سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
* عیب کار اینجاست که من '' آنچه هستم ''را با '' آنچه بایدباشم '' اشتباه می کنم،خیال می کنم آنچه باید باشم هستم،درحالیکه آنچه هستم نباید باشم... شاملو
 

spow

اخراجی موقت

تمام آنچه می خواهم …


گاهی تمام آنچه می خواهم،

دفتری است برای از تو نوشتن،

قلبی که اندوهم را بفهمدتنها

و دستی که گونه های ترم را نوازش دهد…

اینجا و تمام آنچه با من است

بوی خوش تو می دهد…

لحظه ها رنگ تو را پوشیده اند

و من، از عطر سرشار حضورت، مستم…

با دست های یخ زده ام بخارهای اندوه را

از شیشۀ ذهنم پاک می کنم

و حضورت را به رخ لحظه های تنهایی می کشم…
 

مرد تنهای شب

عضو جدید
به نام دوست
كسي كه اراده اي ضعيف دارد بينش او با هر شكست تغيير مي كند - ادگار آلن پو

قسمتی ار وصیت نامه ادوارد ادیش ، یکی از بزرگترین تاجران امریکایی در سن 76 سالگی
(ارسال توسط امید عزیز)
من ادوارد ادیش هستم که برای شما می نویسم ، یکی از بزرگترین تاجران امریکایی با سرمایه ای هنگفت و حساب بانکی که گاهی خودم هم در شمردن صفرهای مقابل ارقامش گیج می شوم ! دارای شم اقتصادی بسیار بالا که گویا همواره به وجودم وحی می شود چه چیز را معامله کنم تا بیشترین سود از آن من شود ، البته تنها شانس و هوش نبود من تحصیلات دانشگاهی بالایی هم داشتم که شک ندارم سهم موثری در موفقیتهای من داشت
==========
یادم هست وقتی بیست ساله بودم خیال می کردم اگر روزی به یک چهلم سرمایه فعلیم برسم خوشبخترین و موفقترین مرد دنیا خواهم بود و عجیب است که حالا با داشتن سرمایه ای چهل برابر بیشتر از آنچه فکر می کردم باز از این حس زندگی بخش در وجودم خبری نیست
من در سن 22 سالگی برای اولین بار عاشق شدم . راستش آنوقتها من تنها یک دانشجوی ساده بودم که شغلی و در نتیجه حقوقی هم نداشتم . بعضی وقتها با تمام وجود هوس می کردم برای دختر موردعلاقه ام هدیه ای ارزشمند بگیرم تا عشقم را باور کند و کاش آن روزها کسی بود به من می گفت که راه ابراز عشق خرید کردن نیست که اگر بود محل ابراز عشق دلباخته ترین عاشق ها ، فروشگاهها می شد
===========
کسی چیزی نگفت و من چون هرگز نتوانستم هدیه ای ارزشمند بگیرم هرگز هم نتوانستم علاقه ام را به آن دختر ابراز کنم و او هم برای همیشه ترکم کرد . روز رفتنش قسم خوردم دیگر تا روزی که ثروتی به دست نیاوردم هرگز به دنبال عشقی هم نباشم و بلند هم بر سر قلبم فریاد کشیدم : هیس ، از امروز دگر ساکت باش و عجیب که قلبم تا همین امروز هم ساکت مانده است
...
و زندگی جدید من آغاز شد …

===========
من با تمام جدیت شروع به اندوختن سرمایه کردم ، باید به خودم و تمام آدمها ثابت می کردم کسی هستم . شاید برای اثبات کسی بودن راههای دیگری هم بود که نمی دانم چرا آنوقتها به ذهن من نرسید ...

دیگر حساب روزها و شبها از دستم رفته بود . روزها می گذشت ، جوانیم دور میشد و به جایش ثروت قدم به قدم به من نزدیکتر می شد ، راستش من تنها در پی ثروت نبودم ، دلم می خواست از ورای ثروت به آغوش شهرت هم دست یابم و اینگونه شد ، آنچنان اسم و رسمی پیدا کرده بودم که تمام آدمهای دوروبرم را وادار به احترام می کرد و من چه خوش خیال بودم ، خیال می کردم آنها دارند به من احترام می گذارند اما دریغ که احترام آنها به چیز دیگری بود .
==========
آن روزها آنقدر سرم شلوغ بود که اصلا وقت نمی کردم در گوشه ای از زنده ماندنم کمی زندگی هم بکنم!
به هر جا می رسیدم باز راضی نمی شدم بیشتر می خواستم ، به هر پله که می رسیدم پله بالاتری هم بود و من بالاترش را می خواستم و اصلا فراموش کرده بودم اینجا که ایستادم همان بهشت آرزوهای دیروزم بود کمی در این بهشت بمانم ، لذتش را ببرم و بعد یله بعدی ، من فقظ شتاب رفتن داشتم حالا قرار بود کی و کجا به چه چیز برسم این را خودم هم نمی دانستم
=========
اوایل خیلی هم تنها نبودم ، آدمها ی زیادی بودند که دلشان می خواست به من نزدیکتر باشند ، خیلی هاشان برای آنچه که داشتم و یکی دو تا هم تنها برای خودم و افسوس و هزاران افسوس که من آن روزها آنقدر وقت نداشتم که این یکی دو نفر را از انبوه آدمهایی که احاطه ام کرده بودند پیدایشان کنم ، من هرگز پیدایشان نکردم و آنها هم برای همیشه گم شدند و درست ازروز گم شدن آنها تنهایی با تمام تلخیش بر سویم هجوم آورد .
من روز به روز میان انبوه آدمها تنها و تنها تر میشدم و خنده دار و شاید گریه دارش اینجاست هیچ کس از تنهایی من خبر نداشت و شاید خیلیها هم زیر لب زمزمه می کردند : خدای من ، این دگر چه مرد خوشبختیست !
و کاش اینطور بود
==========
وباز روزها گذشت ، آسایش دوش به دوش زندگیم راه می رفت و هرگز نفهمیدم آرامش این وسط کجا مانده بود ؟
ایام جوانی خیال می کردم ثروت غول چراغ جادوست که اگر بیاید تمام آرزوها را براورده می کند و من با هزاران جان کردن به دست آوردمش.... اما نمی دانم چرا آرزوها ی مرا براورده نکرد
============
کاش در تمام این سالها تنها چند روز، تنها چند صبح بهاری پابرهنه روی شنها ی ساحل راه می رفتم تا غلغلک نرم آن شنهای خیس روحم را دعوت به آرامش می کرد
=============
کاش وقتهایی که برف می آمد من هم گوله ای از برف می ساختم و یواشکی کسی را نشانه می گرفتم و بعد از ترس پیدا کردنم تمام راه را بر روی برفها می دویدم
========
کاش بعضی وقتها بی چتر زیر باران راه می رفتم ، سوت می زدم ، شعر می خواندم
========
کاش با احساساتم راحتر از اینها بودم ، وقتهایی که بغضم می گرفت یک دل سیر گریه می کردم و وقت شادیم قهقهه خنده هایم دنیا را می گرفت ...
کاش من هم می توانستم عشقم را در نگاهم بگنجانم و به زبان چشمهایم عشق را می گفتم
========
کاش چند روزی از عمرم را هم برای دل آدمها زندگی می کردم ، بیشتر گوش می کردم ، بهتر نگاهشان می کردم
شاید باورتان نشود ، من هنوز هم نمی دانم چگونه می شود ابراز عشق کرد ، حتی نمی دانم عشق چیست ، چه حسییست تنها می دانم عشق نعمت باشکوهی بود که اگر درون قلبم بود من بهتر از اینها زندگی می کردم ، بهتر از اینها می مردم
========
من تنها می دانم عشق حس عجیبیست که آدمها را بزرگتر می کند . درست است که می گویند با عشق قلب سریعتر می زند ، رنگ آدم بی هوا می پرد ، حس از دست و پای آدم می رود اما همانها می گویند عشق اعجاز زندگیست ، کاش من هم از این معجزه چیزی می فهمیدم
========
کاش همین حالا یکی بیاید تمام ثروت مرا بردارد و به جایش آرام حتی شده به دروغ ! درون گوشم زمزمه کند دوستم دارد ،
کاش یکی بیاید و در این تنهایی پر از مرگ مرا از تنهایی و تنهایی را از من نجات دهد ، بیاید و به من بگوید که روزی مرا دوست داشته است ، بگوید بعد از مرگ همواره به خاطرش خواهم ماند ، بگوید وقتی تو نباشی چیزی از این زندگی ، چیزی از این دنیا ، از این روزها کم می شود
====
راستی من کجای دنیا بودم ؟
آهای آدمها ، کسی مرا یادش هست ؟؟؟
اگر هست تو را به خدا یکی بیاید و در این دقایق پر از تنهایی به من بگوید که مرا دوست داشته است ...
=========================
پيش از آنكه واپسين نفس را برآرم
پيش از آنكه پرده فروافتد
پيش از پژمردن آخرين گل
برآنم كه زندگی كنم
عشق بورزم
برآنم كه باشم، در اين جهان ظلمانی
در اين روزگار سرشار از فجايع
در اين دنيای پر از كينه
نزد كسانی كه نيازمند من‌اند
كسانی كه ستايش انگيزند
تا دريابم، شگفتی كنم
بازشناسم، كه‌ام؟
كه می‌توانم باشم؟
كه می‌خواهم باشم؟
تا روزها بی‌ثمر نماند
ساعت‌ها جان يابد
لحظه‌ها گرانبار شود
هنگامی كه می‌خندم
هنگامی كه می‌گريم
هنگامی كه لب فرو می‌بندم.
***
در سفرم به سوی تو
به سوی خودم
كه راهی است ناشناخته،
پُرخار ، ناهموار
راهی كه باری در آن گام می‌گذارم
كه قدم نهاده‌ام و سر بازگشت ندارم
***
بی‌آنكه ديده باشم شكوفايی گل‌ها را
بی‌آنكه شنيده باشم خروش رودها را
بی‌آنكه به شگفت در‌آيم از زيبايی حيات
اكنون می‌توانم به راه افتم
اكنون می‌توانم بگويم كه زندگی كرده‌ام
 
آخرین ویرایش:

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دوستان، دزدان وقت هستند. بيكن
هر جا كه زور بيفايده باشد، نيرنگ بكار مي افتد.كراشاو

براي اينكه بزرگ باشي نخست كوچك باش. مثل هندي
عمر شما از زماني شروع مي شود كه اختيار سرنوشت خويش را در دست گيريد. ويكتورهوگو


انسان تا حصار اطراف خود را خراب نكند، نمي داند كه زنداني بوده است. گاردنر
يا درست حرف بزن يا آنكه عاقلانه سكوت كن. ژرژهربرت
 

borhanz

عضو جدید
سه چیز

سه چیز

سه چيز در زندگي پايدار نيست : روياها – موفقيت ها – شانس

سه چيز در زندگي قابل برگشت نيست : زمان – کلمات – موقعيت

سه چيز در زندگي آدم را خراب ميکند : - دروغ – غرور – عصبانيت


سه چيز انسانها را ميسازد : کار سخت – صدق و صفا – تعهد





http://memorial.iranblog.com




 

shahryar14

عضو جدید
کاربر ممتاز
سه چیز از ملزومات ایمان است:
اول آنکه وقتی شخصی خشمگین شد خشمش وی را به کارهای ناحق وا ندارد.
دومی اینکه وقتی راضی شد، رضایتش وی را از حق دور نکند.
و سوم آنکه وقتی قدرت گرفت به آنچه حق ندارد دست نبرد.
رسول اکرم (ص):gol:
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
اگر پیوسته بگوئید اتفاقات بدی خواهد افتاد، شانس پیشگو شدن را پیدا می کنید. سینکو

اگر یاد بگیرید که به مشکلات بخندید، همیشه چیزی برای خندیدن دارید. کارول

یک زندگی مطالعه نشده، ارزش زیستن ندارد . سقراط
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
خطاکارترین افراد کسانی هستند که عیب دیگران را می بینند ( فرانسیس بیکن )

چه کار داری که راهنما کیست ببین راهنمایی چیست ( ارنست رنان )
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
**هرمان هسه**
*شاید چالاک‌ترین انسان نباشم، شاید بالابلندترین یا نیرومندترین نباشم، شاید بهترین و زیرک‌ ترین نباشم، اما قادرم کاری را بهتر از دیگران انجام دهم و این کار هنر خود بودن است.

***لئونارد نیموی***
*هیچوقت نمی‌توانید با مشت گره‌کرده دست کسی را به گرمی بفشارید.

***گاندی***
*برای تربیت اراده بهترین زمان ایام جوانی است.

***فیثاغورث***
*کسی‌که حفظ جان را مقدم بر آزادی بداند، لیاقت آزادی را ندارد.

***بنجامین فرانکلین***
*وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش هم دوست واقعی باشد.

**امرسون**
*هرگز مردی ولو بسیار نادان را ندیدم که از وی چیزی نتوانسته‌ام بیاموزم.

***گالیله***
*زیبایی ناپایدار و فضیلت جاودانه است .

***گوته***
*مراقب باشید چیزهایی را که دوست دارید بدست‌آورید وگرنه ناچار خواهید بود چیزهایی را که بدست آورده‌اید دوست داشته‌باشید.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
قيمت و ارزش هر كس به اندازه كاري است كه به خوبي مي تواند انجام دهد. (امام علي «ع»)

به همه عشق بورز، به تعداد كمي اعتماد كن، و به هيچكس بدي نكن. (شكسپير)

چنان باش كه بتواني به هر كس بگوئي مثل من رفتار كن. (كانت)

بهترين يار و پشتيبان هر كس بازوان تواناي اوست.

براي پيشرفت و پيروزي سه چيز لازم است اول پشتكار دوم پشتكار، سوم پشتكار. (لردآديبوري)

كسي كه به جلوي رويش نگاه نمي كند عقب مي ماند. (مثل اسپانيولي)
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
این جهان سراسر افسانه است جز نیکی و بدی چیزی باقی نیست . فردوسی خردمند
فرمان ایزد به جهانداران داد و دهش است . فردوسی خردمند
کسی که به آبادانی می کوشد جهان از او به نیکی یاد می کند . فردوسی خردمند

پیشداوری درباره اخلاق به این معناست که نیت اعمال را منشاء آنها می دانیم. فردریش نیچه
از فلاسفه می خواهم که به دنبال حقیقت نروند چون حقیقت نیاز به پشتیبان ندارد. فردریش نیچه
 

mahtab.sh

عضو جدید
کاربر ممتاز
کارتان را آغاز کنيد، توانايي انجامش بدنبال مي آيد .کوروش بزرگ:heart:
 

mahtab.sh

عضو جدید
کاربر ممتاز
کوروش بزرگ

کوروش بزرگ

وقتي زندگي چيز زيادي به شما نمي دهد، بخاطر اين است که شما چيز زيادي از آن نخواسته ايد . کوروش بزرگ:heart:
 

mahtab.sh

عضو جدید
کاربر ممتاز
کوروش بزرگ

کوروش بزرگ

من یاور یقین و عدالتم ، من زندگی ها خواهم ساخت، من خوشی های بسیار خواهم آورد من ملتم را سربلند ساحت زمین خواهم کرد، زیرا شادمانی او شادمانی من است.کوروش بزرگ:heart:
 

صخا

عضو جدید
انسان سه راه دارد:
راه اول ازانديشه ميگذرد اين والاترين راه است.
راه دوم ازتقليد ميگذرد اين آسانترين راه است.
راه سوم از تجربه ميگذرد اين تلخ ترين راه است. (كنفسيوس)
 

صخا

عضو جدید
با سنگهايي كه سر راهت مي گذارند هم مي تواني چيز قشنگ بسازي.
( اريك گستنر )
 

spow

اخراجی موقت
" احتمالا نيچه پيش از من ، آنچه را من بسختي و از طريق تخت روانكاوي كشف كرده بودم با توسل به امكانات تفكر فلسفي گفته بود ؛ و به اين دليل است كه من نخواسته ام جلوتر روم و نيچه را بيشتر بخوانم ، از ترس اينكه مبادا عقيم شوم. "
 

saraaa

عضو جدید
کاربر ممتاز
کسي را که اميدوار است هيچگاه نا اميد نکن ، شايد اميد تنها دارائي او باشد


* خوب گوش کردن را ياد بگيريم گاه فرصتها بسيار آهسته در ميزنند
 

saraaa

عضو جدید
کاربر ممتاز
* وقتي از شادي به هوا ميپري ، مواظب باش کسي زمين رو از زير پاهات نکشه





* مهم بودن خوبه ولي خوب بودن خيلي مهم تره




* دوست داشتن بهترين شکل مالکيت و مالکيت بدترين شکل دوست داشتن است
 

بهارناز

عضو جدید
در گذر گاه زمان
خیمه شب بازی دهر
با همه تلخی و شیرینی خود می گذرد
عشق ها می میرند و
رنگ ها رنگ دگر می گیرند و
فقط خاطره هاست و
فقط خاطره هاست که چه شیرین و چه تلخ دست ناخورده به جا می ماند . "اخوان ثالث :gol:
 

لی لی جون

عضو جدید
به لاک پشت ها نگاه کنيد، آنها تنها وقتي پيشرفت مي کنند که سرشان را از لاک خود بيرون مي آورد . جيمز بريانت
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
SaDaF7 جملات زیبا و انرژی بخش از بزرگان... راز موفقیت 0
Setayesh >>>بزرگان موفقیت<<< راز موفقیت 25

Similar threads

بالا