دل کسی رو شکوندم البته فکر میکنم شکوندم
اما این یکی اصلا حماقت نبود و کاملا از روی عقل انجام شد
امیدوارم یروزی خودش بفهمه
اما این یکی اصلا حماقت نبود و کاملا از روی عقل انجام شد
امیدوارم یروزی خودش بفهمه
امروز یه دوست خوب از دستم رنجید عذاب وجدان دارم
ای جانبچه که بودم یه قرص جویدنی خوردم از مزش خوشم اومد 3بسته شو همون موقع خوردمدیگه نفهمیدم چی شد.
یه بارم یه لیوان وایتکس خوردم.
.
.
.
احمقانه ترین کاری که من تو باشگاه انجام میدم خوندن تاپیکهای saeedhashemee و مصطفی نخودیان هست.توضیح:
1-توهین نباشه و از کسایی هم که از این کارا نکردن هم عذر میخوام
2-در مورد ازدواح نباشه
3-کلا راحت باشید
الان خوبی؟بچه که بودم یه قرص جویدنی خوردم از مزش خوشم اومد 3بسته شو همون موقع خوردمدیگه نفهمیدم چی شد.
یه بارم یه لیوان وایتکس خوردم.
.
.
.
اینکه فکر می کردم از تبریزی ها خوشم می یاد و کلا سعی کردم بهشون نزدیک شم
يه چند باري دستمو زده بودم با تيغ كه الان خيلي پشيمونم
قبلا هم خيلي آهنگاي راك و به خصوص ماريلين منسون گوش ميدادم
خدا رو شكر كه عاقل شدم
چند روز پیش نشتم پست سر دوستم رو موتورش !!!!!!!!!!
چشتون روز بد نبینه !
خدا رو شکر که سالمم
کم شیطونی کنیه روز رفتم دستشونی و با اجازتون کارم و کردم
وقتی تموم شد شیلنگ و برداشتم و شیر آب و باز کردم هرچی شیر و چرخوندم آب نمی یومد
یی هو دیدم خیس آب شدم ؟
چرا ؟
خوب معلومه تمام مدت داشتم به آلتم نگاه میکردم و شیر آب و میچرخوندم به جای اینکه به شلنگ نگاه کنم !
یه روز رفتم دستشونی و با اجازتون کارم و کردم
وقتی تموم شد شیلنگ و برداشتم و شیر آب و باز کردم هرچی شیر و چرخوندم آب نمی یومد
یی هو دیدم خیس آب شدم ؟
چرا ؟
خوب معلومه تمام مدت داشتم به آلتم نگاه میکردم و شیر آب و میچرخوندم به جای اینکه به شلنگ نگاه کنم !
پیشا پیش عضر ماخام که همه ی کارای احمقانم توی دستشویی بوده !
یه بار رفتم دستشویی
مهمون داشتیم
داشتم به کارام میرسیدم که !
یی هو دختر خالم ... بچه به بغل ... در دسشویی رو باز کرد
اون هول کرده بود با بچه ای که توی بغلش بود نمی تونست در و ببنده شروع کرد به جیغ زدن
منم هول شدم شیلنگ و گرفتم طرفش .... هی داد میزدم درو ببندین در و ببندین !
آخرش اون درو بست رفت
وقتی اومدم بیرون بابا اومد جلو گفت : پسره ی خنگ...... و بعد پقی زد زیر خنده !
دخترخالم با بچه توی بغلش خیس آب من و نگاه میکردن
منم از خجالت رفتم توی اتاق خودم و حبس کردم
تبریزیها اخلاق خاصی دارن
همینم باعث شده زیاد با بقیه ترک ها نجوشن
من رفیق اردبیلی و ارومیه ای دارم ولی رفیق تبریزی ندارم
اردبیلی ها و ارومیه ای ها هم با تبریزی ها زیاد میونه خوبی ندارم
البته این کلی هست و خلافش هم ممکنه
این حرف من رو توهین ندونین چون نیست
ماها هممون با هم دوستیم
وای مردم از خندهپیشا پیش عضر ماخام که همه ی کارای احمقانم توی دستشویی بوده !
یه بار رفتم دستشویی
مهمون داشتیم
داشتم به کارام میرسیدم که !
یی هو دختر خالم ... بچه به بغل ... در دسشویی رو باز کرد
اون هول کرده بود با بچه ای که توی بغلش بود نمی تونست در و ببنده شروع کرد به جیغ زدن
منم هول شدم شیلنگ و گرفتم طرفش .... هی داد میزدم درو ببندین در و ببندین !
آخرش اون درو بست رفت
وقتی اومدم بیرون بابا اومد جلو گفت : پسره ی خنگ...... و بعد پقی زد زیر خنده !
دخترخالم با بچه توی بغلش خیس آب من و نگاه میکردن
منم از خجالت رفتم توی اتاق خودم و حبس کردم
کدومشو بگم !! از بس زیاده !