به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

[tanhatarin_asb-3]

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدن خیره به دنبال تو گشتن

 

[ghisoo_tala]

دستي حباب پنجره ام را خراب كرد​

بادي وزيد و قاصدكم را جواب كرد​

تقصير ما نبود چرا گريه مي كني ؟​

اين روزگار بود كه قدري شتاب كرد​

اي كاش در سقاوت يك عصر بشكند​

دستي كه آرزوي مرا زير آب كرد​

در ازدحام حادثه محتاج مستيم​

بايد تمام خاطره ها را شراب كرد​

 

[blue bee]

خلوت گزیده را به تماشا چه حاجتست
چون کوی دوست هست بصحرا چه حاجتست
ح ا ف ظ

 

[ghisoo_tala]

مهر دل ما مدام تقدیم شما
عمری که شود به کام تقدیم شما
پیدا نشد آن هدیه که در شأن شماست
یک باغ گل سلام تقدیم شما

 

[blue bee]

روزی که ترانه های تو
از مرز هزار مضمون تازه گذشت
خراب و خسته در خواهی یافت
چه بیهوده بوده این همه هیاهو
که تو بازشان سروده ای

<<چارلز بوکوفسکی>>

 

[saloma eng]

دچار یعنی عاشق....
وفکرکن که چه تنهاست اگرکه ماهی کوچک دچار دریای بیکران شود....!؟

 

[دختر معمار]

به صحرا بنگرم صحرا تو بینم
به دریا بنگرم دریا تو بینم
به هرجا بنگرم کوه و در و دشت
نشان از قامت رعنا تو بینم

 

[hamid ed]

بی تو مهتاب شبم تاریک است
بی تو دریای دلم طوفانیست
بی تو شبهای غمم ناکامیست

 

[eksir]

جام جهان نماست ضمير منير دوست
اظهار احتياج خود آن جا چه حاجت است

 

[blue bee]

درختان سرو زیبایند
اما
زمانی که
به آخرین ایستگاه می رسیم
ترجیح می دهم
رودخانه باشم تا سرو.
<<اورهان ولی>>

 

[ghisoo_tala]

رد پای خدا​

با كوله باري از غم كه بر دوش او سنگيني مي كرد،به لب ساحل رفت تا با خود خلوت كند.ديگر واقعاً خسته شده بود​

با اشكي كه از چشمش سرازير مي شد خدا را از ته دل فرياد زد و در روبه روي عظمت دريا به زانو درآمد و همچنان در سكوت خود غرق بود كه صدايي گوش نواز به او گفت:برخيز و به پشت سر خود نگاه كن جاده زندگي توست از كودكي تا الان.بلند شد و به پشت سر خود نگاه كرد​

رد پايي بود نوراني در كنار رد پاي خودش كه در جاهايي با رد پاي خودش يكي شده است.پرسيد:اين رد پا از آن كيست؟​

آن صداي آسماني گفت:آن رد پاي خداست كه در كنار تو مي آمده است و در هنگام سختيها و گرفتاريها با تو يكي شده است​

 

[blue bee]

ساعت سه و نیم بامداد است.
باورش دشوار است
اوایل شب هم
باز ساعت سه و نیم بامداد بود.
دیروز صلواه ظهر هم سه و نیم بامداد بود.
<<س.ع.صالحی>>

 

[eksir]

احرام چه بنديم چو آن قبله نه اين جاست
در سعی چه کوشيم چو از مروه صفا رفت

دی گفت طبيب از سر حسرت چو مرا ديد
هيهات که رنج تو ز قانون شفا رفت

 

[*** s.mahdi ***]

گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
ســــــلطان جهانـــــم به چنین روز غلام است​

در مذهب ما باده حــــــــلال است ولیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است​

می‌خواره و ســـــرگشته و رندیـــــــم و نظـــــرباز
وانکس که چو ما نیست در این شهر کدام ‌است​

از ننگ چه گویـی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است​

تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کنج خرابات مُقــــام است​

"حافظ" منشین بی می و معشوق زمـانی
کایّام گل و یاســــــــــمن و عید صیام است​

 

[azad_sh]

صلاح کار کجا و من خراب کجا
ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا

دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا

چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را
سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا

ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد
چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا

چو کحل بینش ما خاک آستان شماست
کجا رویم بفرما از این جناب کجا

مبین به سیب زنخدان که چاه در راه است
کجا همی‌روی ای دل بدین شتاب کجا

بشد که یاد خوشش باد روزگار وصال
خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا

قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست
قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا

 

[elhamanwar]

بعزم توبه سحر گفتم استخاره کنم
بهار توبه شکن میرسد چه چاره کنم
سخن درست بکویم نمیتوانم دید
که می خورند حریفان و من نظاره کنم

 

[eksir]

نيک نامی خواهی ای دل با بدان صحبت مدار
خودپسندی جان من برهان نادانی بود

​

 

[primrose]

امشب نظری به روی ساقی دارم

ای صبح مدم که عیش باقی دارم

شاید که زنم خیمه بر افلاک از آنک

با همدم همروح وثاقی دارم​

 

[eksir]

خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود

گر تو بیداد کنی شرط مروت نبود

​

 

[چاووش]

سلام به عزیزان

یک دفعه یاد عزیزانی افتادم که به هر دلیلی از گرمی اغوش مادر بی نصیبند
یه رباعی دارم تقدیم ایشان میکنم

شب باغم تو ابهتی داشت عجیب
در پیش تو سرو قامتی داشت عجیب
رویای نبودنت مرا ازرده است
دیشب دل من چه حالتی داشت عجیب

 

[sara.mortazavi]

بتو کرده بودم عادت واست کم بودددددددددددددددد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

 

[primrose]

ما به امید عطای تو چنین بیکاریم
کار ما را به امید دگران مگذاری​

 

[eksir]

امشب از آسمان دیده تو
روی شعرم ستاره میبارد
در سكوت سپید كاغذها
پنجه هایم جرقه میكارد

​

 

[mahyam68]

بیا سر در گریبان هم از دنیا بیاساییم
مگر ما را خدا <با هم> در آن دنیا برانگیزد

 

[primrose]

با توام دیگر ز دردی بیم نیست

هست اگر جز درد خوشبختیم نیست

 

[mahyam68]

تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند

 

[eksir]

گر زان که نه‌ای طالب جوینده شوی با ما

ور زان که نه‌ای مطرب گوینده شوی با ما

​

 

[گلابتون]

در روزی فراموش ناشدنی، در سرای مهربانیت، دلم را به یاد مهربانیت به پرواز در آورده،

آسمانی ترین دعاها را نثارت کرده و بسان یک پرواز بخاطر خواهمت داشت....
​

 

[eksir]

پیش از من و تو بسیار
بودند و نقش بستند
دیوار زندگی را
زین گونه یادگاران​

وین نغمه‌ی محبت
بعد از من و تو ماند
تا در زمانه باقی‌ست
آواز باد و باران​

 

[eng_hajhashemi]

این دود سیه فام که از بام وطن خاست، از ماست که بر ماست
وین شعله سوزان که بر آمد ز چپ و راست، از ماست که بر ماست
جان گر به لب ما رسد از غیر ننالیم، با کس نسگالیم
از خویش بنالیم که جان سخت این جاست، از ماست که بر ماست
ما کهنه چناریم که از باد ننالیم، بر خاک ببالیم
لیکن چه کنیم آتش ما در شکم ماست، از ماست که بر ماست
اسلام گر امروز چنین زار و ضعیف است، زین قوم شریف است
نه جرم زعیسی نه تعدی ز کلیساست، از ماست که بر ماست
گوییم که بیدار شدیم! این چه خیالی ست، بیداری ما چیست؟
بیداری طفلی است که محتاج به لالاست، از ماست که بر ماست
​