خودتو با یه شعر وصف کن...!

[Ahmad Engineer]

اون درختِ سربلندو پر غرور
که سرش داره به خورشید میرسه منم منم
اون درختِ تن سپرده به تبر
که واسه مسافرا دلواپسه منم منم

 

[naghmeirani]

همین ڪہ هر شب
خیالم از ‌تــــــو پُر است؛

شڪر میڪنم
ڪہ خدا مرا ؏اشقِ تو آفرید

لیلا_مقربے

 

[sar sia]

غمگین ترین فاصله ها راتو نوشتی
دیوانه شدم درد وبلا را تو نوشتی

در دفتر فردوس برین جای دلم بود
اتش زدی وجرم وخطا را تو نوشتی

دیوانه ترین سالک دریای جنونم
عاشق تر از این ثانیه ها را تو نوشتی

صد سال در این بادیه تسبیح شمردیم
لبخند زدی خط دعا را تو نوشتی

صد بار پی توبه به میخانه نرفتیم
یک جام زدی رسم صلارا تو نوشتی

مونس ارجمندی

 

[sar sia]

مثل سربازی که برگردد ز جنگ

بر تنم بنشسته صد زخم تفنگ

در گریزم از جفای روزگار

چون گریز بچه ماهی از نهنگ

 

[شبگرد23]

کم می آوریم
خودمان را ...
مثل آسمان این روزها
که معلوم نیست چرا نمی بارد در این فصل ...
که کم آورده ...

 

[Ahmad Engineer]

من همون جزیره بودم ، خاکی و صمیمی و گرم ، واسه عشق بازی موجها
قامتم یه بستر نرم ...

یه عزیز دردونه بودم ، پیش چشم خیس موجها یه نگین سبز خالص ،
توی انگشتر دریا ...

تا که یک روز تو رسیدی ، توی قلبم پا گذاشتی...!!!
غصه های عاشقی رو
تو وجودم جا گذاشتی...​

 

[naghmeirani]

دوستت دارم ؛
و چقدر توضیح دادنِ
حرف‌هایِ ساده سخت است!

 

[naghmeirani]

حڪایت منو" ،،،
مخاطـب" خـاص"
مثــل . . .
"ماه و برڪه" اســټ . . .
دور از هــم ،،،
امـا در" دل هـم ...""!!

 

[شبگرد23]

عاشق که می‌شوی
لالایی خواندن هم یاد بگیر...
شب‌های باقیمانده‌ی عمرت به این سادگی‌ها صبح نخواهند شد...

 

[Scheme]

نهاده قند و سخن پشت آبگینه و من
به شوق طـوطیِ تصویر خود سخن گویم

 

[شبگرد23]

‏آغــوشِ «تـو» ...
همـان امنیتـی اسـت؛
ڪہ یڪ جهـان از خواستـنش دم می‌زننـد.

هوشنگ_ابتهاج

 

[افشـین]

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر
من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش ...

 

[پسر بهاری]

من نه منم، نه من منم
من پیوسته برای شدن به منم ولی من نه آن منم که منم

 

[naghmeirani]

شبی با تو در کوچه پس
کوچه ها...
قـدم میـزدم درخیـال
خـودم

تو رفتی و از حسرت
دوری ات
خودم گریه کردم به حال
خودم

 

[پسر بهاری]

در این دَرگَه کِه گَه گَه
کَه کوه و کوه کَه شود به ناگَه
مشو غافل از امروزت
کِه از فردا نَهی آگَه

جدی جدی وصف حال بید

 

[***##***]

آزرده از هیچ
آزرده از همه چیز
زخم هایی بر صورت داشت
که گویی لبخند می زد
ولی در گریبان خود می گریست
و بر لبخند خود می گریست

 

[Ahmad Engineer]

من اگر سردار عشقم
یا که پاک باخته ام
سرنوشتم رو با دستای خودم ساختم
قصه ها گذشته بر من تا بدونم کیستم
سرگذشتم هرچه بوده من پشیمون نیستم

 

[شبگرد23]

روزهای ابـری

گلـهـای آفتـابگردانـــ بلاتکلیفنـد

مثـل هـمـه ی روز های عمر من ...

 

[Ahmad Engineer]

بس که نادیده گرفتن مارو با خودم با همه دنیا قهرم
هیشکی یادش نمیاد کی بودیم عاشق حافظه ی این شهرم...

 

[***##***]

هروقت کسی بهت گفت
"خیلی مهربونی"
زیاد خوشحال نشو...
چون مهربونا هم دستشون نمک نداره
هم خیلی زود فراموش می شن...

 

[Ahmad Engineer]

هروقت کسی بهت گفت
"خیلی مهربونی"
زیاد خوشحال نشو...
چون مهربونا هم دستشون نمک نداره
هم خیلی زود فراموش می شن...

چیزی ک همیشه ب من میگن
پ سرکارم و خودم خبر ندارم

 

[Ahmad Engineer]

با آنکه همه باخته در بازی عشقند
بازنده ترین است در این جمع نشانم

ای عشق از تو زهر است به جامم
دل سوخت ،‌ تن سوخت ، ماندم من و نامم

 

[naghmeirani]

ترجیح مےدهم
هواے رابطه ام با بعضے آدمها
همیشه ابرے و بارانے بماند .
آفتاب ڪه مےزند
سردرگم مےشوم
از رنگین ڪمان این آدمها ..
وقتے نمےدانم خودم را
با ڪدام رنگشان هماهنگ ڪنم .

 

[ALIREZA.F.1988]

منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده‌ام به بد دیدن

 

[naghmeirani]

خوش باد ان مستی
که تورا ..
نوش کنم ..

 

[ayja]

من مست تو دیوانه
ما را که برد خانه

 

[Ahmad Engineer]

مو چی مجنون سینه چاکُم سیت
مث لیلی ، گل هلاکُم سیت
اگر عهد دنیا تو خواستی مو بستُم
اگر کوه قافِ تو خواستی شکستُم

 

[naghmeirani]

به قلبم نزدیکی
حتی اگر بینمان
هزار شهر فاصله باشد...

 

[پسر بهاری]

شاید نفهمیدی ک من،
بی اون ک تو چیزی بگی،
سپردمت دست خدا،
"ک بی خداحافظی نری"


غصه راهمو نخور
شاید همینجا بمونم
شاید به مقصد رسیدم!
خودم فقط نمیدونم....


19_خرداد_400
دنیا »مهاجرت
ایران

 

[naghmeirani]

در من شعریست
قافیه اش
چشمان
تو ...