گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی
- شروع کننده موضوع Nimitzo
- تاریخ شروع
سلام جناب سروان
خوش اومدی
reza_1364
مدیر بازنشسته
به به
ارادت داریم مهندس
سروان کجا بود
نبودم اینجا گرد و خاک کرده بودی
نکن این کارا رو
کرج چه خبرا؟؟؟
نه بابا چه گردوخاکی/بیشتر گردخاک میخوابوندمبه به
ارادت داریم مهندس
سروان کجا بود
نبودم اینجا گرد و خاک کرده بودی
نکن این کارا رو
کرج چه خبرا؟؟؟
دارم پایان نامه کار میکنم/فعلا گیر اونم/اگه بشه شهریور اگه نشه اسفند دفاع میکنم
reza_1364
مدیر بازنشسته
نه بابا چه گردوخاکی/بیشتر گردخاک میخوابوندم
دارم پایان نامه کار میکنم/فعلا گیر اونم/اگه بشه شهریور اگه نشه اسفند دفاع میکنم
عجب برنامه دقیقی
نشد شهریور، نشد اسفند نشدم بهار
بیخیال
:دی
خوب اخه اگه شهریور دفاع نکنی دیگه حق دفاع نداری تا بهمن و اسفند
جواب آزمایشاتم هم بدست اومده فقط دنبال مروری بر مطالب و تئوری پایان نامه هستم
reza_1364
مدیر بازنشسته
خوب اخه اگه شهریور دفاع نکنی دیگه حق دفاع نداری تا بهمن و اسفند
جواب آزمایشاتم هم بدست اومده فقط دنبال مروری بر مطالب و تئوری پایان نامه هستم
ایشاالله موفق باشی
reza_1364
مدیر بازنشسته
سلام.
مهندس خوش اومدی.
احتمال زباد منو یادت نیاد. چون هی میرم و میام!!!
در هرصورت موفق باشی.
با منی؟؟؟
من یادمه....
و همچنین شما
magnet
عضو جدید
اوکی.
فقط جناب ، این تایپیک دانلود از فورشیرد و مگا پلود و .... مربوط به دانلودهایی که میذاریم. یه آموزش کوچولو.
تازه فرستادی تالار این بابک خان ، احتمالاً اونم برخلاف قوانین تشخیص بده و .....
reza_1364
مدیر بازنشسته
عزیزم اختیار داری
شما از دوستانه عزیز من هستی
فدات شم عسیسم
شما هم از دوستای گلم هستید فقط ببخشید که مزاح کردم
فرهنگ
مدیر بازنشسته
سلام به همگی
من برگشتم
به به..
سرباز غیور و ایناااااااااااااااااا
خوبه پیدات شد فراریا آروم وقرار گرفتن:دی
امیرحسین دولتی
عضو جدید
علم اندوزیت منو کشته!!!!سلام، در حال علم اندوزی
بابا شما دیگه زیادی سحرخیزی. 6 صبح تو باشگاه چکار می کردی؟
امیرحسین دولتی
عضو جدید
سلام بر شما دوست گرامی
وقتی که گل در نمیاد
سواری اینور نمیاد
کوه و بیابون چی چیه
وقتی که بارون نمیاد
ابر زمستون نمیاد
این همه ناودون چی چیه
حالا تو دست بی صدا
دشنه ی ما شعر و غزل
قصه ی مرگ عاطفه
خوابای خوب بغل بغل
انگار با هم غریبه ایم
خوبیه ما دشمنیه
کاش من و تو می فهمیدیم
اومدنی رفتنیه
تقصیر این قصه ها بود
تقصیر این دشمنا بود
اونا اگه شب نبودن
سپیده امروز با ما بود
کسی حرف منو انگار نمی فهمه
مرده زنده , خواب و بیدار نمی فهمه
کسی تنهاییمو از من نمی دزده
درده ما رو در و دیوار نمی فهمه
واسه ی تنهاییه خودم دلم می سوزه
قلب امروزیه من خالی تر از دیروزه
سقوط من در خودمه
سقوط ما مثل منه
مرگ روزای بچگی
از روز به شب رسیدنه
دشمنیا مصیبته
سقوط ما مصیبته
مرگ صدا مصیبته
مصیبته حقیقته
حقیقته حقیقته
تقصیر این قصه ها بود
تقصیر این دشمنا بود
اونا اگه شب نبودن
سپیده امروز با ما بود
سواری اینور نمیاد
کوه و بیابون چی چیه
وقتی که بارون نمیاد
ابر زمستون نمیاد
این همه ناودون چی چیه
حالا تو دست بی صدا
دشنه ی ما شعر و غزل
قصه ی مرگ عاطفه
خوابای خوب بغل بغل
انگار با هم غریبه ایم
خوبیه ما دشمنیه
کاش من و تو می فهمیدیم
اومدنی رفتنیه
تقصیر این قصه ها بود
تقصیر این دشمنا بود
اونا اگه شب نبودن
سپیده امروز با ما بود
کسی حرف منو انگار نمی فهمه
مرده زنده , خواب و بیدار نمی فهمه
کسی تنهاییمو از من نمی دزده
درده ما رو در و دیوار نمی فهمه
واسه ی تنهاییه خودم دلم می سوزه
قلب امروزیه من خالی تر از دیروزه
سقوط من در خودمه
سقوط ما مثل منه
مرگ روزای بچگی
از روز به شب رسیدنه
دشمنیا مصیبته
سقوط ما مصیبته
مرگ صدا مصیبته
مصیبته حقیقته
حقیقته حقیقته
تقصیر این قصه ها بود
تقصیر این دشمنا بود
اونا اگه شب نبودن
سپیده امروز با ما بود
حقیقت دارد
تو را دوست دارم
در این باران
می خواستم تو
در انتهای خیابان نشسته
باشی
من عبور کنم
سلام کنم
لبخند تو را در باران
می خواستم
می خواهم
تمام لغاتی را که می دانم برای تو
به دریا بریزم
دوباره متولد شوم
دنیا را ببینم
رنگ کاج را ندانم
نامم را فراموش کنم
دوباره در اینه نگاه کنم
ندانم پیراهن دارم
کلمات دیروز را
امروز نگویم
خانه را برای تو آماده کنم
برای تو یک چمدان بخرم
تو معنی سفر را از من بپرسی
لغات تازه را از دریا صید کنم
لغات را شستشو دهم
آنقدر بمیرم
تو را دوست دارم
در این باران
می خواستم تو
در انتهای خیابان نشسته
باشی
من عبور کنم
سلام کنم
لبخند تو را در باران
می خواستم
می خواهم
تمام لغاتی را که می دانم برای تو
به دریا بریزم
دوباره متولد شوم
دنیا را ببینم
رنگ کاج را ندانم
نامم را فراموش کنم
دوباره در اینه نگاه کنم
ندانم پیراهن دارم
کلمات دیروز را
امروز نگویم
خانه را برای تو آماده کنم
برای تو یک چمدان بخرم
تو معنی سفر را از من بپرسی
لغات تازه را از دریا صید کنم
لغات را شستشو دهم
آنقدر بمیرم
تا زنده شوم
غنچه از خواب پرید و گلی تازه به دنیا آمد.
خار خندید و به گل گفت : سلام و جوابی نشنید
خار رنجید ولی هیچ نگفت...
ساعتی چند گذشت گل چه زیبا شده بود،
دست بی رحمی آمد نزدیک،
گل سراسیمه ز وحشت افسرد...
لیک آن خار در آن دست خزید
و گل از مرگ رهید ...
صبح فردا که رسید
خار با شبنمی از خواب پرید
گل صمیمانه به او گفت :
سلام
خار خندید و به گل گفت : سلام و جوابی نشنید
خار رنجید ولی هیچ نگفت...
ساعتی چند گذشت گل چه زیبا شده بود،
دست بی رحمی آمد نزدیک،
گل سراسیمه ز وحشت افسرد...
لیک آن خار در آن دست خزید
و گل از مرگ رهید ...
صبح فردا که رسید
خار با شبنمی از خواب پرید
گل صمیمانه به او گفت :
سلام
آخرین ویرایش:
خوب خودتون که اینجایین اگه یکم شلوغ بازی کنید دیگه اینجا خلوت نمی شه....
مشکل اینجاست که هر کسی نشسته تا یکی دیگه بیاد یه کاری انجام بده!!!
مشکل اینجاست که هر کسی نشسته تا یکی دیگه بیاد یه کاری انجام بده!!!
ترسم اين است که پاييز تو يادم برود
حس اشعار دل انگيز تو يادم برود
ترسم اين است که باراني چشمت نشوم
لذت چشم غزلخيز تو يادم برود
بي شک آرامش مرگ است درونم،وقتي
حس از حادثه لبريز تو يادم برود
من به تقويم خدايان زمان شک دارم
ترسم اين است که پاييز تو يادم برود
با غزلها ت بيا چون همه چيزم شده اند
قبل از آني که همه چيز تو يادم برود
آخرین ویرایش:
قسمت اين بود که من با تو معاصر باشم
تا در اين قصه ي پر حادثه حاضر باشم
حکم پيشاني ام اين بود که تو گم شوي و
من به دنبال تو يک عمر مسافر باشم
تو پري باشي و تا آنسوي دريا بروي
من به سوداي تو يک مرغ مهاجر باشم
قسمت اين بود ، چرا از تو شکايت بکنم ؟!
يا در اين قصه به دنبال مقصر باشم ؟
شايد اينگونه خدا خواست مرا زجر دهد
تا برازنده ي اسم خوش شاعر باشم
شايد ابليس تو را شيطنت آموخت که من
در پس پرده ي ايمان به تو کافر باشم
دردم اين است که بايد پس از اين قسمتها
سالها منتظر قسمت آخر باشم
تا در اين قصه ي پر حادثه حاضر باشم
حکم پيشاني ام اين بود که تو گم شوي و
من به دنبال تو يک عمر مسافر باشم
تو پري باشي و تا آنسوي دريا بروي
من به سوداي تو يک مرغ مهاجر باشم
قسمت اين بود ، چرا از تو شکايت بکنم ؟!
يا در اين قصه به دنبال مقصر باشم ؟
شايد اينگونه خدا خواست مرا زجر دهد
تا برازنده ي اسم خوش شاعر باشم
شايد ابليس تو را شيطنت آموخت که من
در پس پرده ي ايمان به تو کافر باشم
دردم اين است که بايد پس از اين قسمتها
سالها منتظر قسمت آخر باشم
آخرین ویرایش:
Similar threads
Similar threads
-
-
اتاق اندیشه و بحث و نتیجه گیری علمی برای پیشرفت مهندسین مواد!!!- شروع شده توسط Hamid_MadNess
- پاسخ ها: 65
-
-
-