EHSAN.E
پسندها
1,205

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • انگار هیشکی اینجا نیست. دلم تنگ شد برای دوستای قدیمیم. کجایید
    سلام
    آره خودم هستم. برات ایمیل فرستادم جواب ندادی.
    سلام برآقا احسان عزیز....:)
    لطف دارید...:redface:
    ممنونم..شما خوبید؟
    فعلا" که با امتحانا گرفتارم...
    الآنه که صدای آقا محسن بلند شه....!
    چپ افتادین؟!
    آخه نیشابور نه اینکه خیلی بزرگه:confused:، همه با هم همسایه ایم دیگه!:D...
    شیرینیه سربازی رو نمیدین!
    خداروشکر که تموم شد راحت شدید...تبریک.:gol::gol:.
    سلام بر همشهریه عزیز....کجایی کم پیدایی!
    سربازی رو به کجا رسوندین...
    با آقا محسن؟همسایه؟آره دیگه....:)
    برقص ، تا که برقصد تمام من با تو

    ببین به تجربه من خسته می شوم یا تو

    که من، منی که به ساز زمانه رقص نکرد

    چه بی مضایقه رقصید با تو ، تنها تو
    مثلا :biggrin:
    خوبی دیگه؟ چه خبرا؟ دیشب پیامای قدیمی پروفمو چک میکردم. دیدم چند بار پیام دادیم. خواستم یه احوالی بپرسم :D
    امــــــــــــــــــا هنــــــــــوز خــآص تریـــــــــــــــــــــــــنشو ندیـــــــدمـ
    :))

    چقـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدر مــــــــــــــــــــــن ایـــــــن لیـــــــفان ها را دوست میـــــدآرم


    لب دریا رسیدم تشنه بیتاب,
    ز من بیتاب تر جان و دل آب ,
    مرا گفت :
    از تلاطم ، میاسای ,
    که بد دردیست ,
    جان دادن به مرداب .

    *فریدون مشیری *
    هوا شرجی، خیابان خیس، با کفش کتانی‌ها
    چه آسان زندگی را می‌دویدیم از جوانی‌ها

    چقدر آن روزها سر به هوا در کوچه می‌خواندیم
    دوتایی یک غزل را بی هوا مثل روانی‌ها

    و باران نم نمک موسیقـی متن غـزل می‌شد
    دُ رِ می فا سُ لا سی می چکید از ناودانی‌ها

    عسل می‌ریزد از کندو تو وقتی شعر می‌خوانی
    شکر وصف قشنگی نیست در شیرین زبانی‌ها

    تو آن شعر سپیدی که برایت حرف می‌سازند
    حسودی می‌کنند از بس که با ذوقم فلانی‌ها

    خبر داری همیشه از دلم هرچند خاموشم
    زبانِ همدلی‌ها باش در این بی زبانی‌ها

    قدم بگذار کم کم روی فرش قـرمز شعرم
    تو مشهوری همیشه با همین دامن کشانی‌ها

    و نصفِ... نه! جهانم هستی و من دوستت دارم
    همان اندازه که «نصف جهان» را اصفهانی‌ها

    سیدمحمدعارف حسینی



    تو ماهی و من ماهی این برکه ی کاشی
    اندوه بزرگی ست زمانی که نباشی


    آه از نفس پاک تو و صبح نشابور
    از چشم تو و حجره ی فیروزه تراشی


    پلکی بزن ای مخزن اسرار که هر بار
    فیروزه و الماس به آفاق بپاشی


    ای باد سبک سار مرا بگذر و بگذار
    هشدار که آرامش ما را نخراشی


    هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم
    اندوه بزرگی ست چه باشی، چه نباشی

    شاعر: علیرضا بدیع

    لینک دانلود:
    http://dl.bachehayeghalam.ir/media/sound/hojat-ashrafzadeh-mah-va-mahi-128kb-www.BGH.ir.mp3
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا