمودن لطيف خان دشتستاني تثبيت نمود.
در سال 1853 انگلستان كه از سال 1819 به بهانه حفظ امنيت در خليج فارس استقرار يافته بود در راه تثبيت سلطه خود قراردادي را تحت عنوان" صلح جاودان " به امضاء كشورها و حكام منطقه رسانيد، كه به موجب آن انگليس ها اجازه يافتند به بهانه مبارزه با دزدان دريايي در هر حادثهاي در كرانههاي خليج فارس مداخله نمايند و درسال 1891 انگلستان جزاير ابوموسي، تنب بزرگ وكوچك را كه از روزگار كهن درتملك ايران بود به اشغال خود درآورد و تا سال 1971 كه ايران اين جزاير را بازپس گرفت در دوره هاي تاريخي مختلف اعتراض خود را به كشور انگلستان مبني بر اشغال غير قانوني جزايرش اعلام داشت وبدين ترتيب پس از80 سال تسلط استعمار اين جزاير وآب هاي ساحلي خليج فارس به حاكميت برحق ايران بازگردانده شد. ( ماهنامه قشم ، 1382 : 50-51 )
با اين حال درچند دهه اخير تحت تاثيرتوطئه دول استعارگر نام خليج فارس و حقانيت آن به عنوان واقعيتي انكارناپذير از تاريخ تمدن سرزمين ايران مورد مناقشه دول عربي وكشور ايران قرار گرفته است.
از روزگار باستان تا امروز درهمه آثار تاريخي و جغرافيائي آبهاي ايران به نام خليج فارس شناخته شده است. تاريخ نگاران وجغرافيا نگاران و باستان شناسان از اين دريا به نامهاي خليج فارس، خليج العجم درياي پارس ، سينوس پرسيكوس، بحر فارس، آكواريوم پرسيكوس ياد كرده اند.
درفرهنگهاي آلماني، فرانسوي، آمريكائي، تركي، خليج فارس نامي آشنا برنقشه ها و اسناد تاريخي بوده است اما «لُرد بلگريو» كه از 1926 تا 1957 كارگزار انگلستان درمنطقه بود نخستين كسي بودكه آشكارا واژه «خليج عربي» را به جاي خليج فارس جعل نمود با اين حال بعضي از مورخين و سياستمداراني همچون «لرد كرزن» ،« لرد لانس دان» ،«آرتورهاردينگ» ،«آرنولد ويلسن»، «دنيس رايت» ،«فرد هاليدي» ،«پارسونز »و ديگران دركتب و مقالات خود از اين دريا به نام «خليج فارس» ياد كردهاند.
همچنين از1507 تا 1560 در همه موافقت هاي بر جاي مانده ازدوره استعمار پرتغاليها ، اسپانياييها، هلنديها ، انگليسيها ، فرانسوي ها، بلژيكيها، آلمانها كه با دول ايران و شيخ نشينان خليج فارس منعقدگرديده است همه جا ازنام «خليج فارس» استفاده شده است. ( افشار سيستاني ، 1378 :57 )
http://khalijefars.irib.ir/index.ph...1-10&catid=294:1390-01-07-23-37-11&Itemid=246