دل نامه یا نامه دل

وضعیت
موضوع بسته شده است.

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلم برا ی کسی تنگ است
که همچو کودک معصومی دلش برای دلم می سوخت
و مهربانی را
- نثار من می کرد


دلم برای کسی تنگ است
دلم برای کسی تنگ است که همچون کودکی در رفتنش گریستم و او هیچ نگفت
کسی که مهربانی ام را بی دریغ نثارش کردم و او هیچ ندید
دلم تنگ است
آری دلم هنوز برایش تنگ است
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شب را دوست دارام بخاطر سكوتش

سكوت را دوست دارم بخاطر آرامشش
آرامش را دوست دارم بخاطر بودنش در تنهايي
تنهايي را دوست دارم بخاطر بودنش در عشق
و عشق را دوست دارم بخاطر..........

بچه ها شما بگین به خاطر چی؟
هرکی هرچی به ذهنش میاد بگه
ممنوووووووون

:w26::w14:
بخاطر من
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلممون واسه استارتر تاپیک تنگ شده
امیدوارم زودتر برگرده چون جاش خالیه:gol:

ممنون نگین عزیز

که جای منو خالی کردید، من همیشه تو این فکر هستم که ما چیکار میتونیم بکنیم که مثلا بعد از 500 سال مردم هنوز از ما یاد کنن ، مثل خیلی از دانشمند ها یا شاعرها
افرادی که اسمشون تو تاریخ مونده واقعا چیکار کردن؟
 

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون نگین عزیز

که جای منو خالی کردید، من همیشه تو این فکر هستم که ما چیکار میتونیم بکنیم که مثلا بعد از 500 سال مردم هنوز از ما یاد کنن ، مثل خیلی از دانشمند ها یا شاعرها
افرادی که اسمشون تو تاریخ مونده واقعا چیکار کردن؟


یه کاری کردن که کس دیگه ای نکرده بوده
:w12::w16:
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یه کاری کردن که کس دیگه ای نکرده بوده
:w12::w16:
همش هم این نیست یه چیزای دیگه هم باید باشه

مثلا فکر میکنی جوانمرد تر از پوریای ولی نبوده ؟
چرا اون به جوانمردی معروف شده

یا خیلیای دیگه ، همینجوری مثال زدم
 

turquoise

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه عده بودن که قدرت داشتن اما مردم از اونا بدشون می اومد. یه عده بودن که مردم از اونا خوششون می اومد اما قدرت نداشتن!:w20::w20:
 

مهندس شکوفه

عضو جدید
دوباره شب دوباره سکوت دوباره تنهایی دوباره من و یک دنیا خاطره
دوباره تنها شدم دباره دلم تنگ است
به اندازه ی غم یک گل پژمرده
به اندازه ی سوزو تب یک دشت باران نخورده
قشنگه مگه نه؟؟
 

مهندس شکوفه

عضو جدید
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]یه روز از پشت نقاب تنهایی نگاهی به کوچه ی خاطرات کردم [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]در آن تنهایی و غربت تک و تنها تو را صدا کردم [/FONT]
صدایی توی گوشم ندا می کرد
منم یارت منم با غصه همراهت
نگاهی توی چشمام بود دوتا چشمان سیاه مثل شب تیره
نگاهم می کرد با مهربانی و می گفت:
منم یارت منم با غصه همراهت
نگاه کردم صدا کردم
تو که قول وفاداری به من دادی
تو که قلب مرا با مهربانی ها جلا دادی
من اینک بی کسم اینجا
تک وتنها سرد و بی رمق اینجا
صدات از توی گوشم پر میزد و می رفت
نگاهت با نگاه دیگری می رفت
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]حالا من موندم و اون نقاب تنهایی نه نگاهی نه صدایی[/FONT]
تویه قلبم هنوزم مونده جای آوار تنهایی
..................................
اینم یه شعر از خودم بود قشنگه؟؟؟؟:redface:
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]یه روز از پشت نقاب تنهایی نگاهی به کوچه ی خاطرات کردم [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]در آن تنهایی و غربت تک و تنها تو را صدا کردم [/FONT]
صدایی توی گوشم ندا می کرد
منم یارت منم با غصه همراهت
نگاهی توی چشمام بود دوتا چشمان سیاه مثل شب تیره
نگاهم می کرد با مهربانی و می گفت:
منم یارت منم با غصه همراهت
نگاه کردم صدا کردم
تو که قول وفاداری به من دادی
تو که قلب مرا با مهربانی ها جلا دادی
من اینک بی کسم اینجا
تک وتنها سرد و بی رمق اینجا
صدات از توی گوشم پر میزد و می رفت
نگاهت با نگاه دیگری می رفت
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]حالا من موندم و اون نقاب تنهایی نه نگاهی نه صدایی[/FONT]
تویه قلبم هنوزم مونده جای آوار تنهایی
..................................
اینم یه شعر از خودم بود قشنگه؟؟؟؟:redface:
جدی میگید ماله خودتونه ،تبریک می گم فوقالعادست
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جدایی

جدایی

اگر در خواب میدیدم غم روز جدایی را
به دل هرگز نمیدادم خیال آشنایی را

جدایی گر نیفتد دوست قدر دوست کی داند

شکسته استخوان داند بهای مومیایی را
 

turquoise

عضو جدید
کاربر ممتاز
ختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد.
نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید.
بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند.
مرد جوان عصازنان به عیادت نامزدش میرفت و از درد چشم مینالید.
موعد عروسی فرا رسید.
زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهر هم که کور شده بود.
مردم میگفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد.
۲۰ سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت، مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود.
همه تعجب کردند.
و مرد گفت: “من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم”







این فقط یه داستانه واقعی نیست
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
:cool:
ختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد.
نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید.
بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند.
مرد جوان عصازنان به عیادت نامزدش میرفت و از درد چشم مینالید.
موعد عروسی فرا رسید.

زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهر هم که کور شده بود.
مردم میگفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد.


۲۰ سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت، مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود.

همه تعجب کردند.

و مرد گفت: “من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم”








این فقط یه داستانه واقعی نیست

یاسی چشمهای منم ضعیفه دیگه هیچی نمیبینم:cool:
 

turquoise

عضو جدید
کاربر ممتاز
از یک عاشق شکست خورده پرسیدند:
بزرگ ترین اشتباه؟ گفت عاشق شدن
گفتند بزرگ ترین شکست؟ گفت شکست عشق
گفتند بزرگترین درد؟ گفت از چشم معشوق افتادن
گفتندبزرگترین غصه؟ گفت یک روز چشم های معشوق رو ندیدن
گفتند بزرگترین ماتم؟ گفت در عزای معشوق نشستن
گفتند قشنگ ترین عشق؟ گفت شیرین و فرهاد
گفتند زیبا ترین لحظه؟ گفت در کنار معشوق بودن
گفتمندبزرگترین رویا؟ گفت به معشوق رسیدن
پرسیدمندبزرگترین ارزوت؟ اشک تو چشماش حلقه زدو با نگاهی سرد گفت:
***(( مرگ))***:w20:
 

مهندس شکوفه

عضو جدید
جدا قشنگه ، سابقه هم داره یا اولیشه
سعی کردید از کی الگو بگیرید؟
یا شعرهای چه کسی رو دوست دارید
مرسی:smile:
این اولیش بود الان دیگه 3 سالش شده
ولی بعدش بازم شعر گفتم
از کسی الگو نمی گیرم همینجوری یه چیزایی سرهم میکنم
شعر میشه:redface:
ولی فروغ فرخزادو خیلی دوست دارم سهرابم همینطور
بعضی از شعرهای فریدون مشیریم دوست دارم
 

turquoise

عضو جدید
کاربر ممتاز
اتل متل یه مورچه

قدم می زد تو کوچه

اومد یه کفش ولگرد

پای اونو لگد کرد

مورچه پا شکسته

راه نمی ره نشسته

با برگی پاشو بسته

نمی تونه کار کنه

دونه هارو بار کنه

تو لونه انبار کنه

مورچه جونم تو ماهی

عیب نداره سیاهی

خوب بشه پات الهی ...


 

turquoise

عضو جدید
کاربر ممتاز
توی ده شلمرود حسنی تک وتنها بود
حسنی نگو بلا بگو تنبل تنبلا بگو
موی بلند روی سیاه ناخن دراز واه واه واه
نه فلفلی نه قلقلی نه مرغ زرد کاکلی
هیچکس باهاش رفیق نبود
تنها روی سه پایه نشسته بود توسایه
باباش می گفت حسنی می آیی بریم حموم
نه نمیام نه نمیام
سرتو می خوای اصلاح کنم؟
نه نمی خوام نه نمی خوام

الاغ خوب کد خدا یورتمه می رفت تو کوچه ها
الاغ خوب و نا زنین
سر در هوا سم در زمین
یالت بلند و پر مو
دمت مثال جارو
یکمی به من سواری می دی؟
نه که نمی دم
چرا نمی دی؟
باید برم بار بیارم دیرم شده عجله دارم
اما تو چی؟ موی بلند روی سیاه ناخن دراز واه و واه و واه

غاز پرید تو استخر
تو اردکی یا غازی؟
من غاز خوش بیانم
میای بریم به بازی؟
نه که نمی یام
چرا نمی یای؟
چون که من از صبح تا غروب کنار جوب دنبال کار و شست و شو
اما تو چی؟ موی بلند روی سیاه ناخن دراز واه و واه و واه



درواشد و یه جوجه
پرید تومد توکوچه
-جوجه کوچولو تپل مپلو
میای با هم بازی کنیم؟
مامان جوجه : قدقدقدا
برو خونتون تروبه خدا
جوجه ریزه میزه
ببین چقدرتمیزه
اماتوچی؟
موی بلند، روی سیاه ، ناخن دراز، واه واه واه

- آی فلفلی آی قلقلی میان باهم بازی کنیم؟
فلفلی گفت: نه نمیایم
-چرا نمیاین؟
قلقلی گفت: منو داداشمو بابام وعموم
هفته ای دو بار می ریم حموم
اما توچی؟
موی بلند، روی سیاه ، ناخن دراز، واه واه واه

بابش اومد
-حسنی میای بریم حموم؟
-میام میام
-سرتو میخوای اصلاح کنم؟
-میخوام میخوام

حسنی نگو یه دسته گل
ترو تمیز وتپل ومپل
توی ده شلمرود
حسنی دیگه تنها نبود:w17:




 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوستای گلم تشکرم تموم شده ، سیستم نمیزاره تشکر کنم
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرسی:smile:
این اولیش بود الان دیگه 3 سالش شده
ولی بعدش بازم شعر گفتم
از کسی الگو نمی گیرم همینجوری یه چیزایی سرهم میکنم
شعر میشه:redface:
ولی فروغ فرخزادو خیلی دوست دارم سهرابم همینطور
بعضی از شعرهای فریدون مشیریم دوست دارم
ما منتظر بعدیاش هستیم
هیجا نمیریم همینجا هستیم
 

مهندس شکوفه

عضو جدید
به حرمت تمام خاطرات خوب شبی به خاطر آر مرا
شبی به جست و جوی من بیا شبی صدا بزن مرا
شبی به خود بگو،بگو چه کرده است دلم با او
چه کرده است نگاه من با قلب پاک باز او
بشین و پس بزن غبار را نگاه کن روزهای یادگار را
گشت کن گذر بزن گذشته ها را به خاطر آر روزهای ماندگار را
اگر تو این گذشته ها پلی به برگشت زدن ها
تو این به یاد آوریای خاطرات خوب ما
دیدی دلت یه وقت گرفت تپید تو سینه لرز گرفت
به یاد بیار نگاهتو خیره روی نگاه من
ببین نبودی عاشق سادگیه نگاه من؟!!!
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا